عاطفه خادمی؛ زینب یاسری
چکیده
تعادل کارـ خانواده به همزمانی تحقق نقشهای خانوادگی و شغلی اشاره دارد. بدون شک، محتوا و چگونگی پرداخت نظام سیاستگذاری به این موضوع، از اصلیترین عوامل اثرگذار جهت تحقق وضعیت مطلوب نظام اشتغال زنان و تحقق تعادل سازنده بین کار و خانواده در زندگی زنان محسوب میشود. این پژوهش با هدف بررسی روند و گرایشهای سیاستگذاری اشتغال ...
بیشتر
تعادل کارـ خانواده به همزمانی تحقق نقشهای خانوادگی و شغلی اشاره دارد. بدون شک، محتوا و چگونگی پرداخت نظام سیاستگذاری به این موضوع، از اصلیترین عوامل اثرگذار جهت تحقق وضعیت مطلوب نظام اشتغال زنان و تحقق تعادل سازنده بین کار و خانواده در زندگی زنان محسوب میشود. این پژوهش با هدف بررسی روند و گرایشهای سیاستگذاری اشتغال زنان و چگونگی توجه این نوع سیاستها به تعادل کارـ خانواده درخصوص زنان با استفاده از روش فراتحلیل انجام شده است. در این پژوهش، فراتحلیل سیاستگذاریهای بهعملآمده در حوزة اشتغال زنان و توجه به میزان ارتباط آنها در ایجاد تعادل میان حوزههای کاری و خانواده نشان میدهد که حوزة سیاستگذاری نتوانسته به صورت نظاممند به تحقق اهدافی مانند تعادل میان اشتغال و خانواده کمک کند و همچنین برمبنای اصل کرامت زنان و توجه به منزلتزایی برای زنان به ساماندهی امر اشتغال بپردازد؛ لذا سیاستهای اتخاذی طی این سالها در یک آشفتگی مبنایی و محتوایی به سر میبرد که در نسبت با زن تراز انقلاب اسلامی نیست.
مشاوره
سیدعلیرضا افشانی؛ آزاده ابویی؛ علی روحانی
چکیده
هدف این پژوهش، کاوشی بر تجربۀ زیستۀ زنان نابارور از مسئلۀ بیفرزندی بود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شد. جامعۀ هدف این مطالعه، زنان نابارور اولیه بین 25تا40 سال با مشکل نازایی بودند که دارای این معیارها باشند: حداقل 5 سال تجربۀ زندگی مشترک، حداقل دوسال چالش در درمان ناباروری و تجربۀ حداقل یکبار ...
بیشتر
هدف این پژوهش، کاوشی بر تجربۀ زیستۀ زنان نابارور از مسئلۀ بیفرزندی بود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شد. جامعۀ هدف این مطالعه، زنان نابارور اولیه بین 25تا40 سال با مشکل نازایی بودند که دارای این معیارها باشند: حداقل 5 سال تجربۀ زندگی مشترک، حداقل دوسال چالش در درمان ناباروری و تجربۀ حداقل یکبار شکست آیویاف. براین اساس 21 نفر با استفاده از نمونهگیری نظری مطالعه شدند. فرایند نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. ابزار اصلی این مطالعه مصاحبه بود و اطلاعات جمعآوری و تحلیل دادهها به شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد پیامدهای ناباروری شامل هشت مقولۀ اصلی هستند که بهترتیب عبارتاند از: گذار از متن به حاشیه، کالاانگاری زن دوم، نقش قربانی، گذار پرگداز جدایی، استحاله در شوهر، فانتزی عشق، ناباروری: بستر مشکلآفرین و تنهایی وجودی و یک مقولۀ هسته تحت عنوان قربانیان قربانیخواه.قربانیان قربانیخواه اشاره به این مفهوم دارد که زنانی که تجربۀ ناباروری دارند، بهمرور زمان و بهدلیل مواجهه با پیامدهای ناباروری و خصوصاً پیامدهای مبتنی بر فرهنگ ازدواج مجدد، با تمایل به ازدواج مجدد همسرشان مواجه میشوند. تبیین نتایج بهطورکلی نشان میدهد، وجود نگرانی از ازدواج مجدد همسر و در مواردی همراهی همسر برای ازدواج مجدد جهت فرزنددار شدن و طلاق همسر دوم، این زنان را از منظر روانشناختی و رابطۀ زن و شوهری آشفته کرده است.
مطالعات زنان
بیژن خواجه نوری؛ مریم کریمی؛ سعید کشاورزی
چکیده
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی ...
بیشتر
توانمندی راهی برای دیدهشدن زنان، همچون اعضای برابر جامعه، است که درعینحال میتواند نقش مهمی در توسعۀ جوامع ایفا کند. بر همین اساس، بررسی توانمندی زنان و عوامل مؤثر بر آن مورد توجه بسیاری از جامعهشناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة شکاف دیجیتالی و توانمندی زنان شهر شیراز است. توانمندی زنان با مؤلفههای دسترسی و کنترل بر منابع، مشارکت در تصمیمگیری، آگاهی جنسیتی، تحرک، و امنیت بررسی شد. متغیرهای مستقلی که در این پژوهش بررسی شدند نیز عبارتاند از: طبقة اجتماعی، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و شکاف دسترسی به اطلاعات. برای این پژوهش، نمونهای به حجم 600 نفر با روش نمونهگیری لین و با شیوة نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه، از بین زنان 15ـ54 سالة شهر شیراز جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای طبقۀ اجتماعی، تحصیلات پاسخگو و همسر، شکاف فنّاوری، شکاف سواد اطلاعاتی، و دسترسی به اطلاعات با توانمندی زنان رابطة معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای شکاف سواد اطلاعاتی و تحصیلات زیر دیپلم حدود 27درصد از تغییرات متغیر توانمندی زنان را تبیین کردهاند.
جعفر هزار جریبی؛ اعظم پیلهوری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی موانع اجتماعی دستیابی زنان به موقعیتهای مدیریتی انجام شده است. بدین منظور براساس نظریه سقف شیشهای و تعارض نقش فرضیات تحقیق مطرح گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه زنان شاغل در بانکهای ملی شهر تهران بوده که با استفاده از شیوه نمونهگیری سیستماتیک و بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران، 323 نفر به عنوان پاسخگو ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی موانع اجتماعی دستیابی زنان به موقعیتهای مدیریتی انجام شده است. بدین منظور براساس نظریه سقف شیشهای و تعارض نقش فرضیات تحقیق مطرح گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه زنان شاغل در بانکهای ملی شهر تهران بوده که با استفاده از شیوه نمونهگیری سیستماتیک و بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران، 323 نفر به عنوان پاسخگو انتخاب شدند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مهمترین موانع اجتماعی موجود در دستیابی زنان به موقعیتهای مدیریتی مسئولیتهای خانوادگی زنان، تفکرات قالبی در زنان و وجود ملاحظات ارتباطی است. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که بین تحصیلات زنان و دستیابی آنان به موقعیتهای مدیریتی رابطه معناداری وجود دارد.
محمدعلی توانا
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 27-42
چکیده
مسأله زنان، از مسائل اساسی جامعه معاصر است که راهحلهای متفاوتی را تجربه نموده است. درحالیکه فمینیستهای موج اول بر حقوق برابر با مردان تأکید میکردند و فمینیستهای موج دوم بر تمایز و تفاوت زنان از مردان اصرار داشتند؛ فمینیستهای نسل سوم تلاش نمودند هر دو سوی معمّای دو وجهی برابری- تفاوت را حفظ نمایند. یکی از نظریهپردازان ...
بیشتر
مسأله زنان، از مسائل اساسی جامعه معاصر است که راهحلهای متفاوتی را تجربه نموده است. درحالیکه فمینیستهای موج اول بر حقوق برابر با مردان تأکید میکردند و فمینیستهای موج دوم بر تمایز و تفاوت زنان از مردان اصرار داشتند؛ فمینیستهای نسل سوم تلاش نمودند هر دو سوی معمّای دو وجهی برابری- تفاوت را حفظ نمایند. یکی از نظریهپردازان موج سوم فمینیستی آیریس مایون یانگ است که نظریه شهروندی متمایز را ارائه نمود. یانگ با بهرهگیری از نظریه دمکراسی مشورتی هابرماس و نظریه فوکو درباره گروههای حاشیهای و سرکوب شده، تلاش نمود گونهای دمکراسی ارتباطی- مشارکتی را طرح کند که در آن زنان و سایر گروههای ستمدیده و محروم ضمن حفظ تفاوتهای خود در عرصه عمومی، امکان مشارکت کامل و برابر با سایرین را بیابند. بر همین اساس، مقاله حاضر نظریه شهروندی متمایز یانگ را مورد بررسی و نقد قرار میدهد تا نشان دهد که این نظریه تا چه اندازه در ارائه یک راهحل بدیل برای مسأله زنان و گروههای اجتماعی محروم و حاشیهای موفق بوده است.
حسین اکبری
چکیده
توسعه پایدار، توسعهای است که نیازهای نسلهای کنونی را بدون خدشه وارد کردن به توانایی نسلهای آینده در تأمین احتیاجاتشان برآورده کند. یکی از الزامات اساسی توسعه پایدار استفاده صحیح از منابع موجود میباشد. مقاله حاضر به بررسی نقش زنان در توسعه پایدار در بعد زیست محیطی بهعنوان یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار (در کنار ابعاد اقتصادی ...
بیشتر
توسعه پایدار، توسعهای است که نیازهای نسلهای کنونی را بدون خدشه وارد کردن به توانایی نسلهای آینده در تأمین احتیاجاتشان برآورده کند. یکی از الزامات اساسی توسعه پایدار استفاده صحیح از منابع موجود میباشد. مقاله حاضر به بررسی نقش زنان در توسعه پایدار در بعد زیست محیطی بهعنوان یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار (در کنار ابعاد اقتصادی و اجتماعی) میپردازد. در دستور کار 21 اجلاس ریو، زنان به عنوان یکی از گروههای اصلی در دستیابی به توسعه پایدار درنظر گرفته شدهاند. بر اساس خطمشی اقدام در اجلاس ریو، سیاستهایی که زنان و مردان را به طور یکسان دربرنگیرد، در بلند مدت موفق نخواهد بود. مقاله حاضر پس از بررسی ادبیات مربوط به نقش زنان در توسعه پایدار بهویژه بُعد زیست محیطی آن، با استفاده از دادههای پیمایش ارزشهای جهانی برای 50 کشور جهان، اقدامات عملی و تشکیلاتی زنان را در مورد مسائل زیست محیطی بررسی نموده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که زنان در اکثر کشورها بیشتر از مردان اقدامات عملی در حفاظت از محیط زیست و مصرف بهینه از منابع انجام میدهند، در حالی که در زمینه اقدامات تشکیلاتی و حضور در تصمیم گیریها و چانه زنیهای زیست محیطی چندان فعال نیستند. بررسی اقدامات زیست محیطی زنان در گروههای نسلی مختلف نشان میدهد که زنان میانسال اقدامات عملی بیشتری در حفاظت از محیط زیست انجام میدهند، این در حالی است که در اقدامات تشکیلاتی گروههای نسلی جوانتر حضور فعالتر و بیشتری در سازمانهای زیست محیطی دارند.
محمود قاضی طباطبایی؛ نادر مهری
چکیده
زنان شاغل، در مقایسه با زنان غیرشاغل، علاوه بر کارهای غیرمزدی خانهداری و بچهداری، بایستی مدتزمانی را نیز به کار مزدی در بیرون از خانه اختصاص دهند. بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل اشاره به مقدار کاری دارد که آنها در مقایسه با زنان غیرشاغل انجام میدهند. این مقاله دربارة کمّیکردن بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل برحسب تعداد ...
بیشتر
زنان شاغل، در مقایسه با زنان غیرشاغل، علاوه بر کارهای غیرمزدی خانهداری و بچهداری، بایستی مدتزمانی را نیز به کار مزدی در بیرون از خانه اختصاص دهند. بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل اشاره به مقدار کاری دارد که آنها در مقایسه با زنان غیرشاغل انجام میدهند. این مقاله دربارة کمّیکردن بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل برحسب تعداد فرزندان وابستة آنهاست. بدین منظور، به مقایسة مدتزمان اختصاص داده شده به کارهای غیرمزدی (خانهداری و بچهداری) و مزدی بین زنان شاغل و غیرشاغل دارای همسر به تفکیک تعداد فرزندان وابسته (زیر 7 سال) در کشور پرداخته شده است. در این پژوهش، از تحلیل ثانویة دادة گذران وقت استفاده شده است. این پیمایش توسط مرکز آمار ایران در نقاط شهری کشور در دو سال پیدرپی و در چهار فصل متمادی آذر و اسفند 1378 و خرداد و شهریور 1388 انجام شده و در آن از روش نمونهگیری احتمالی بهکار است. جامعة آماری تحقیق حاضر همة زنان شاغل و غیرشاغل دارای همسرِ فاقد کودک یا دارای کودک وابسته (زیر 7 سال) ساکن در نقاط شهری کشور است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که زنان شاغل فاقد فرزند، 3 ساعت و 6 دقیقه؛ دارای یک فرزند وابسته، یک ساعت و 42 دقیقه؛ و دارای 2 فرزند وابسته، یک ساعت و 29 دقیقه بیشتر از همتایان غیرشاغل خود کار میکنند. درواقع، نتایج نشان میدهد که با افزودهشدن بر تعداد فرزندانِ وابسته از میزان بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل نیز کاسته میشود.
حمیدرضا عریضی؛ شبنم جوانمرد
چکیده
دلبستگی و جدایی- تفرد دو فرایند مهم رشدی هستند که در نوجوانی مجدداً فراخوانده شده و اهمیت فراوانی می یابند. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤالات است که آیا فرایند دلبستگی و جدایی- تفرد در دختران و پسران به شیوه های متفاوتی طی می شوند و آیا جنسیت می تواند بر روابط این دو فرایند بر یکدیگر تأثیرگذار باشد. بدین منظور 300 نفر از دانشجویان ...
بیشتر
دلبستگی و جدایی- تفرد دو فرایند مهم رشدی هستند که در نوجوانی مجدداً فراخوانده شده و اهمیت فراوانی می یابند. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤالات است که آیا فرایند دلبستگی و جدایی- تفرد در دختران و پسران به شیوه های متفاوتی طی می شوند و آیا جنسیت می تواند بر روابط این دو فرایند بر یکدیگر تأثیرگذار باشد. بدین منظور 300 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان به صورت تصادفی و بر اساس جنسیت به دو گروه 150 نفری تقسیم شدند و به پرسشنامه های جدایی- تفرد نوجوانی و دلبستگی به والدین و همتاها پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل t مستقل نشان داد که دو گروه دختران و پسران از لحاظ دلبستگی به والدین و جدایی- تفرد متفاوتند. همچنین رابطه ی معنادار بین دلبستگی به والدین و جدایی تفرد در هر دو گروه مورد تأیید قرار گرفت. اما نتایج حاصل از تحلیل زیرگروه (Z فیشر) نقش تعدیلی جنسیت را در رابطه بین دلبستگی به والدین و جدایی- تفرد تأیید نکرد. تبیین یافته های فوق نشان داد که فرایند جدایی- تفرد در دختران و پسران به صورت متفاوتی طی می شود. همچنین بر اساس نتایج پژوهش حاضر دختران نسبت به حمایت والدین و دسترس پذیری آنها در مواقع نیاز اطمینان کمتری دارند، این مسئله می تواند به شکل گیری سبک های دلبستگی ناایمن منجر شده و به دنبال آن مانع از طی شدن موفقیت آمیز روند جدایی و فردیت یابی در دختران شود.
سهیلا صادقی فسائی؛ زهرا میرحسینی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 35-62
چکیده
امروزه تحولات نوین در حوزه مطالعات جرم شناسی سبب شده است که توجه محققین علوم اجتماعی و جرم شناسی به آن سوی عمل مجرمانه، یعنی قربانیان جرایم معطوف شود. بر اساس رویکردهای قربانی محور، شرایط حاکم بر تکوین جرم و وقوع بزه دیدگی مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد تا بتوان جهت پیشگیری از جرم و کاهش تبعات آن گام برداشت. مقاله حاضر که مبتنی بر ...
بیشتر
امروزه تحولات نوین در حوزه مطالعات جرم شناسی سبب شده است که توجه محققین علوم اجتماعی و جرم شناسی به آن سوی عمل مجرمانه، یعنی قربانیان جرایم معطوف شود. بر اساس رویکردهای قربانی محور، شرایط حاکم بر تکوین جرم و وقوع بزه دیدگی مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد تا بتوان جهت پیشگیری از جرم و کاهش تبعات آن گام برداشت. مقاله حاضر که مبتنی بر پژوهشی کیفی است، با استفاده از روش تحقیق کیفی و انجام مصاحبههای عمیق با 65 زن 19 تا 60 ساله تهرانی، علل بزه دیدگی زنان را بر اساس روایت خود آنان مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار دهد. یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که زنان مصاحبه شونده عواملی نظیر: بیاحتیاطی زنان، نوع فعالیتهای روزمره، نوع رفتار و پوشش، خشونت درحوزه خصوصی و عمومی، نابسامانی خانوادگی و ضعف در جامعه پذیری، ناکارآمدی یا نبود قوانین حمایتی و اجتماعی، عدم آموزش روشهای دفاع از خود، درهم ریختگی فضای شهری، وجود مکانهای جرم خیز و مخفی نظیر زیرگذرها و معابر تاریک، وجود نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی نظیر بیکاری و فقر را در کنار ویژگیهای فیزیولوژیک و زیستی، از جمله مهمترین دلایل بزه دیدگی میدانند.
امید قادرزاده
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 35-65
چکیده
از وجوه مورد توافق در نزد جامعه شناسان کلاسیک و معاصر تأکید بر نقش و جایگاه بهرهمندی از اشکال سرمایه در بازاندیشی مرزبندیهای هویتی و بسط تعلقات جمعی است. تحقیق حاضر با بهرهگیری از نظریههای جنکینز و بوردیو به بررسی تجربی فرضیهی رابطهی بین میزان بهره مندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق، تعهد و وفاداری ...
بیشتر
از وجوه مورد توافق در نزد جامعه شناسان کلاسیک و معاصر تأکید بر نقش و جایگاه بهرهمندی از اشکال سرمایه در بازاندیشی مرزبندیهای هویتی و بسط تعلقات جمعی است. تحقیق حاضر با بهرهگیری از نظریههای جنکینز و بوردیو به بررسی تجربی فرضیهی رابطهی بین میزان بهره مندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق، تعهد و وفاداری زنان نسبت به هویتهای قومی و ملی پرداخته است. برای بررسی رابطه مذکور از یک نمونهی 385 نفر از زنان 18 تا 45 سالهی شهر سنندج استفاده شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است.نتایج حاصل از بررسی نشان میدهد که بین سرمایههای فرهنگی و اجتماعی و برجستگی هویتهای ملی و قومی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی وجود دارد و سرمایه اقتصادی همبستگی مثبتی با انواع هویت دارد.لکن بیشترین همبستگی سرمایه اقتصادی با هویت ملی است. همچنین، نوع همبستگی ابعاد تجسم یافته و عینیت یافتهی سرمایه فرهنگی با هویتهای قومی و ملی تا حدودی متفاوت با بُعد نهادینه شدهی آن است. در میان ابعاد سرمایه اجتماعی، روابط انجمنی و نهادی، بیشترین اثر تقویت کنندگی را بر هویت ملی دارد. در مجموع، اشکال سرمایههای اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 593/0 و 377/0 از تغییرات هویتهای ملی و قومی زنان مورد بررسی را تبیین میکند. در بخش پایانی مقاله، دلالتهای یافتهها و نتایج تحقیق در زمینه مطالعات آتی و سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.
یعقوب فروتن
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 39-80
چکیده
افزایش چشمگیر میزان اشتغال زنان در جهان از نیمه دوم قرن بیستم به بعد، به عنوان مهمترین مشخصه «انقلاب در نقشهای جنسیتی» نامیده شده است (دیویس 1984، کوتر و همکاران 2001). در ایران، علیرغم توانمندیهای قابل توجه زنان و پیشرفتهای برجستهای که طی سالهای اخیر در خصوص عناصر زمینهساز افزایش مشارکت آنان در بازار کار به وقوع پیوسته است ...
بیشتر
افزایش چشمگیر میزان اشتغال زنان در جهان از نیمه دوم قرن بیستم به بعد، به عنوان مهمترین مشخصه «انقلاب در نقشهای جنسیتی» نامیده شده است (دیویس 1984، کوتر و همکاران 2001). در ایران، علیرغم توانمندیهای قابل توجه زنان و پیشرفتهای برجستهای که طی سالهای اخیر در خصوص عناصر زمینهساز افزایش مشارکت آنان در بازار کار به وقوع پیوسته است (مانند افزایش تحصیلات زنان به ویژه تحصیلات دانشگاهی، افزایش میانگین سن ازدواج، کاهش سطح باروری و روند فزاینده نگرش موافق با اشتغال زنان)، میزان مشارکت زنان در بازار کار همچنان پایین است. معمولاً سطح پایین اشتغال زنان به میزان قابل ملاحظهای ریشه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی دارد که از طریق سیستمهای آموزشی و متون درسی بازتولید میشود. در این تحقیق با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، مهمترین الگوها و ویژگیهای اشتغال زنان در متن و تصاویر کتابهای درسی سه مقطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مورد مطالعه قرار گرفته است. مطابق نتایج این تحقیق، الگوی سنتی تفکیک نقشهای جنسیتی داخل و خارج خانه و مدل «مرد، نان آور خانوار» (مک دونالد 2000) به وضوح در این کتابهای درسی بازنمایی شده است. تنوع شغلی بسیار محدود و همجنس بودن افرادی که زنان شاغل با آنان سروکار دارند، نیز از مهمترین ویژگیهای بازنمایی اشتغال زنان در کتابهای درسی محسوب میشود. به علاوه، تفاوتهای مهم و قابل ملاحظهای در خصوص الگوها و ویژگیهای اشتغال زنان بر حسب مقاطع تحصیلی، پایه تحصیلی و عناوین کتابهای درسی در این تحقیق مشاهده گردید.
محمد عباس زاده؛ علیرضا استاد رحیمی؛ فریبا غنی افشرد؛ پروین علیپور
چکیده
سلامت غذایی، از جمله پدیدههای مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورتهای اساسی و پایهای فرد و جامعه به شمار میرود، به طوری که فقدان یا اختلالات غذایی نیز پیامدها و بازتابهای نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف اندازهگیری میزان اختلالات تغذیهای در بین شهروندان زن شهر تبریز نگاشته شده و ...
بیشتر
سلامت غذایی، از جمله پدیدههای مهم و شایان توجهی است که از نیازها و ضرورتهای اساسی و پایهای فرد و جامعه به شمار میرود، به طوری که فقدان یا اختلالات غذایی نیز پیامدها و بازتابهای نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف اندازهگیری میزان اختلالات تغذیهای در بین شهروندان زن شهر تبریز نگاشته شده و در نظر دارد عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر آن را شناسایی نماید. روش تحقیق، پیمایشی بوده و ابزار اندازهگیری، پرسشنامه استاندارد بومی شده میباشد. حجم نمونه این پژوهش400 نفر از زنان و دختران 49- 15 ساله شهر تبریز در سال 89 میباشند که بر اساس سرشماری سال 1385 و از بین تعداد 432127 نفر، به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد، از بین متغیرهای مستقل (تأثیر خانواده، همسالان، رسانهها، میزان دینداری و تأثیر مقایسههای اجتماعی)، متغیر مقایسه اجتماعی بالاترین تأثیر را بر میزان اختلالات تغذیهای پاسخگویان داشته است و متغیرهای مذکور 34 درصد تغییرات متغیر وابسته (اختلال تغذیهای) را تبیین مینماید.
اقتصاد
وحید مهربانی
چکیده
در نظریۀ اقتصادی متعارف، به تولید خانگی و خدمات ارائهشده در داخل خانوار چندان توجه نمیشود، زیرا آنچه در خانوارها تولید و مصرف میشود ارزش اقتصادی ندارد و در محاسبات ملی اقتصادی وارد نمیشود. این در حالی است که خانواده محل شکلگیری بسیاری از کالاها و خدمات ارزشمند است که در تعیین رفاه مردم جامعه نقشی برجسته دارند و زنان در ...
بیشتر
در نظریۀ اقتصادی متعارف، به تولید خانگی و خدمات ارائهشده در داخل خانوار چندان توجه نمیشود، زیرا آنچه در خانوارها تولید و مصرف میشود ارزش اقتصادی ندارد و در محاسبات ملی اقتصادی وارد نمیشود. این در حالی است که خانواده محل شکلگیری بسیاری از کالاها و خدمات ارزشمند است که در تعیین رفاه مردم جامعه نقشی برجسته دارند و زنان در کانون این بحثاند. ازاینرو، در این مقاله برای تحلیل فعالیت مهم و ارزشمندی با نام «خانهداری»، الگویی جایگزین ارائه میشود که با خصوصیات خانوادۀ ایرانی کمی سازگارتر است. در این تحقیق، از روش پیمایشی و مطالعۀ میدانی استفاده شده است. روش جمعآوری اطلاعات مبتنی بر نمونهگیری تصادفی ساده از زنان متأهل و مراجعه به واحدهای انتخابی بوده است. بر این اساس، تابع عرضۀ خانهداری که از الگو بهدست میآید، با استفاده از نمونهای شامل 409 زن متأهل ساکن شهر تهران با دستکم 35 سال، براساس الگوی رگرسیونی سانسورشده، با در نظر گرفتن توزیع لجستیک برای جزء خطای رگرسیون و به روش حداکثر راستنمایی تخمین زده شده است. نتایج از این حکایت دارد که درآمد، آموزش، اشتغال و سن زنان و همچنین درآمد خانواده و مدت زندگی زناشویی همگی بر میزان خانهداری زنان اثر منفی دارند، اما تعداد فرزندان اثر مثبت را نشان میدهد.
جامعه شناسی پزشکی
علی محمد قدسی؛ اسماعیل بلالی؛ زهرا صمدی اخیجانی؛ فرشته بهروز
چکیده
اگرچه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، بدنی فربه و درشت بود، ارزشهای شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویجدهندة آنها الگوی دیگری را ارائه میدهند. داشتن بدن لاغر، ظریف و کشیده ارزشهاییاند که زنان بنا به نسبت ممارستشان با این ارزشها در پی آناند. طلب این شکل خاص از بدن، براساس ارزشهای اجتماعی منسوب به بدن نرمال ...
بیشتر
اگرچه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، بدنی فربه و درشت بود، ارزشهای شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویجدهندة آنها الگوی دیگری را ارائه میدهند. داشتن بدن لاغر، ظریف و کشیده ارزشهاییاند که زنان بنا به نسبت ممارستشان با این ارزشها در پی آناند. طلب این شکل خاص از بدن، براساس ارزشهای اجتماعی منسوب به بدن نرمال و متوازن، باعث بروز نارضایتی از بدن و ازاینرو افزایش نرخ شیوع بیاشتهایی عصبی در نوجوانان میشود که جزء آسیبپذیرترین گروههای در معرض بیاشتهایی عصبیاند. این پژوهش با هدف بررسی برخی عوامل اجتماعی مرتبط با بیاشتهایی عصبی در دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونۀ 300نفری از 9 هزار و 742 دانشآموز دختر مقطع متوسطۀ شهر همدان به روش خوشهای چندمرحلهای در سال 1391ـ1392 انجام شده است. مطابق یافتههای پژوهش، 7/1 درصد پاسخگویان به بیاشتهایی عصبی و 16 درصد به سایر اختلالات خوردن مبتلا بودهاند. همچنین، بیاشتهایی عصبی با متغیرهای مقایسۀ اجتماعی، فشار هنجاری والدین برای لاغرشدن، فشار هنجاری دوستان برای لاغرشدن، مصرف رسانهها و شاخص تودۀ بدنی رابطۀ مستقیم و مثبت و نیز بیاشتهایی عصبی با تصور از بدن رابطۀ معکوس و منفی داشته است. همچنین، متغیرهای فشار هنجاری دوستان برای لاغرشدن (با بتای 24/0) و شاخص تودۀ بدنی (با بتای 13/0) عوامل مؤثر در توضیح بیاشتهایی عصبی دانشآموزان دختر مورد تحقیق بودهاند.
جامعه شناسی
سهیلا علیرضانژاد؛ سحر خاکپور
چکیده
پول و نحوة هزینهکرد آن از عواملی است که میتواند در خانواده تنشهایی گاه عمیق ایجاد کند و ازاینرو مهم است که به چگونگی هزینهکرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله دربارة چگونگیتفاوتها و شباهتهای رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، میپرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبیـ مطالعة میدانی و پیمایشـ استفاده شد. ابزار گردآوری ...
بیشتر
پول و نحوة هزینهکرد آن از عواملی است که میتواند در خانواده تنشهایی گاه عمیق ایجاد کند و ازاینرو مهم است که به چگونگی هزینهکرد و ماهیت آن توجه شود. این مقاله دربارة چگونگیتفاوتها و شباهتهای رفتار زنان و مردان با پول در خانواده، میپرسد. برای پاسخ به این پرسش از روش ترکیبیـ مطالعة میدانی و پیمایشـ استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبة نیمهساختیافته و پرسشنامه بود. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که زنان معمولاً در مقایسه با مردان، پول را بهمثابة پول خاص هزینه میکنند. همین ویژگی در انجام و هزینهکرد پسانداز و سرمایهگذاری نیز مشاهده میشود. سیاستگذاران مالی مرداناند؛ درحالیکه زنان بهمثابة مدیران خانواده، بر منابع محدودتری کنترل دارند. درک زنان و مردان از هزینة شخصی باهم متفاوت است. تمایل زنان به پسانداز و سرمایهگذاری با بالارفتن سن کم میشود و الگوی آن تغییر میکند؛ اما این روند در مردان مشاهده نمیشود.
حدیثه رمضانی فر؛ علیرضا کلدی؛ بهرام قدیمی
چکیده
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصلهگیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر میشود. این مسئله یکی از آسیبهای خانوادگی جامعة حاضر است که خانوادهها به گونهای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریة مبنایی در میان زنان ...
بیشتر
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصلهگیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر میشود. این مسئله یکی از آسیبهای خانوادگی جامعة حاضر است که خانوادهها به گونهای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریة مبنایی در میان زنان شهرستان تنکابن انجام شده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 21 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مراجعهکننده به مراکز مشاورة شهرستان تنکابن انتخاب و با استفاده از مصاحبة عمیق اطلاعات لازم گردآوری شد. دادهها طی سه مرحله کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد مقولاتی همچون بیتوجهی مردان به زنان، بیمسئولیتی، خشونت، مشکلات ارتباطی و جنسی، عدم حضور مؤثر در منزل و نداشتن برنامة مناسب اوقات فراغت موجب بروز طلاق عاطفی شده و عواملی همچون شرایط خانوادگی و دخالتهای خانوادهها و پایگاه اقتصادیـ اجتماعی فرد، شغل، درآمد، مدت زمان ازدواج و سن زوجین موقع ازدواج باعث تشدید عوامل علّی مؤثر بر طلاق عاطفی میشود. لذا راهبرد رهایی از این وضعیت در دو سطح فردی و اجتماعی مطرح شده است.
جغرافیا
علی گلی؛ شاهرخ زادولی؛ فاطمه زادولی
چکیده
با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل میدهند، پارکها و فضاهای سبزِ مختص بانوان یکی از مراکز مهم خدمات رفاهی و تفریحی است که علاوه بر جنبة بهداشتی و روانی، در توسعة پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان اهمیت بسزایی دارد. ازاینرو، هدف این تحقیق ارزیابی طراحی پارک بانوان شمس تبریز متناسب با نگرش جنسیتی است. روش ...
بیشتر
با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل میدهند، پارکها و فضاهای سبزِ مختص بانوان یکی از مراکز مهم خدمات رفاهی و تفریحی است که علاوه بر جنبة بهداشتی و روانی، در توسعة پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان اهمیت بسزایی دارد. ازاینرو، هدف این تحقیق ارزیابی طراحی پارک بانوان شمس تبریز متناسب با نگرش جنسیتی است. روش تحقیق به صورت کتابخانهای، میدانی، و پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی (تابستان 1392) است. حجم جامعۀ آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تبریز است. حجم نمونه نیز براساس شاخصهای تصادفی 114 نفر بهدست آمده است. نتایج تحقیق براساس آزمون فریدمن نشان میدهد که بیشترین رضایت ساکنان از نحوة طراحی پارک بانوان شمس تبریز متعلق به متغیرهای طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمانهای مجاور، سرزندگی و شادابی به خاطر طراحی فضاهای درونی پارک، و میزان احساس امنیت و آرامش روانی در پارک است که ارزش آزمون برای هریک به ترتیب 08/13، 76/12 و 62/12 است. علاوه بر این، در بین متغیرهای مورد مطالعه، کمترین ارزش آزمون 24/5 است که به متغیر میزان استقبال بانوان از پارک تعلق دارد. همچنین، نتایج بیانگر این است که بین سن و تحصیلات پاسخدهندگان و میزان رضایت از پارک بانوان رابطۀ معنادار وجود دارد.
فاطمه وظیفه شناس؛ محمدمهدی رحمتی؛ هدی حلاج زاده
چکیده
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را بهمنزلة یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمانهای حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژة زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمانهای زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. دادههای پژوهش با بهرهگیری ...
بیشتر
این پژوهش تلاش دارد «زیبایی بدن زنانه» را بهمنزلة یک نظم گفتمانی توصیف کند و به تفسیر گفتمانهای حاضر در این عرصه و همچنین سازوکارهای هژمونیک بازنمایی سوژة زن درون هر گفتمان بپردازد. در این راستا، با رویکردی کیفی و در چارچوب روش تحلیل گفتمان، به بسط تحلیلی گفتمانهای زیبایی بدن زنانه پرداخته شد. دادههای پژوهش با بهرهگیری از تکنیک مصاحبة نیمهساختیافته در میان 30 نفر از زنانی که به روش نمونهگیری نظری هدفمند انتخاب شدند گردآوری شده است. یافتههای پژوهش به تفسیر بدن بهعنوان سوژه در سه سطح گفتمانهای ورزش، پزشکی و رژیم غذایی منجر شد. مفاهیم ساخت و زنانگی بدن ذیل گفتمان ورزش، استاندارد و اروتیک شدن زیبایی در گفتمان پزشکی و مفاهیم انضباط و شرم بدن ذیل گفتمان رژیم غذایی صورتبندی شده است. تفسیر این سه سطح گفتمانی نشان میدهد که در بالاترین سطح هژمونی گفتمانی، مردسالاری بهمنزلة گفتمان عینیتیافته وجه هژمونیک دارد و ذهنیت زنان را در راستای مدیریت بدن جهتدهی میکند. این گفتمان با طرح مفهوم «زن ایدئال» به دنبال نفی شکلهای دیگر زنانگی بوده و اصولاً گرهگاه زیبایی بدن زنانه را در قالب نگاه هژمونیک مردانه به بدن زنانه برساخت میکند.
مطالعات زنان
کریم نادری مهدیی؛ هاجر وحدت مودب
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایة اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف در زمرة پژوهشهای کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایة اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف در زمرة پژوهشهای کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که جمعاً 460 نفرند و از این تعداد 266 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدند. ابزار اصلی گردآوری دادههای مورد نیاز تحقیق پرسشنامه بوده است که پایایی آن در همة قسمتها حدود 85/0 برآورد شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای گردآوریشده از نرمافزار Lisrel و SPSS20 استفاده شد. نتایج حاصل از نتایج تحلیل خوشهای بیانگر این است که 25/63 درصد از افراد مطالعهشده از نظر توانمندی ضعیف و 21 درصد نسبتاً توانمند بودند؛ درحالیکه فقط 84/14 درصد از افراد کاملاً توانمند ارزیابی شدند. براساس نتایج تحلیل تشخیصی نیز میتوان گفت عوامل مهمی که این گروهها را از هم متمایز میکنند به ترتیب عبارتاند از: تأمین مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی.
مطالعات زنان
صابر کلهری؛ فرشاد محمدیان
چکیده
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل ...
بیشتر
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل آینده دارد و از این رو ، توانمندسازی اقتصادی زنان به سرمایه انسانی و قابلیت های انسانی نیز کمک می کند. مطالعه حاضر باهدف تأثیر دسترسی مالی بر میزان توانمند سازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه با استفاده از داده های تابلویی طی سال های 2004 الی 2018 و روش گشتاور های تعمیم یافته (GMM) انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که توانمند سازی اقتصادی با بهبود دسترسی مالی افزایش می یابد به گونه ای که با افزایش 1 درصدی در تعداد شعب بانک های تجاری میزان توانمند سازی اقتصادی به اندازه 37/0 درصد افزایش می یابد همچنین متغیرهای امید به زندگی، تحصیلات و هزینه های زندگی رابطه مثبت و معنادار و متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه معنادار و منفی با توانمند سازی اقتصادی دارند لذا پیشنهاد می شود که دولتها، سازمانها و افراد سیاستگزار تدابیری را در جهت تسهیل و بهبود و افزایش اهدای وام های خود اشتغالی برای زنان در جهت فعال سازی آن ها در جامعه و بازار کار بیندیشند همچنین با ارائه برنامه هایی در جهت افزایش سطح سواد و دانش زنان جامعه و با اجرای طرح ها و برنامه های توسعه ای و در مجموع با ارائه خدمات جامع در جهت افزایش سلامت و طول عمر زنان، توانمندی اقتصادی زنان را بهبود بخشند.
علوم سیاسی
محمدعلی توانا؛ فرزاد آذرکمند
چکیده
در فلسفۀ سیاسی متأخر، راهحلهای متعددی برای رهایی سوژۀ زنانه از سرکوب و نابرابری ارائه شده است. برای مثال، فمنیستهای پساساختارگرای فوکویی از امتناع دائمی زنان، فمنیستهای پسامدرن بودریاری از حادسازی امر واقع مردانه، فمنیستهای شالودهشکن پسااستعماری همانند اسپیواک از واکاوی دوگانههای حاکم بر عقلمحوری (لوگوسسنتریسم) ...
بیشتر
در فلسفۀ سیاسی متأخر، راهحلهای متعددی برای رهایی سوژۀ زنانه از سرکوب و نابرابری ارائه شده است. برای مثال، فمنیستهای پساساختارگرای فوکویی از امتناع دائمی زنان، فمنیستهای پسامدرن بودریاری از حادسازی امر واقع مردانه، فمنیستهای شالودهشکن پسااستعماری همانند اسپیواک از واکاوی دوگانههای حاکم بر عقلمحوری (لوگوسسنتریسم) مردانۀ استعماری، فمنیستهای پسامارکسیستی همانند سیلویا والبای از الحاق زنان به انقلاب سیاسی علیه سرمایهداری، فمنیستهای لیبرال متأخرـ همانند سوزان مولر اوکینـ از حقوق جهانشمول و... دفاع میکنند. در این میان، به نظر میرسد ژولیا کریستواـ متفکری که در مرز میان مدرنیسم و پسامدرنیسم در حرکت استـ راهحلی متفاوت برای مسئلۀ سوبژکتیویتة زن ارائه میکند که بنابر فرض نگارندگان مقاله، میتواند حاوی پیشنهادهای سازندهای برای جامعۀ ما در عصر حاضر باشد. بر این اساس، مقالۀ حاضر دو پرسش اصلی را طرح میکند: 1. راهحل کریستوا برای رهایی سوژۀ زنانه از سرکوب و نابرابری چیست؟ 2. این راهحل حاوی چه نتایج عملی و نظری برای جامعۀ ما در عصر حاضر است؟ به نظر میرسد ایدۀ نبوغ زنانه راهحل خاص کریستوا برای رهایی سوبژکتیویتۀ زن است که براساس آن زنانـ که بیش از مردان حاوی امر نشانهایاندـ میتوانند در امر نمادین مردانه مشارکت کنند و آن را به تعادل برسانند. همچنین، به نظر میرسد مهمترین نتایج این نظریه برای جامعۀ ما نیز بدین قرار است: 1. به جای تغییرات رادیکال یا مقاومت منفی میتوان از ایدۀ مشارکت خلاقانه سوژههای نشانهای زنانه در بافتار زبانیـ فرهنگی جامعه بهره برد؛ 2. مشارکت سیاسیـ اجتماعی زنان ایرانی مستلزم نادیدهانگاشتن نهاد خانواده، نقشمادری، و ارزشهای زنانه نیست. مقالۀ حاضر از چارچوب نظری منطق درونی برای بازخوانی کلیت اندیشۀ کریستوا بهره میبرد. روش مقاله هم هرمنوتیک زمینهمحور است.
جامعه شناسی
احمد غیاثوند؛ سیده سارا اسدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیستة زندگی مشترک زنان ساکن شهر کرمانشاه است که حداقل یک دهه از زندگی مشترک آنها گذشته و تمایلی به جدایی ندارند. روش پژوهش تحلیل روایت و شیوة نمونهگیری هدفمند است و درنهایت با 20 نفر مصاحبه به عمل آمد. نتایج حاصل از تجربة تداوم زندگی در قالب پنج مرحله نشان میدهد که خانوادهها با علاقة بیشتر و حتی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیستة زندگی مشترک زنان ساکن شهر کرمانشاه است که حداقل یک دهه از زندگی مشترک آنها گذشته و تمایلی به جدایی ندارند. روش پژوهش تحلیل روایت و شیوة نمونهگیری هدفمند است و درنهایت با 20 نفر مصاحبه به عمل آمد. نتایج حاصل از تجربة تداوم زندگی در قالب پنج مرحله نشان میدهد که خانوادهها با علاقة بیشتر و حتی عجولانهتر به ازدواج دخترانشان مینگرند. این اضطرار در خانوادههای گسترده از کارکردهای اصلی خانواده ریشه میگیرد. در مرحلة دوم، دختران با ازدواجکردن زیست مشترک زیر یک سقف را در خانوادة شوهر همراه با اختلافها و چالشهای مختلف تجربه میکنند که به نوبة خود اجتماعیشدن و انطباقپذیری در نقش و جایگاه جدید را به همراه دارد. در مرحلة سوم، بعد از اوج تضاد و جدال، بهتدریج سازگاری و پذیرش همدیگر شروع میشود تا با جداشدن از خانوادة پدرشوهر و مستقلشدن به معنای زندگی مشترک دست یابند. در مراحل بعدی، بهتدریج در پناه پیدایی علاقة مشترک، دلبستگیهای بیشتر و مهارتافزایی زیست مشترک، در زندگی احساس آرامش میکنند. بر این اساس، چنانچه رویدادهای مختلف ثبات زندگی زناشویی زنان مطالعهشده را در قالب روایتی با دو تاروپود تعهد بیرونی خانوادهها و تعهد درونی زوجین در نظر بگیریم، میتوان تأثیر نظارت خانوادهها را در قالب حمایت عینی و الزام ذهنی و در سطح تجریدی دیگر، تعهد درونی زوجین در زندگی زناشویی را در قالب دو مفهوم تابآوری ذهنی و تقلای عینی برای شروع، ساختن، حفظ و دوام آوردن در زندگی زناشویی مورد توجه قرار داد.
جامعه شناسی پزشکی
مریم قاضی نژاد؛ هاجر سنگری سلیمانی
چکیده
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت ...
بیشتر
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت سلامت مطرح است و سلامت زنان در ابعاد مختلف، سلامت خانواده و نهایتاً سلامت جامعه را به دنبال دارد، این مهم ما را بر آن داشت تا بررسی تأثیر شغل بر سلامت اجتماعی زنان را بهمنزلۀ هدف اصلی تحقیق برگزینیم. جامعۀ آماری تحقیق، زنان (دانشجو) شاغل دانشگاه الزهرا(س) هستند. نمونهگیری به روش خوشهای احتمالی انجام شد و نمونهای به حجم 111 نفر از دانشجویان در حال تحصیل انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش مقطعی بود و اطلاعات با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته و مقیاس استاندارد سلامت اجتماعی کییز، جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مطلوبیت شرایط شغلی (حقوق و مزایا، امنیت شغلی، حمایت سازمانی و...) بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی زنان داشته است. یافتهها مؤید تأثیر مکانیزمهای علّی استقلال مالی، روابط اجتماعی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و منزلت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان شاغل است. در میان متغیرهای زمینهای، سن، وضعیت تأهل و نوع منزل مسکونی (سطح رفاه) با سلامت اجتماعی رابطۀ معناداری داشتهاند. نتیجۀ نهایی اینکه، صرف داشتن شغل تغییری در میزان سلامت اجتماعی زنان ایجاد نمیکند. آنچه مهم است مؤلفههای ماهوی شغلی، شامل نوع شغل، مطلوبیت شرایط شغلی و توانمندیهای اجتماعی و روانی (پیامدهای شغلی) است که بر سلامت اجتماعی آنان تأثیرگذار است. زنان شاغل برخوردار از استقلال مالی، روابط اجتماعی قوی و حمایت اجتماعی بالا، سلامت اجتماعی بیشتری دارند.
جامعه شناسی
محمدجواد زاهدی؛ پروانه دانش؛ فیروز راد؛ رضا مجرب قوشچی
چکیده
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه ...
بیشتر
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقولۀ عمده در شکلگیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارتاند از: «ضعف سرمایۀ فرهنگی»، «محدودیتهای مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقولۀ عمدۀ «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئلهاند که باعث تقویت و تداوم این پدیده میشود. مقولۀ نهایی هسته، که دربرگیرندۀ کل فرایند شکلگیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجارـ پیوند» مطرح شده است. درخصوص شیوههای ایجاد طرد اجتماعی، شکلهای بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
جامعه شناسی
امید قادرزاده؛ سیده چیمن حسینی
چکیده
در مقایسه با گذشته، که ورزش در ذیل ابعاد آیینی، مذهبی و جنگاوری معنا پیدا میکرد و امری مردانه تلقی میشد، امروزه، به دلیل پیوند عمیق با مدیریت بدن، فراغت و سلامت، ورزش ماهیتی فراجنسیتی به خود گرفته و به بخشی از زندگی روزمره بین زنان مبدل شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از ورزش، به روش نظریة مبنایی ...
بیشتر
در مقایسه با گذشته، که ورزش در ذیل ابعاد آیینی، مذهبی و جنگاوری معنا پیدا میکرد و امری مردانه تلقی میشد، امروزه، به دلیل پیوند عمیق با مدیریت بدن، فراغت و سلامت، ورزش ماهیتی فراجنسیتی به خود گرفته و به بخشی از زندگی روزمره بین زنان مبدل شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راه بُردن به تجربه و درک زنان از ورزش، به روش نظریة مبنایی با 30 نمونة زن دارای تجربة فعالیت ورزشی مصاحبۀ نیمهساختیافته بهعمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زنان بهدلیل تناسب بافت فضایی و مکانی و ترس از افتادگی بدن به ورزش روی میآورند. در این میان، فهم برابریطلبانه از جنسیت، ایدهآلنگری بدن بهمثابة زمینۀ تسهیلگر و رسانهایشدن و فراگیری ورزش بهمنزلة شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از ورزش بر آگاهانهبودن ورزش (ورزش بهمثابة هویت نقشی)، واسازی ردهبندیهای اجتماعی، تناسب اندام و لذتطلبی دلالت دارد. براساس مطالعة حاضر، ورزش برای بانوان کسب پذیرش اجتماعی، بازاندیشی و ارتقای سلامت جسمی و روانی در پی داشته است.