جامعه شناسی
محمدتقی ایمان؛ مریم سروش
چکیده
سرمایه در اشکال مختلف خود منابعی را برای فرد در ساختار اجتماعی فراهم میکند که با استفاده از آن کنش اجتماعی تسهیل میشود. هدف در این پژوهش مقایسۀ بین نسلی سرمایههای در دسترس زنان است. نمونه از بین زنان 25ـ40 سال شیراز و مادرانشان انتخاب شده است. پرسشنامۀ محققساخته در بین 386 زن شیرازی و مادران آنها (جمعاً 772 پرسشنامه) تکمیل شده است. ...
بیشتر
سرمایه در اشکال مختلف خود منابعی را برای فرد در ساختار اجتماعی فراهم میکند که با استفاده از آن کنش اجتماعی تسهیل میشود. هدف در این پژوهش مقایسۀ بین نسلی سرمایههای در دسترس زنان است. نمونه از بین زنان 25ـ40 سال شیراز و مادرانشان انتخاب شده است. پرسشنامۀ محققساخته در بین 386 زن شیرازی و مادران آنها (جمعاً 772 پرسشنامه) تکمیل شده است. نتایج نشاندهندة آن است که سرمایۀ فرهنگی نسل حاضر در مقایسه با نسل گذشته بسیار افزایش یافته است. سرمایۀ اجتماعی کم شده و سرمایۀ اقتصادی تغییری نکرده است. نتایج پژوهش همچنین گویای این مطلب است که متغیرهای زمینهای و ساختاری با انواع سرمایه رابطۀ معناداری دارند. با کنترل این متغیرها مشخص شد که سرمایۀ فرهنگی فارغ از متغیرهای زمینهای و ساختاری بین دو نسل افزایش یافته، اما سرمایۀ اجتماعی خارج از ساختار طبقاتی جامعه تفاوت معناداری بین دو نسل نداشته است. سرمایۀ اقتصادی نیز در امتداد خطوط طبقاتی توزیع شده و ارتباطی به پویاییهای نسلی ندارد. نتایج پژوهش در پرتو نظریهها و پژوهشهای انجامشده تبیین شدهاند.
جامعه شناسی
بیژن خواجه نوری؛ لیلا پرنیان
چکیده
جهانیشدن با مختصات نوپای خود پدیدهای است که کشورهای مختلف و از جمله ایران را با چالش مواجه کرده است. مقالة حاضر به مطالعة ارتباط جهانیشدن فرهنگی و پذیرش اجتماعی بدن بین زنان شهر کرمانشاه میپردازد. چارچوب نظری استفادهشده در این پژوهش ترکیبی از نظریههای گیدنز و رابرتسون است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه،600 ...
بیشتر
جهانیشدن با مختصات نوپای خود پدیدهای است که کشورهای مختلف و از جمله ایران را با چالش مواجه کرده است. مقالة حاضر به مطالعة ارتباط جهانیشدن فرهنگی و پذیرش اجتماعی بدن بین زنان شهر کرمانشاه میپردازد. چارچوب نظری استفادهشده در این پژوهش ترکیبی از نظریههای گیدنز و رابرتسون است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه،600 نفر از زنان و دختران بین 18 تا 65 سال ساکن شهر کرمانشاه، در سال 1391ـ1392، با استفاده از نمونهگیری تصادفی سهمیهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در این مطالعه، ابعاد پذیرش اجتماعی بدن شامل سه بُعد (پذیرش جامعه، پذیرش جنس مخالف، و پذیرش فردی بدن) در نظرگرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که متغیرهای: نوگرایی، بازاندیشی، نگرش نقش جنسیتی، وسایل ارتباطجمعی خارجی، و آگاهی از جهانیشدن در مجموع 8/28 درصد از تغییرات متغیر پذیرش اجتماعی بدن را در سطح کل تبیین میکنند.
شهرسازی
احمد پوراحمد؛ یوسف اشرفی؛ طلا رشیدی
چکیده
در دهۀ اخیر، تغییراتی در زمینۀ حضور زنان در فضای عمومی شهری مشاهده میشود. بدین لحاظ، این نوشتار، با توجه به تحولات و دگرگونیهای حاکم بر چنین فضاهایی برای پذیرش حضور زنان، انتخابی یا ضروریشدن حضور زنان را در این فضاها بررسی میکند. روش تحقیق از نوع پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونۀ آماری ...
بیشتر
در دهۀ اخیر، تغییراتی در زمینۀ حضور زنان در فضای عمومی شهری مشاهده میشود. بدین لحاظ، این نوشتار، با توجه به تحولات و دگرگونیهای حاکم بر چنین فضاهایی برای پذیرش حضور زنان، انتخابی یا ضروریشدن حضور زنان را در این فضاها بررسی میکند. روش تحقیق از نوع پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد. نمونۀ آماری شامل 128 نفر از شهروندان مرد و 133 نفر از شهروندان زن شهر تبریز است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی بررسی شدند. براساس نتایج پژوهش، زنان جوان هنوز هم در مقایسه با مردان، آزادی عمل و استقلال کمتری برای حضور در فضاهای عمومی دارند. محدودیتهای خانوادگی، کارهای زنانه، و آزادنبودن فعالیتهای مناسب برای زنان در فضاهای عمومی، مانند پارک، از عوامل مهم محدودکنندۀ حضور زنان در فضاهای عمومی نظیر پارکهاست. حضور زنان در این عرصهها افزایش یافته است که بخشی از این افزایش با توجه به حضور گستردۀ زنان در مراکز دانشگاهی، آموزشی، و مراکز شغلی اجتنابناپذیر است. بخش دیگری از حضور زنان در فضاهای عمومی بهدلیل کاهش مقاومت مردان و خانوادهها در مقابل زنان برای حضور در این عرصه است. به عبارت دیگر، دیدگاههای جامعه (شامل هر دو گروه زنان و مردان) به فضاهای عمومی شهری و حضور زنان در این فضاها دگرگون شده است.
اقتصاد
زهرا نصرالهی؛ عزت الله لطفی؛ عطیه هنردوست
چکیده
خودکشی از پدیدههایی است که به نابودی سرمایههای انسانی منجر میشود. این امر لزوم مطالعات متعدد در زمینة بررسی عوامل تأثیرگذار بر خودکشی را موجب میشود. مطالعۀ حاضر به دنبال بررسی شواهد مربوط به خودکشی زنان و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر خودکشی زنان در ایران است. برای این منظور از متغیرهای نرخ بیکاری زنان، نابرابری درآمدی، ...
بیشتر
خودکشی از پدیدههایی است که به نابودی سرمایههای انسانی منجر میشود. این امر لزوم مطالعات متعدد در زمینة بررسی عوامل تأثیرگذار بر خودکشی را موجب میشود. مطالعۀ حاضر به دنبال بررسی شواهد مربوط به خودکشی زنان و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر خودکشی زنان در ایران است. برای این منظور از متغیرهای نرخ بیکاری زنان، نابرابری درآمدی، نرخ طلاق، میزان شهرنشینی و شاخص صنعتیشدن، که آمار آنها در سالهای 1386ـ1388 در دسترس بوده، استفاده و با بهکارگیری روش اقتصادسنجی دادههای تلفیقی، به بررسی رابطة میان متغیرهای مذکور و اقدام به خودکشی زنان در کشور پرداخته شد. نتایج نشاندهندۀ رابطة مثبت و معنادار میان بیکاری زنان، نابرابری درآمدی، صنعتیشدن، و نرخ طلاق و اقدام به خودکشی در زنان است. نتایج پژوهش همچنین اگرچه نشاندهندة رابطۀ مثبت میان شهرنشینی با اقدام به خودکشی در میان زنان است، این رابطه از لحاظ آماری معنادار نیست. بر این اساس، جهت حفظ سرمایة انسانی لزوم توجه به متغیرهای بررسیشده در این مطالعه در برنامهریزیهای مقابله با خودکشی بیشتر احساس میشود و شناسایی دقیقتر عوامل مؤثر بر خودکشی زنان مستلزم مطالعات دیگر و بهکارگیری سایر متغیرهای تأثیرگذار بر خودکشی در کنار متغیرهای استفادهشده در این پژوهش است.
اقتصاد
اسداله بابایی فرد
چکیده
امروزه، یکی از مباحث مهم در حوزۀ مسائل زنان، نقش و حضور زنان در بازار کار است. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی در شهر آران و بیدگل است. این پژوهش با روش پیمایشی و مصاحبه با 250 نفر از زنان شاغل متأهل در شهر آران و بیدگل انجام شد. نتایج نشان میدهد که بین نقشهای کاری و نقشهای سنتی ...
بیشتر
امروزه، یکی از مباحث مهم در حوزۀ مسائل زنان، نقش و حضور زنان در بازار کار است. به همین دلیل پژوهش حاضر درصدد سنجش تأثیرات اشتغال زنان بر خانواده و روابط اجتماعی در شهر آران و بیدگل است. این پژوهش با روش پیمایشی و مصاحبه با 250 نفر از زنان شاغل متأهل در شهر آران و بیدگل انجام شد. نتایج نشان میدهد که بین نقشهای کاری و نقشهای سنتی خانهداری، همسرداری، و فرزندداری و همچنین روابط اجتماعی تعارض وجود دارد و رابطة میان آنها معنادار و مستقیم است. علاوه بر این، به موازات بالارفتن سن و تعداد فرزندان، فشار کاری نیز افزایش مییابد. بین تحصیلات و فشار کاری نیز رابطة معنادار و معکوس وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره و تحلیل مسیر نشان میدهد از میان چهار متغیر مستقل اول، تنها دو متغیر، یعنی تعارض در روابط اجتماعی و تعارض در خانهداری، وارد معادلة رگرسیونی و متغیرهای دیگر از معادله خارج میشوند. درنتیجه، میتوان گفت فشار کاری زنان شاغل بیشتر روابط اجتماعی آنها و خانهداریشان را تحتالشعاع قرار میدهد و در این زمینهها برای آنها تعارض ایجاد میکند. مسلماً تعارضهای نقشی، بهویژه فشارهای کاری، میتوانند سلامت جسمانی و روانی زنان شاغل را در معرض خطر قرار دهند.
جمعیت شناسی
مریم سروش؛ شعله بحرانی
چکیده
با توجه به کاهش شدید نرخ باروری، براساس دادههای سرشماری سال 1390، این سؤال مطرح میشود که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در این وضعیت تا چه حد مؤثر است و تعداد ایدهآل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرشهای جنسیتی زنان متأهل دارد. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پیمایشی و ...
بیشتر
با توجه به کاهش شدید نرخ باروری، براساس دادههای سرشماری سال 1390، این سؤال مطرح میشود که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در این وضعیت تا چه حد مؤثر است و تعداد ایدهآل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرشهای جنسیتی زنان متأهل دارد. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامة محققساخته، این موضوع در بین 400 نفر از زنان متأهل شیراز با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بررسی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که گرچه دینداری رابطة معناداری با تعداد واقعی فرزندان دارد، دربارة تعداد ایدهآلِ فرزند وفاق چشمگیری بین زنان متأهل وجود دارد و این امر ارتباطی با میزان دینداری آنها نداشته است. نگرش به نقشهای جنسیتی رابطة معناداری با تعداد ایدهآل فرزند داشته است که این رابطه با کنترل متغیرهای زمینهای هم معنادار باقی میماند. نتایج تحلیلهای چندمتغیره نشان میدهد دینداری سهم ناچیزی در تعیین تعداد فرزند داشته و فقط 4/1 درصد از واریانس را تبیین میکند و نکتة درخور توجه آنکه تحصیلات بهتنهایی تعیینکنندۀ 40 درصد از واریانس تعداد فرزندان است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاهش نرخ رشد جمعیت از عوامل فرهنگی نظیر فرایند جهانیشدن و چرخش ارزشهای جمعگرایانه به فردگرایانه تأثیر پذیرفته است.
جامعه شناسی
خدیجه سفیری؛ سوسن باستانی؛ لیلا قرانی دامداباجا
چکیده
هدف اصلی مطالعۀ حاضر بررسی رابطۀ حمایت شبکههای اجتماعی غیررسمی و رضایت شغلی زنان متأهل است. علاوه بر این، در این مطالعه، به بررسی رابطۀ اندازۀ شبکه و فراوانی تماس با حمایت اجتماعی و رضایت شغلی زنان نیز پرداخته میشود. برای بررسی این رابطه از مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی، نظریۀ آنومی دورکیم، و دیدگاه تحلیل شبکه استفاده شده است. ...
بیشتر
هدف اصلی مطالعۀ حاضر بررسی رابطۀ حمایت شبکههای اجتماعی غیررسمی و رضایت شغلی زنان متأهل است. علاوه بر این، در این مطالعه، به بررسی رابطۀ اندازۀ شبکه و فراوانی تماس با حمایت اجتماعی و رضایت شغلی زنان نیز پرداخته میشود. برای بررسی این رابطه از مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی، نظریۀ آنومی دورکیم، و دیدگاه تحلیل شبکه استفاده شده است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعۀ آماری را زنان متأهلِ شاغل (20ـ55 ساله) شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل میدهند. حجم نمونه 356 نفر است که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. ضریب آلفای 70/0 برای متغیر رضایت شغلی و 79/0 برای متغیر حمایت اجتماعی نشاندهندۀ پایاییِ مناسب برای این ابزارها بوده و این متغیرها از اعتبار صوری (نظر استادان) برخوردارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان رضایت شغلی زنان در حد بالا و میزان حمایت دریافتی از شبکههای غیررسمی در حد متوسط است. بعد از همسر، در بین شبکههای غیررسمی، شبکۀ خویشاوندی در حمایت عاطفی و همکار در حمایت ابزاری و اطلاعاتی بیشترین میزان حمایت و شبکۀ همسایگی کمترین میزان حمایت را داشتهاند. نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد که حمایت اجتماعی بهمنزلۀ متغیر واسط در بین روابط اندازۀ شبکه و فراوانی تماس با رضایت شغلی زنان عمل میکند. نتایج رگرسیون نیز نشان میدهد که متغیرهای سن، اندازۀ شبکه، فراوانی تماس، و حمایت شبکههای غیررسمی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت شغلی زنان متأهلاند.
جامعه شناسی
اکبر زارع شاه آبادی؛ رقیه ماندنی
چکیده
قدرتْ متغیر اجتماعیِ مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه، و حتی روابط مرسوم بین افراد مورد توجه قرار میگیرد و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی مقالۀ حاضر، بررسی میزان قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان و عوامل مؤثر بر آن است. این تحقیق کمی و از نوع پیمایشی است که در سال 1390 در شهر سپیدان ...
بیشتر
قدرتْ متغیر اجتماعیِ مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه، و حتی روابط مرسوم بین افراد مورد توجه قرار میگیرد و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی مقالۀ حاضر، بررسی میزان قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان و عوامل مؤثر بر آن است. این تحقیق کمی و از نوع پیمایشی است که در سال 1390 در شهر سپیدان انجام گرفته است. جامعۀ آماری مورد نظر در این تحقیق، بنابر ضرورت موضوع و مسئله، شامل زنان متأهل شهر سپیدان بوده است و با استفاده از فرمول کوکران 188 نفر از آنها به شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان تحتتأثیر درآمد زن، تحصیلات زن، تحصیلات همسر، اشتغال زن، محل تولد، نحوۀ انتخاب همسر، قدرت مادر در خانوادۀ خاستگاه، و نگرشهای کلیشهای به جنسیت است. همچنین از میان متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهایی از قبیل سن، تفاوت سنی زوجین، مدت زمان ازدواج، نوع ازدواج، و موانع قانونی و حقوقی با قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده رابطۀ معناداری ندارند. در تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز، متغیرهای درآمد، قدرت مادر در خانوادۀ خاستگاه، و نگرشهای کلیشهای در کل 4/13 درصد از واریانس قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده را در جامعۀ آماری تبیین میکنند.