مطالعات زنان
زهرا رجایی؛ مریم مهرپرور؛ محیا فیروزیان
چکیده
نقش زنان در توسعۀ امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعۀ اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همۀ جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و به روش ...
بیشتر
نقش زنان در توسعۀ امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعۀ اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همۀ جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و به روش توصیفی و پیمایشی است. جامعۀ آماری تحقیق کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند که براساس جدول مورگان، حجم نمونه 110 نفر محاسبه شده است. بهمنظور بررسی و آزمون متغیرهای مؤثر در موضوع تحقیق، بهترتیب از پرسشنامۀ استاندارد اسمیت (۲۰۱۲) برای سنجش متغیر باورهای سقف شیشهای، پرسشنامۀ استاندارد خدایاری (۱۳۹۶) برای سنجش متغیر جانشینپروری و پرسشنامۀ استاندارد نجارزاده آرانی (۱۳۹۹) برای سنجش متغیر سبک رهبری استفاده شده است. پایایی و روایی پرسشنامهها بهترتیب از طریق پایایی ترکیبی و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS بهترتیب برای تهیۀ آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که باورهای سقف شیشهای بر سبک رهبری زنان در پستهای مدیریتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوهبر آن مشخص شد باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
مطالعات زنان
حسین راغفر؛ مهدی سلیمانی
چکیده
زنان یکی از گروههای هدف در برنامههای فقرزداییاند؛ بهویژه زنان مطلقه و همسرفوتشده که بهواسطۀ شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه با مسئلۀ فقر بیشتر درگیرند. این پژوهش درصدد سنجش عوامل مؤثر بر فقرزدایی و توانمندسازی زنان مطلقه و بیوۀ شهرستان سلسله (بهمنزلۀ یکی از شهرستانهای محروم) است. جامعۀ آماری تحقیق، زنان مطلقه ...
بیشتر
زنان یکی از گروههای هدف در برنامههای فقرزداییاند؛ بهویژه زنان مطلقه و همسرفوتشده که بهواسطۀ شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه با مسئلۀ فقر بیشتر درگیرند. این پژوهش درصدد سنجش عوامل مؤثر بر فقرزدایی و توانمندسازی زنان مطلقه و بیوۀ شهرستان سلسله (بهمنزلۀ یکی از شهرستانهای محروم) است. جامعۀ آماری تحقیق، زنان مطلقه و همسرفوتشدۀ شهرستان سلسله است. حجم نمونه به روش خوشهای و تصادفی 120 نفر و از ابزار پرسشنامه برای جمعآوری دادهها استفاده شد. برای تحلیل دادهها نیز از آمارهای رواسپیرمن، تا اوبی کندال و رگرسیون گامبهگام و همچنین در قالب مدلسازی معادلات ساختاری، از نرمافزار آموس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد بین میزان وامهای کمبهره، طرحهای خوداشتغالی، آموزش عمومی و مهارتآموزی و فقرزدایی زنان رابطۀ معناداری وجود دارد. نقش کمکهای غیرنقدی کمیتۀ امداد امام خمینی(ره) بر فقرزدایی زنان تأیید نشد. یافتهها، در صورت تأکید بر وامهای کمبهره و مشارکتدادن زنان در طرحهای خوداشتغالی و مهارتآموزی و آموزش عمومی، از کارکردی مثبت بر عملکرد این سازمان در فقرزدایی زنان حکایت دارد.
مطالعات زنان
زهرا میرحسینی؛ مهسا لاریجانی
چکیده
در این پژوهش، تلاش شده بازپذیری اجتماعی زندانیان با استفاده از رویکرد نظریة دادهبنیاد بررسی و مطالعه شود. هدف از این تحقیق تبیین مدل و الگوی موفق بازپذیری اجتماعی برای زنان مجرم است. دادههای این پژوهش کیفی از طریق مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با 21 زن، که در مرکز خدمات حمایتی بهزیستی پرونده داشته و همگی در گذشته تجربة ...
بیشتر
در این پژوهش، تلاش شده بازپذیری اجتماعی زندانیان با استفاده از رویکرد نظریة دادهبنیاد بررسی و مطالعه شود. هدف از این تحقیق تبیین مدل و الگوی موفق بازپذیری اجتماعی برای زنان مجرم است. دادههای این پژوهش کیفی از طریق مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با 21 زن، که در مرکز خدمات حمایتی بهزیستی پرونده داشته و همگی در گذشته تجربة مشترک حبس و زندگی در زندان داشتهاند، جمعآوری شده و با استفاده از رویة نظریة دادهبنیاد مرحلة کدگذاری و تحلیل دادهها انجام پذیرفته است. یافتههای اکتشافی پژوهش نشان میدهد عوامل متعددی در شکلگیری مقولة مرکزی، یعنی «بازپذیری اجتماعی بهمثابة حرکت به سمت عادیسازی زندگی و همنوایی اجتماعی»، زنان اثرگذار است و عوامل زمینهای همچون ویژگیهای فردی، طردنشدن و پشتیبانی از سوی خانواده و دسترسی به سرمایهها تأثیرگذارند. از سوی دیگر، عوامل مداخلهگرانهای همچون انگیزههای مادرانه، توانمندی و بازتوانی زنان و عدم مصرف مواد مخدر بر فرایند بازپذیری اجتماعی اثرگذارند. یافتههای تحلیلی حاکی از آن است که استراتژیها و راهبردهای زنان به منظور بازپذیری اجتماعی در دو مقولة مناسبسازی و سالمسازی محیطی و گسترش شبکههای اجتماعی قرار میگیرد که درنهایت مجموع این عوامل و استراتژیها، رضایت از زندگی و سازگاری و ساماندهی اجتماعی یا به عبارت دیگر بازپذیری اجتماعی زنان را میسر میکند.
علی روحانی؛ محدثه عابدی دیزناب
چکیده
پژوهش حاضر به مطالعة تراژکتوری شکلگیری تبعیض جنسیتی در زندگی زنان طبقة متوسط شهر تبریز پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای و با استفاده از نمونهگیری نظری تعدادی از زنان شهر تبریز انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. اطلاعات گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به مطالعة تراژکتوری شکلگیری تبعیض جنسیتی در زندگی زنان طبقة متوسط شهر تبریز پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای و با استفاده از نمونهگیری نظری تعدادی از زنان شهر تبریز انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونهگیری نظری تا اشباع دادهها ادامه یافت. اطلاعات گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و یافتهها در قالب خط داستان (شامل 15 مقولة اصلی و یک مقولة هسته)، مدل پارادایمی ارائه شدند. بهطورکلی، نتایج تحقیق نشان دادند که زنان به واسطة فرهنگ با دوآلیته تبعیض و امید مواجهاند. این دوآلیته علاوه بر حاکمیت محدودیتهای جنسیتی، از فرودستانگاری اجتماعی روانی زنان و... نیز منتج میشود. در چنین موقعیتی، استراتژیهای مقابله (اتوپیای بازاندیشانه/ فرودستانگاری اجتماعیـ روانی/ بیشفعالی) در زنان فعال میشود. اما این استراتژیها مخاطراتی نیز برای این زنان به همراه دارند. درواقع، زنان در کنار همة تبعیضها و مبارزه برای زدودن آنها به امید رسیدن به جایگاه واقعیشان زندگی خودشان را با دوآلیته تبعیض و امید پیش میبرند.
مطالعات زنان
ام البنین چابکی
چکیده
نقش تعیینکنندۀ نگرش سیاسی در رفتار سیاسی و اهمیت شناسایی تفاوتهای جنسیتی برای پژوهشگران حوزۀ مطالعات زنان، ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار میکند. براساس این ضرورت علمی، مطالعۀ حاضر به بررسی نقش گروههای مرجع دانشگاهی در تغییر نگرش سیاسی دانشجویان دختر و پسر به تفکیک جنسیت میپردازد. این پژوهش توصیفیـ تحلیلی بوده و به ...
بیشتر
نقش تعیینکنندۀ نگرش سیاسی در رفتار سیاسی و اهمیت شناسایی تفاوتهای جنسیتی برای پژوهشگران حوزۀ مطالعات زنان، ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار میکند. براساس این ضرورت علمی، مطالعۀ حاضر به بررسی نقش گروههای مرجع دانشگاهی در تغییر نگرش سیاسی دانشجویان دختر و پسر به تفکیک جنسیت میپردازد. این پژوهش توصیفیـ تحلیلی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، شامل همۀ دانشجویان دانشگاه تهران در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکتری است که از میان آنها 400 نفر (174 دختر و 226 پسر) به شیوۀ نمونه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامۀ محققساخته پاسخ دادند. فرضیۀ اصلی پژوهش وجود تفاوتهای جنسیتی در رابطۀ بین میزان تعامل با گروه مرجع، (شامل: استادان، تشکلهای دانشجویی، و دوستان دانشگاهی) و میزان تغییر نگرش سیاسی (در سه بعد شناختی، عاطفی، و کنشی) دانشجویان است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر سه بعد نگرش سیاسی، تفاوتهای جنسیتی وجود داشته است. براساس یافتههای پژوهش، دوستان و همدورهایهای دانشگاهی و سپس استادان بیشترین نقش را در تغییر نگرش سیاسی دانشجویان داشته اند.
حاتم حسینی؛ امیر عرفانی؛ سلیمان پاک سرشت؛ بِلال بگی
چکیده
نیاز برآوردهنشده شکاف بین ایده آل ها و رفتار باروری زنان را نشان می دهد. هدف از این مقاله اندازهگیری و بررسی تعیین کننده های این نیاز در میان زنان کُرد 49-15 ساله ی همسردار شهر مهاباد است. این پژوهش با استفاده از دادههای پیمایش باروری مهاباد در فروردین 1391 و با انتخاب نمونهای بالغ بر 700 خانوار انجام شده است. بر پایهی این بررسی، میزان ...
بیشتر
نیاز برآوردهنشده شکاف بین ایده آل ها و رفتار باروری زنان را نشان می دهد. هدف از این مقاله اندازهگیری و بررسی تعیین کننده های این نیاز در میان زنان کُرد 49-15 ساله ی همسردار شهر مهاباد است. این پژوهش با استفاده از دادههای پیمایش باروری مهاباد در فروردین 1391 و با انتخاب نمونهای بالغ بر 700 خانوار انجام شده است. بر پایهی این بررسی، میزان نیاز برآوردهنشده برای فاصلهگذاری و توقّف فرزندآوری، و نیاز برآوردهنشده برای استفاده از روش های مُدرن پیشگیری از حاملگی به ترتیب 85/10 و 85/9 درصد، و مجموع نیاز برآوردهنشده 7/20 درصد است. ترس زنان از عوارض جانبی وسایل پیشگیری از حاملگی بیشترین سهم را در عدم استفادهی آنها از این وسایل دارد. محدودیّت های اجتماعی و فرهنگی شامل مخالفت همسر و اطرافیان، و عوامل مذهبی در اولویّتهای بعدی قرار میگیرند. یافتههای تحقیق در تأیید نظریههای بوشان و بولاتو میباشد. با توجّه به نقش تعیینکنندهی برخی از مشخّصههای فرهنگی در کنار سایر مشخّصههای اقتصادی اجتماعی و عوامل مرتبط با تنظیم خانواده در پیشبینی احتمال نیاز برآوردهنشدهی تنظیم خانواده، انجام مطالعات تطبیقی با روشهای ترکیبی در مناطق ناهمگن از نظر قومی و فرهنگی به منظور سنجش نیاز برآوردهنشدهی تنظیم خانواده و استخراج مضامین فرهنگی مؤثّر بر این پدیده پیشنهاد میشود.
عباس حاتمی؛ الهه امامی
چکیده
تأثیر شکافهای جنسیتی بر رفتار انتخاباتی عموماً در قالب سه الگوی شکاف سنتی، همگرایی و تجدید نظرطلبانه صورتبندی شده اند. این مقاله با استفاده از روش پیمایشی و جمعآوری داده از بین 230 نفر زن و مرد در شرایط رأیدهی در شهر اصفهان، نشان داد که اولاً الگوی شکاف جنسیتی سنتی یا محافظه کارتر بودن زنان نسبت به مردان در این جامعه آماری ...
بیشتر
تأثیر شکافهای جنسیتی بر رفتار انتخاباتی عموماً در قالب سه الگوی شکاف سنتی، همگرایی و تجدید نظرطلبانه صورتبندی شده اند. این مقاله با استفاده از روش پیمایشی و جمعآوری داده از بین 230 نفر زن و مرد در شرایط رأیدهی در شهر اصفهان، نشان داد که اولاً الگوی شکاف جنسیتی سنتی یا محافظه کارتر بودن زنان نسبت به مردان در این جامعه آماری تفوق داشته است. ثانیاً تأثیر این شکاف جنسیتی سنتی در جامعه آماری زنان یکدست نبوده و عواملی مانند تحصیلات و سن باعث کاهش یا افزایش میزان محافظه کاری زنان شده است. ثالثاً با تایید رابطه معنادار میان جنسیت و رفتار تبعی زنان مشخص گردید عواملی که باعث کاهش میزان محافظه کاری زنان شده اند میزان رفتار تبعی زنان را نیز کاهش داده اند. نهایتاً مقاله متضمن این ایده کلیدی است که تأثیر عامل جنسیت بر رفتار انتخاباتی زنان را نباید صرفاً تاثیری از پیش تعیین شده، بیولوژیک و مبتنی بر هویتهای پایدار جنسیتی آنها دانست بلکه رفتار انتخاباتی زنان رفتاری چندلایه است که تا حدی در متن اجتماع و از طریق عوامل غیر جنسیتی نیز برساخته می شود. همین برساخته شدن نسبی رفتار سیاسی زنان مشخص می سازد تا چه حد توجه به شیوههای توانمند سازی سیاسی زنان ضروری به نظر می رسد.
قربانعلی ابراهیمی؛ رقیه مسلمی پطرودی
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 73-91
چکیده
چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است. پژوهش حاضر تأثیر سرمایه فرهنگی را بر اوقات فراغت با بهرهگیری از روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. جامعهی آماری این تحقیق را کلیه زنان ساکن شهرستان جویبار در دامنه سنی 64- 15 سال تشکیل ...
بیشتر
چگونگی گذران اوقات فراغت بازتابی از سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر جامعه است. پژوهش حاضر تأثیر سرمایه فرهنگی را بر اوقات فراغت با بهرهگیری از روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. جامعهی آماری این تحقیق را کلیه زنان ساکن شهرستان جویبار در دامنه سنی 64- 15 سال تشکیل میدهند. بر اساس نتایج آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1385، مجموع کل زنان 15 تا 64 سال در شهرستان جویبار 25325 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، نمونهای به حجم 378 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میانگین مشارکت زنان در اوقات فراغت فعال (91/1 از 4) بیشتر از مشارکت زنان در فراغت غیرفعال (3/1 از 4) است. میزان مشارکت زنان در فعالیتهای فراغتی در جامعه مورد مطالعه پایینتر از حد متوسط است. نتیجه رگرسیون خطی چند متغیره نشان میدهد که از میان سه بعد سرمایه فرهنگی، دو بعد (سرمایه فرهنگی عینیت یافته و نهادینه شده) دارای تأثیر معنادار بر اوقات فراغت میباشند.
علی محمد حاضری؛ علیرضا احمدپور خرّمی
چکیده
کتابهای درسی در کنار آموزشِ دانشآموزان، آنها را برای پذیرش نقشهای متناسب با ویژگیهای جنسیتیشان، آن گونه که مدنظر مؤلفین این کتب میباشد، آماده میکنند. پژوهش حاضر درصدد است به چگونگی بازنمایی جنسیت در کتابهای فارسی دورهی راهنمایی و پایههای اول، دوم و سوم دبیرستان در رشتههای غیر انسانی در سال تحصیلی 89- 1388 بپردازد. ...
بیشتر
کتابهای درسی در کنار آموزشِ دانشآموزان، آنها را برای پذیرش نقشهای متناسب با ویژگیهای جنسیتیشان، آن گونه که مدنظر مؤلفین این کتب میباشد، آماده میکنند. پژوهش حاضر درصدد است به چگونگی بازنمایی جنسیت در کتابهای فارسی دورهی راهنمایی و پایههای اول، دوم و سوم دبیرستان در رشتههای غیر انسانی در سال تحصیلی 89- 1388 بپردازد. روش تحقیق، تحلیل محتوای کمی بر اساس شاخص جنسیت در بین تصاویر، اسامی، مؤلفان کتابها، نویسندگان متون درسی و شخصیتهای حاضر در متن دروس میباشد. همچنین از روش تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل کیفیت بازنماییها در تصاویر و متون درسی استفاده شده است. این تحقیق با مبنا قرار دادن نظریههای آلتوسر و بوردیو در این زمینه، سعی در کشف چگونگی بازنماییهای جنسیتی در این کتابها نموده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد در بخش کمّی، به مردان، بسیار بیش از زنان پرداخته شده است و زنان با معیار این شاخصها حضور چندانی در کتابهای مورد بررسی ندارند. از نظر کیفی زنان در اندک موارد حضور، موجوداتی ضعیف، عاطفی، نیازمند کمک و مطیع مردان بازنمایی میشوند. در مقابل، مردان در موارد بسیاری، حاضر در اجتماع، صاحب قدرت، دانا و عاقل، مدیر و کاردان، شجاع و جنگنده تصویر شدهاند. به نظر میرسد کلیشههای جنسیتی رایج در اجتماع، در کتابهای مورد بررسی نیز بازتولید شدهاند.
عبدالحسین کلانتری؛ حسین حسنی؛ اکرم علیپور درواری
چکیده
هدف این مقاله تحلیل تأثیر متغیر جنسیت بر مصرف رسانهها و ترجیح و اولویت دادن برخی از این رسانهها و محتواهای آنها در جامعه ایران است. مطالعاتی که در زمینه نسبت میان رسانهها و جنسیت صورت گرفته است، بیشتر بر مباحثی همانند بازنمایی، تحلیل دریافت و ژانرهای مورد علاقه زنان پرداختهاند. به طورکلی، جنسیت نقش تعیینکنندهای در مصرف و ...
بیشتر
هدف این مقاله تحلیل تأثیر متغیر جنسیت بر مصرف رسانهها و ترجیح و اولویت دادن برخی از این رسانهها و محتواهای آنها در جامعه ایران است. مطالعاتی که در زمینه نسبت میان رسانهها و جنسیت صورت گرفته است، بیشتر بر مباحثی همانند بازنمایی، تحلیل دریافت و ژانرهای مورد علاقه زنان پرداختهاند. به طورکلی، جنسیت نقش تعیینکنندهای در مصرف و استفاده از رسانههای گوناگون دارد و مطالعات مرتبط با نوع و محتواهای رسانهای مورد استفاده از این منظر جایگاه ویژهای در مطالعات ارتباطی دارد. بیشتر پژوهشهای صورت گرفته درباره مصرف جنسیتی رسانه-ها، بر زنان متمرکز شدهاند؛ در اینجا نیز توجه به موضوع نسبت رسانهها و جنسیت، با اولویت به زنان مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر، مسأله اصلی در اینجا این است که جنسیت در استفاده از رسانههای گوناگون با توجه به رضایتمندیهای مختلفی که ایجاد میکنند تا چه میزان عاملی تعیینکننده محسوب میشود. یافتههای این پژوهش حاکی از این است که در مجموع جنسیت - به استثناء رسانه نوین اینترنت، که همانند اکثر نقاط جهان تحت سلطه مردان قرار دارد- در نوع رسانه مورد استفاده در ایران عاملی تعیینکننده محسوب نمیشود که میتواند دال بر برابری جنسیتی در ایران، دستکم از منظر مصرف رسانهای باشد.
شهلا باقری
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 89-109
چکیده
کار خانهداری زنان در محیط خانه، دارای ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و مشتمل بر انجام فعالیتهای متنوع زنان در خانه است که عمدتاً، پنهان و نامحسوس بوده و بهعلاوه نقش آن در اقتصاد و اجتماع تبیین نشده است. به عبارت دیگر، بخش اعظم فعالیتهایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام میدهند ...
بیشتر
کار خانهداری زنان در محیط خانه، دارای ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و مشتمل بر انجام فعالیتهای متنوع زنان در خانه است که عمدتاً، پنهان و نامحسوس بوده و بهعلاوه نقش آن در اقتصاد و اجتماع تبیین نشده است. به عبارت دیگر، بخش اعظم فعالیتهایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام میدهند و محل اجرای آن در منزل است، در حسابرسیها و آمارگیریهای ملی به حساب نمیآید. هدف این مقاله، محاسبه ارزش افزوده کار خانهداری زنان و بررسی برخی عوامل مؤثر بر آن است. بر اساس محاسبات، ارزش افزوده هفتگی کار خانهداری زنان معادل مبلغ 1600000 ریال برآورد گردید. روش مورد نظر در این پژوهش، روش پیمایشی و ابزار مورد استفاده در این روش، پرسشنامه بوده و از شیوه نمونهگیری چند مرحلهای تصادفی استفاده شده است. پس از تکمیل پرسشنامه نهایی از 2000 زن خانه دار، دادههای مربوط جمع آوری و توسط نرم افزارspss مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه متغیر «سن زن»، «تحصیلات زن» و «تعداد اعضای خانواده» اثر معناداری در تبیین متغیر ارزش افزوده کار خانهداری داشته و در معادله نهایی رگرسیون باقی ماندند. در بین متغیرهای مستقل، متغیر «تعداد اعضای خانوار» بیشترین سهم را در تبیین تغییرات ارزش افزوده کار خانهداری داشته است.
عباس عسکریندوشن؛ سیدعلیرضا افشانی؛ راضیه ذاکریهامانه؛ سمیه عسکریندوشن
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 93-116
چکیده
در سالیان اخیر موضوع مصرف، به بحثی داغ در گفتمانهای رایج در سطح حوزه عمومی جامعه و در سطح سیاست گذاریهای کلان کشور تبدیل شده است. با این وجود، عوامل فردی و اجتماعی تأثیرگذار بر ارزشها، اهداف و رفتارهای مصرفی، تاکنون کمتر مد نظر محققین اجتماعی واقع شده است. مقاله حاضر، براساس یک پژوهش موردی در شهر یزد، به مطالعه تمایلات مصرفی زنان ...
بیشتر
در سالیان اخیر موضوع مصرف، به بحثی داغ در گفتمانهای رایج در سطح حوزه عمومی جامعه و در سطح سیاست گذاریهای کلان کشور تبدیل شده است. با این وجود، عوامل فردی و اجتماعی تأثیرگذار بر ارزشها، اهداف و رفتارهای مصرفی، تاکنون کمتر مد نظر محققین اجتماعی واقع شده است. مقاله حاضر، براساس یک پژوهش موردی در شهر یزد، به مطالعه تمایلات مصرفی زنان حداقل یکبار ازدواج کرده و عوامل تعیینکننده آن پرداخته است. دادهها، از طریق یک پیمایش مقطعی در پاییز 1388 در میان یک نمونه 684 نفری از زنانِ شهر یزد، جمعآوری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتهها، بیانگر تأثیرگذاری سه گروه از عوامل مشتمل بر مشخصههای فردی، وضعیت اقتصادی خانوار و تأثیر بیننسلی مشخصههای والدین بر سطح تمایلات مصرفی پاسخگویان است. براساس نتایج، متغیرهای درآمد خانواده، میزان استفاده از رسانههای جمعی، تحصیلات والدین و بعد خانواده والدین مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر تمایلات مصرفی زنان هستند که با کنترل سایر متغیرها، همچنان تأثیر معنادار خود را حفظ میکنند. تحقیقات دیگری ضروری است تا آثار و پیامدهای تمایلات مصرفی را بر طیف وسیعی از رفتارها و نگرشهای جمعیتی و خانوادگی زوجین، به ویژه در حوزه ازدواج و فرزندآوری مورد مطالعه قرار دهد.
محسن گلپرور؛ محمدعلی نادی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 111-133
چکیده
این پژوهش با هدف سنجش نقش تعدیلکنندگی طرحوارههای جنسیتی زنان در رابطه بین الگوهای زنانه، مدارج ارتقاء شغلی و فرصت شبکهسازی با عدالت رویهای در ارتقاء شغلی معلمان زن در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان اجرا شد. برای دستیابی به هدف پژوهش، 280 معلم زن از سه شهر مذکور انتخاب شدند (از اصفهان 100 معلم زن و از دو شهر یزد و کرمان هر یک 90 معلم زن). ...
بیشتر
این پژوهش با هدف سنجش نقش تعدیلکنندگی طرحوارههای جنسیتی زنان در رابطه بین الگوهای زنانه، مدارج ارتقاء شغلی و فرصت شبکهسازی با عدالت رویهای در ارتقاء شغلی معلمان زن در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان اجرا شد. برای دستیابی به هدف پژوهش، 280 معلم زن از سه شهر مذکور انتخاب شدند (از اصفهان 100 معلم زن و از دو شهر یزد و کرمان هر یک 90 معلم زن). پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه عدالت رویهای در ارتقاء ، پرسشنامه الگوهای زنانه، فرصت شبکهسازی برای زنان، مدارج ارتقاء شغلی رسمی برای زنان (لمونز،2003)، مطلوبیت اجتماعی (استران و گرباسی، 1972) و پرسشنامه طرحوارههای جنسیتی (اسپنس و هلمرپچ،1978) بودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که وقتی معلمان زن بر مبنای طرحوارههای جنسیتی غیرسنتی، قائل به نقشهای غیرسنتی، نظیر فعالیتهای گسترده برای مشارکت زنان در خارج از منزل هستند، به همان اندازه وجود زنان درپستهای مدیریتی و وجود مسیر روشن برای دستیابی به پست های مدیریتی را به عنوان نشانه رعایت عدالت در تصمیمگیریهای مربوط به معلمان زن تلقی میکنند.
حسنعلی فرجی سبکبار؛ مرتضی نعمتی؛ افشین خاکی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر افزایش کارایی و توانمندی زنان روستایی انجام شده است و با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها (DEA) به بررسی سازوکار تأثیرگذاری فناوری اطلاعات(ICT) بر کارایی و توانمندسازی زنان روستایی در روستای قرن آباد استان گلستان میپردازد. در این مطالعه با استفاده از روش پیمایشی ، تعداد ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر افزایش کارایی و توانمندی زنان روستایی انجام شده است و با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها (DEA) به بررسی سازوکار تأثیرگذاری فناوری اطلاعات(ICT) بر کارایی و توانمندسازی زنان روستایی در روستای قرن آباد استان گلستان میپردازد. در این مطالعه با استفاده از روش پیمایشی ، تعداد 38 نفرکاربر فناوری و 25 نفر غیر کاربر (گروه شاهد) به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. زنان کاربر فناوری اطلاعات از نظر سطح کاربری به هفت سطح طبقهبندی شدند، به نحوی که میزان استفاده از فناوری به ترتیب از سطح یک تا هفت افزایش مییافت. بر اساس نتایج به دست آمده میزان شاخص کارایی زنان روستایی در سطوح ابتدایی کاربری فناوری، دارای وضعیت بهتری نسبت به سطوح بالاتر است. نتایج این پژوهش همچنین ضمن تأیید نظریه شکاف دیجیتالی، تأثیرات مثبت فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی را بر توانمندسازی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی و افزایش کارایی زنان روستایی نشان میدهد.
توسعه روستایی
روح اله رضائی؛ سپیده نوروزی؛ غلامرضا مجردی؛ لیلا صفا
چکیده
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخصهای مهم توسعه بهشمار میرود؛ این در حالی است که زنان، بهویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیبپذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایینتری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دوچندان میکند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفیـ ...
بیشتر
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخصهای مهم توسعه بهشمار میرود؛ این در حالی است که زنان، بهویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیبپذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایینتری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دوچندان میکند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفیـ همبستگی با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی انجام گرفت. جامعۀ آماری این پژوهش را 13 هزار و 835 نفر از زنان 15 تا 64 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اسلامآباد غرب در استان کرمانشاه تشکیل دادند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر از آنان با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ استاندارد استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که چهار متغیر سن، تعداد اعضای خانوار، تعداد فرزند و سابقۀ زندگی مشترک رابطۀ منفی و معنادار و دو متغیر سطح تحصیلات و زمان صرفشده برای ورزش روزانه رابطۀ مثبت و معنادار با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی داشتند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین میانگین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان برحسب متغیرهای وضعیت تأهل، سرپرستی خانوار، داشتن بیمه و انجامدادن معاینات دورهای پزشکی تفاوت معناداری وجود داشت. درنهایت، شش مؤلفۀ سبک زندگی ارتقادهندۀ سلامت شامل مدیریت تغذیه، حمایت اجتماعی، مسئولیتپذیری سلامتی، ورزش و فعالیت بدنی، مدیریت استرس و ارزشمندبودن زندگی 57درصد از واریانس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی را تبیین کردند.
اقتصاد
وحید مهربانی
چکیده
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، بهخصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، بهمنزلۀ بدیلی برای عرضۀ کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل میدهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان میدهد که زنان پس از ازدواج از عرضۀ کار خود در بازار اشتغال میکاهند و بر فعالیت خانهداری خود میافزایند. در این پژوهش، ...
بیشتر
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، بهخصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، بهمنزلۀ بدیلی برای عرضۀ کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل میدهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان میدهد که زنان پس از ازدواج از عرضۀ کار خود در بازار اشتغال میکاهند و بر فعالیت خانهداری خود میافزایند. در این پژوهش، از دو نمونه شامل زنان مجرد (410 مشاهده) و زنان متأهل (409 مشاهده) در شهر تهران استفاده شد. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ طراحیشدۀ محقق جمعآوری شدند. شواهد حاکی از تأیید پیشبینی نظری الگوی رفتاری است. برآوردها نشان میدهد که با وقوع ازدواج میزان خانهداری زنان در شبانهروز به طرز معناداری افزایش مییابد. این یافته مؤید تخصصیشدن زنان در امور خانگی در پی ازدواج است. همچنین، مشخص شد که درآمد، تحصیلات و اشتغال زنان تأثیر منفی بر میزان خانهداری دارند، اما تعداد فرزندان اثر مثبت را نشان میدهد.
مطالعات زنان
مهران سهراب زاده؛ لیلا پرنیان
چکیده
در پژوهش حاضر، با هدف راهبُردن به تجربه و درک دختران و زنان جوان از مصرف قلیان، به روش نظریة مبنایی با 37 نفر از این افراد، که سابقة مصرف داشتند، مصاحبة نیمهساختیافته و تعاملی انجام گرفت. نتایج نشان داد که پاسخگویان به دلایل دوستمحوری، برابریگرایی، تجددگرایی، لذتگرایی، تغییر الگوی فراغت و فشار و درماندگی به مصرف قلیان ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، با هدف راهبُردن به تجربه و درک دختران و زنان جوان از مصرف قلیان، به روش نظریة مبنایی با 37 نفر از این افراد، که سابقة مصرف داشتند، مصاحبة نیمهساختیافته و تعاملی انجام گرفت. نتایج نشان داد که پاسخگویان به دلایل دوستمحوری، برابریگرایی، تجددگرایی، لذتگرایی، تغییر الگوی فراغت و فشار و درماندگی به مصرف قلیان روی آوردهاند. در این میان، نبودِ مانع و مجاورت مکانی بهمثابة زمینة تسهیلگر و مجاورت خانوادگی بهمنزلة شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. استراتژی دختران و زنان جوان در مصرف قلیان شامل: ادامة مصرف به روش پنهان یا آشکار، ترک مصرف و تشدید و تغییر الگوی مصرف دلالت دارد. براساس مطالعة حاضر، مصرف قلیان، گسترش ناهنجاری و آسیب، پشیمانی و احساس گناه و طرد و بیاعتباری اجتماعی را در پی داشته است.
مدیریت
عالیه کاظمی؛ افسانه دهقانپور فراشاه
چکیده
در سالهای اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیطهای کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلیِ آنها همخوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بهخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است؛ موانعی که در جوامع و سازمانها و زمانهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیطهای کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلیِ آنها همخوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بهخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است؛ موانعی که در جوامع و سازمانها و زمانهای مختلف متفاوت است. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع حضور زنان در پستهای مدیریتی (صنعت نفت) است. در این تحقیق، با استفاده از روش کیفی و مصاحبه با 47 نفر از کارشناسان و مدیران صنعت نفت تهران، موانع حضور زنان در پستهای مدیریتی شناسایی شد، سپس با روش تحلیل سلسلهمراتبی، موانع از نظر زنان و مردان شاغل اولویتبندی گردید. نتایج نشان میدهد مردان موانع فردی را مهمتر میدانند و به قابلیتها و تواناییهای زنان نگرش منفی دارند. درحالیکه زنان موانع فردی را کماهمیتترین مانع میدانند.
رحمت الله قلی پور سوته؛ فرشته امین؛ مریم السادات موسوی
چکیده
شایستگیِ فرانیاز نیروی کار پس از بحران اقتصادی در سال 2008 بهعنوان دغدغهای مهم در پژوهشهای اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی مطرح شد، زیرا پیامدهایی جدی در سطوح کلان، سازمانی و فردی به دنبال داشت. با توجه به تفاوت در میزان فراگیری شایستگیِ فرانیاز، ابعاد و پیامدهای آن در زنان و همچنین تفاوت در جوامع و فرهنگهای مختلف در این زمینه، شایستگیِ ...
بیشتر
شایستگیِ فرانیاز نیروی کار پس از بحران اقتصادی در سال 2008 بهعنوان دغدغهای مهم در پژوهشهای اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی مطرح شد، زیرا پیامدهایی جدی در سطوح کلان، سازمانی و فردی به دنبال داشت. با توجه به تفاوت در میزان فراگیری شایستگیِ فرانیاز، ابعاد و پیامدهای آن در زنان و همچنین تفاوت در جوامع و فرهنگهای مختلف در این زمینه، شایستگیِ فرانیاز زنان، بهخصوص در جوامع شرقی، بهعنوان یکی از خلأهای پژوهشی در این زمینه مطرح شده است. لذا پژوهش حاضر با انتخاب زنان دارای شایستگیِ فرانیاز، که در سازمانهای دولتی ایران شاغلاند، به بررسی عوامل سازمانی که از دیدگاه آنان در کاهش ادراک شایستگیِ فرانیاز و پیامدهای منفی آن مؤثر است، با استفاده از روش دادهبنیاد گلیزر میپردازد. نتایج بهدستآمده حکایت از محوریت مقولة معناداری شغل در کاهش ادراک شایستگیِ فرانیاز و پیامدهای منفی نگرشی آن دارد. در الگوی استخراحشده معناداری در دو سطح معناداری شغل و معناداری محیط کار در قالب پنج متغیر معرفی میشود که عبارتاند: از تقدیر شغل، آزادی عمل، هدفگذاری و چالش مداوم (عوامل معناداری شغل)، روابط توسعهیافته و تمامیت فردی (عوامل معناداری محیط کار). در پایان، با استفاده از نتایج این پژوهش با محوریت معناداری متغیرهای ادبیات پژوهشی در مورد شایستگیِ فرانیاز تبیین شده است. نتایج حاصل علاوه بر توجه به خلأ پژوهشی دربارة شایستگیِ فرانیاز زنان و استفاده از رویکرد کیفی که تا کنون کمتر در این حوزه استفاده شده، سازمانها را قادر میسازد بهرغم همة محدودیتها، در بهبود شرایط کارکنان زن دارای شایستگیِ فرانیاز خود و استفاده از توانمندیهای آنان قدم بردارند.
روانشناسی
معصومه اسمعیلی؛ اعظم دشتی؛ کوثر دهدست
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تجربة زنان تهرانی از بیاعتنایی اجتماعی در روابط همسایگی است. اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق رویکرد کیفی و روش نظریة مبنایی با استفاده از نمونهگیری نظری بهدست آمده است. با استفاده از نمونهگیری هدفمند، در هر مرحله با توجه به تحلیل دادههای پیشین از بین زنانی که تجربیات و دغدغههایی در روابط ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تجربة زنان تهرانی از بیاعتنایی اجتماعی در روابط همسایگی است. اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق رویکرد کیفی و روش نظریة مبنایی با استفاده از نمونهگیری نظری بهدست آمده است. با استفاده از نمونهگیری هدفمند، در هر مرحله با توجه به تحلیل دادههای پیشین از بین زنانی که تجربیات و دغدغههایی در روابط اجتماعی به طور اعم و روابط همسایگی به طور اخص داشتند، در دورة انجام پژوهش به خانة سلامت مسعودیه واقع در منطقة 15 تهران مراجعه کرده و نیز تمایل به شرکت در مصاحبه داشتند، 17 نفر انتخاب شدند. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این مصاحبهها، چهار کد نظری شامل الف) علل زمینهساز کاهش جذابیت در روابط همسایگی، ب) عوامل علّی در شکلگیری پیامدهای منفی روابط همسایگی، ج) عوامل علّی عدم اعتماد و امنیت در روابط همسایگی و د) عوامل علّی عدم کفویت در روابط همسایگی شناسایی شدند. با توجه به تجارب زنان مشارکتکننده در این پژوهش، عواملی که باعث کمرنگشدن روابط بین همسایگان تهرانی میشود زمینهساز بیاعتنایی اجتماعی شده است. این مطالعه کدهای نظری ارزشمندی برای جامعهشناسان و روانشناسان دارد و همچنین الهامبخش کسانی است که خواهان ارتقای سطح روابط همسایگی و بهبود ارتباطات اجتماعی خود هستند.
فرج الله رحیمی؛ سارا محمدی؛ میعاد سلامی
چکیده
کارآفرینی فرایندی است که نقش حیاتی در تداوم رشد و توسعة ملی و حتی اقتصاد جهانی ایفا میکند. با توسعة کارآفرینی، فرصتهای اقتصادی جدید ظهور میکند و کسبوکارهای جدیدی در جامعه پدید میآید. امروزه، شواهد نشان میدهد که کارآفرینی زنان، با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل میدهند، میتواند به رشد تولید و ...
بیشتر
کارآفرینی فرایندی است که نقش حیاتی در تداوم رشد و توسعة ملی و حتی اقتصاد جهانی ایفا میکند. با توسعة کارآفرینی، فرصتهای اقتصادی جدید ظهور میکند و کسبوکارهای جدیدی در جامعه پدید میآید. امروزه، شواهد نشان میدهد که کارآفرینی زنان، با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل میدهند، میتواند به رشد تولید و فروش، افزایش سرمایه، رفاه اقتصادی، قدرت رقابت و صادرات و درکل به توسعة اقتصادی و شکوفایی خود زنان کمک کند. ازاینرو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر حمایت نیروهای نهادی رسمی و غیررسمی بر موفقیت کسبوکارهای کارآفرینانة زنان پرداخته است. با توجه به اینکه هدف این تحقیق بررسی تأثیر حمایت نهادهای رسمی و غیررسمی بر موفقیت کسبوکارهای کارآفرینانة زنان با نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینانه است، میتوان آن را در زمرة تحقیقات کاربردی قرار داد و از لحاظ نحوة گردآوری دادهها، توصیفی همبستگی دانست. همچنین، جامعة آماری در این پژوهش کارآفرینان زن استان خوزستان است که به روش نمونهگیری تصادفی از نوع ساده، ۲۸۳ نفر از آنان بهعنوان نمونه انتخاب و بررسی شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS22 و AMOS18 استفاده شد. پس از بررسی و تجزیه و تحلیل دادهها، نتایج پژوهش بیانگر تأثیر مثبت و معنادار حمایت نیروهای نهادی رسمی و غیررسمی بر موفقیت کسبوکارهای کارآفرینانة زنان است و خودکارآمدی کارآفرینانه در رابطة بین حمایت نهادهای رسمی و غیررسمی و موفقیت کسبوکارهای کارآفرینانه نقش میانجی را ایفا میکند.
حجیه بی بی رازقی نصرآباد؛ حسن سرایی
چکیده
هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای ارزش فرزند در سه کوهورت (همدوره) تولد دهههای 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از دادههای طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایدهآل و شکاف میان آنها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونهگیری در این طرح ترکیبی ...
بیشتر
هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای ارزش فرزند در سه کوهورت (همدوره) تولد دهههای 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از دادههای طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایدهآل و شکاف میان آنها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونهگیری در این طرح ترکیبی از روشهای نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای و نمونهگیری تصادفی سیستماتیک بوده است. جامعة آماری 405 زن ازدواجکرده ساکن استان سمنان است. یافتههای مطالعه نشان میدهد که متولدان همدورۀ دهۀ 1340 بالاترین ارزش را به فرزند میدهند. ارزش فرزند به جهت منافع حمایتی، عاطفی، و تداوم و پیوستگی خانواده از ویژگیهای این همدوره است. کمترین نمرۀ ارزش فرزند، متعلق به متولدان سالهای 1360 به بعد است. تأکید بر هزینههای اقتصادی و هزینۀ فرصت ازدسترفته و اهمیت زیاد به منافع عاطفی و روانی فرزندان از ویژگیهای متولدان همدورۀ 1360 به بعد است. براساس این مطالعه، ملازم با تغییرات اجتماعی، تغییرات محسوسی در زمینۀ ارزش فرزند در سه نسل پدید آمده است. بااینحال، متولدان همدورۀ 1360 به بعد نیز، که بیش از هر نسل دیگر ارزشها و رفتارهای مدرن فرزندآوری را تولید میکند، به کارکرد عاطفی فرزندان اهمیت میدهند و فرزندآوری یکی از اهداف و ارزشهای آنهاست. نتایج تحلیل طبقهبندی چندگانه نشان داد که با کنترل عوامل مرتبط با نوسازی و برخی ویژگیهای جمعیتی افراد، میانگین ارزش فرزند در بین سه همدوره تغییر میکند. بخش زیادی از تفاوت بین همدورهها تحتتأثیر متغیر تحصیلات است. با ورود این متغیر، شدت رابطۀ ارزش فرزند و همدوره بهطور درخور توجهی کم میشود. بااینحال، تفاوت در میانگین ارزش فرزند در دورههای مختلف، همچنان به لحاظ آماری معنادار باقی میماند.
علوم سیاسی
یحیی کمالی؛ کیانا کامیابی
چکیده
پژوهش حاضر بهدنبال شناسایی و رتبهبندی چالشهای سیاسی و حقوقی ورود زنان به مناصب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش شامل دو مرحلۀ کیفی و کمّی است. مرحلۀ کیفی برای شناسایی چالشهاست که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این مرحله، روش نمونهگیری از دادهها، نمونهگیری هدفمند بوده است. مرحلۀ دوم به روش کمی با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهدنبال شناسایی و رتبهبندی چالشهای سیاسی و حقوقی ورود زنان به مناصب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش شامل دو مرحلۀ کیفی و کمّی است. مرحلۀ کیفی برای شناسایی چالشهاست که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این مرحله، روش نمونهگیری از دادهها، نمونهگیری هدفمند بوده است. مرحلۀ دوم به روش کمی با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی AHP است. در این مرحله ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ مقایسه زوجی شامل 32 چالش برای رتبهبندی چالشها در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که چالشهای ورود زنان به مناصب سیاسی شامل دو مضمون چالشهای سیاسی و حقوقی است. چالشهای سیاسی خود به دو مضمون فرعی چالشهای حکومتی و غیرحکومتی تقسیم میشوند. رتبهبندی چالشها نیز به این صورت است که چالشهای سیاسی با وزن 694/0 رتبۀ اول و چالشهای حقوقی با وزن 0.306 رتبۀ دوم را کسب کرده است. در بین زیرمعیارهای چالش سیاسی، چالشهای حکومتی با وزن 713/0 رتبۀ اول و چالشهای غیرحکومتی با وزن 0.287 رتبۀ دوم را کسب کرده است. از بین 32 چالش، سلطۀ مردان در سیاست (مردسالاری) با وزن نهایی 0.07719 رتبۀ اول را کسب کرده است. بعد از آن، فرهنگ اداری مردسالار با وزن نهایی 0.05542 رتبۀ دوم و فقدان حمایت قانونی از زنان با وزن نهایی0.05263 رتبۀ سوم را کسب کردهاند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که چالشهای سطح کلان مرتبط با ساختار سیاسی نسبتبه چالشهای فردی و سطح خرد اهمیت بیشتری دارند. این نتایج با برخی از آثار پژوهشی همخوانی دارد.
مطالعات زنان
عاطفه خادمی؛ فاطمه تقیزاده
چکیده
پرداختن به موضوع زنان در بدنة دانشی اغلب ناظر بر شبکهای از نظام مسائل آنان صورت میپذیرد و دانش تولیدشده عموماً بر مسائل این قشر به صورت موردی متمرکز است. بدین معنا که همواره در ارتباط با موضوع زنان با طیفی از یافتههای متمرکز بر مسائل فردی، خانوادگی یا اجتماعی مواجهیم که به صورت منفک و ترکیبی مدل روشنی از چیستی زن در گفتمان انقلاب ...
بیشتر
پرداختن به موضوع زنان در بدنة دانشی اغلب ناظر بر شبکهای از نظام مسائل آنان صورت میپذیرد و دانش تولیدشده عموماً بر مسائل این قشر به صورت موردی متمرکز است. بدین معنا که همواره در ارتباط با موضوع زنان با طیفی از یافتههای متمرکز بر مسائل فردی، خانوادگی یا اجتماعی مواجهیم که به صورت منفک و ترکیبی مدل روشنی از چیستی زن در گفتمان انقلاب اسلامی ارائه نمیدهد. فقدان رویکرد منظومهای و مدل روشن و واضح از زن در گفتمان انقلاب اسلامی از خلأهای مهم محسوب میشود. لذا این پژوهش، فارغ از نگاه موردی و گزینشی به مسائل زنان، با هدف ترسیم مدل مفهومی منظومة فکری رهبر انقلاب در موضوع زن به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که زن در منظومة فکری رهبر انقلاب در چه الگوی مفهومی تصویر میشود. برای پاسخ به این پرسش، با اتخاذ روش تحلیل محتوای کیفی در چارچوب رویکرد منظومهای، دو مفهوم کلیدی الگوی سوم و انسان انقلابی بهدست آمد که هریک از این مفاهیم ابعاد تصویر را نمایان میکند و تصویر تولیدشده مبین نگاه فراجنسیتی اما با ملاحظات جنسیتی رهبر انقلاب به موضوع زن در کلانمنظومة فکری ایشان است.
جامعه شناسی
احمد بخارایی؛ ملکه رفیعی
چکیده
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی ...
بیشتر
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی دربارۀ کیستی و هویت خود به دیگران ارسال میکنند. تحقیق حاضر با تکیه بر الگوی پوشش و بررسی نگرش زنان راجع به مد میکوشد شرح و تفسیری از زمینهها و انگیزهها و دلایل گرایش زنان به استفاده از لباسهای مد به دست دهد و به شناسایی تیپولوژی آنان بپردازد. تحقیق با روش کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبۀ نیمهساختیافته انجام شده است. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها بازگوی تیپهای سهگانهای است که هریک با داشتن ویژگیهای متفاوت از یکدیگر تفکیک میشوند؛ گرچه در مواردی با یکدیگر همپوشی نیز دارند. نتایج نشان میدهد که گرایش فزایندۀ زنان به استفاده از پوشاک و البسۀ مد روز بیش از هرچیز با لحاظکردن رابطۀ دیالکتیکی میان عاملیت و ساختار و در چرخۀ عوامل ذهنی و عینی قابل فهم است.