جامعه شناسی
مهناز فرهمند؛ فاطمه دانافر؛ فضه ابوالحسنی؛ نیلوفر شجاعی
چکیده
با افزایش نرخ زندانی شدن زنان در سالهای اخیر، مطالعه تجربه زیسته آنان بهعنوان موضوعی اساسی در حوزه جرمشناسی و جامعهشناسی مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نظریه زمینهای به دنبال درک تجربه زیسته زنان زندانی است . جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شدهاست. نمونه مورد بررسی ...
بیشتر
با افزایش نرخ زندانی شدن زنان در سالهای اخیر، مطالعه تجربه زیسته آنان بهعنوان موضوعی اساسی در حوزه جرمشناسی و جامعهشناسی مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نظریه زمینهای به دنبال درک تجربه زیسته زنان زندانی است . جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شدهاست. نمونه مورد بررسی تعداد ۲۱ زن زندانی گروه سنی 19-65 سال هستند. نمونه حاضر،ازمیان زنان زندانی شهریزدکه به صورت هدفمند و در دسترس انجام شده، انتخاب شدهاند و دادهها ی پژوهش طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتهاند.یافتههای پژوهش نشان میدهد که زیست در چرخه انحراف ساختاری به منزله پدیده اصلی حضور یافته است. این پدیده تحت تاثیر عواملی مانند خرده فرهنگ بزه آفرین،بحران عاطفی و انحراف ثانویه در زنان و نیز با مداخله شرایطی مانند حاشیه نشینی اقتصادی و فرهنگی،کودکی سرکوب شده و پاره ای عومل زمینهای مانند عواطف مخاطره آمیز،انسداد مهارتی و فقر قابلیتی منجر به ورود زنان به فضای بزه و جرم و زیستن در چرخه انحراف ساختاری میگردد. نتایج نشان میدهد که زنان زندانی پیامدهای انزوا تدافعی، فرسایش روانی و هویت تعلیقی را به دوش کشیدهاند و در نهایت کنش زنان زندانی در مقابل مشکلات، به صورت بازآفرینی هویت، احیای معنوی و پالایش روانی رخ داده است.
مطالعات زنان
بهروز صادقی عمروآبادی؛ امیر منتظزحجت؛ سجاد بهمنی؛ احمد صلاح منش؛ فائزه امرائی
چکیده
تعاونیها از دیرباز در عرصۀ محرومیتزدایی مورد توجه سیاستگذاران و قادر به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بهعنوان بخش مهمی از محرومیت در استان خوزستان هستند؛ بنابراین سؤال اصلی این پژوهش این است که مهمترین راهبردهای توسعۀ تعاونی در مسیر محرومیتزدایی زنان سرپرست خانوار استان خوزستان کداماند. پژوهش طبق مطالعات اسنادی و ...
بیشتر
تعاونیها از دیرباز در عرصۀ محرومیتزدایی مورد توجه سیاستگذاران و قادر به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بهعنوان بخش مهمی از محرومیت در استان خوزستان هستند؛ بنابراین سؤال اصلی این پژوهش این است که مهمترین راهبردهای توسعۀ تعاونی در مسیر محرومیتزدایی زنان سرپرست خانوار استان خوزستان کداماند. پژوهش طبق مطالعات اسنادی و نظر خبرگان به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر محرومیت زنان سرپرست از مسیر تعاونیها است. مطالعه با رویکرد آیندهپژوهی و روش سناریوسازی با نرمافزار سناریو ویزارد انجام گرفت. مصاحبهکنندگان و خبرگان، 40 نفر از کارشناسان اقتصادی، اجتماعی و مدیریت اجرایی، دانشگاهی و مدیران تعاونیهای زنان استان خوزستان در سال 1403 بودند. نمونهگیری به شکل غیراحتمالی قضاوتی انجام گرفت. نتایج نشاندهندۀ وجود چهار سناریو بود. سناریوهای بخش اول (مطلوب)، شرایط مناسب اقتصادی با حمایت مسئولان و توسعۀ زیرساختی و شامل دو سناریوی مطلوبترین سناریوی بخش اول (همۀ عوامل، دارای شرایط مطلوب) و سناریوی مطلوب بخش اول است. سناریوی دوم فقط در مؤلفۀ فرهنگ است که شرایط ایستا را درنظر میگیرد. سناریوی سوم (ایستا)، با شرایط ایستا رویکرد تقویت زیرساختها و توانمندسازی زنان با حفظ وضع موجود را مطرح میکند و سناریوی چهارم (بحران)، وضع نامطلوب تعاونیهای زنان را نشان میدهد. مهمترین ویژگیهای این سناریوها تقویت توجه به بخش تعاون در اقتصاد و نظر مسئولان، افزایش حمایت از طریق زیرساختهای آموزش و حضور زنان، توجه به موضوعات فرهنگی متناسب با توسعه در حوزۀ کارکردن زنان و بهبود سطح تحصیلات زنان است.
جامعه شناسی
محمد حسین قربانی؛ عبدالعظیم جوکار؛ حمید رضا صفری
چکیده
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعۀ کسبوکارهای ورزشی زنان در استان تهران است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با تکنیک نظریۀ برخاسته از دادهها انجام گرفت. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ نخبگان و متخصصان حوزۀ اشتغال، کارآفرینی و کسبوکارهای ورزشی است که 18 نفر از آنها به روش نمونهگیری نظری و گلولهبرفی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعۀ کسبوکارهای ورزشی زنان در استان تهران است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با تکنیک نظریۀ برخاسته از دادهها انجام گرفت. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ نخبگان و متخصصان حوزۀ اشتغال، کارآفرینی و کسبوکارهای ورزشی است که 18 نفر از آنها به روش نمونهگیری نظری و گلولهبرفی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبههای نیمهساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در الگوی نهایی تحقیق که براساس کدگذاری و تحلیل دادهها شکل گرفت، عوامل علی (نیاز به خودشکوفایی، چشمانداز روشن، توسعۀ بهرهوری زنان، درآمدزایی، تناسب کسبوکارهای ورزشی و نیل به استانداردها) لزوم توجه به پدیدۀ محوری (خوداشتغالی و بهبود فضای کسبوکار) را نشان داد. یافتههای پژوهش عبارتاند از: خوداشتغالی و بهبود فضای کسبوکار (سیاستگذاری و برنامهریزی، آموزش کارآفرینی، حمایت قانونی، تشویق کارآفرینی، ترویج کارآفرینی و توسعۀ اکوسیستم کارآفرینی) با لحاظکردن عوامل مداخلهگر (موانع حقوقی-قانونی، کسبوکار نامناسب، حمایت مالی ناکافی، حمایت ناکافی از کارآفرینی) و زمینههای موجود (محدودیتهای فرهنگی، محدودیتهای اجتماعی، محدودیتهای فردی، مشارکت ورزشی ناکافی، نیروی انسانی مستعد و مزیت پایتخت) پیامدها (توسعۀ اجتماعی، توسعۀ اقتصادی، مشارکت ورزشی زنان، ارتقا عملکرد ورزش زنان و تندرستی زنان). نتایج این تحقیق میتواند بهعنوان الگویی برای اقدامات و برنامههای توسعۀ مشاغل ورزشی زنان مورد استفادۀ سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران ورزشی قرار گیرد.
مطالعات زنان
امیر عسگری؛ صاحبه مسعودی؛ مائده تقی زاده طبرسی
چکیده
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی ...
بیشتر
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی دو مرحله ای مبتنی بر مرور دامنه و تحلیل محتوا به ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی براساس مطالعات حوزه علوم شناختی میپردازد. خروجیهای این پژوهش از جمله 18 عنصرکلیدی توانمندسازی زنان براساس مطالعات شناختی در کنار چارچوب مفهومی ارائه شده، میتواند بسیاری از متخصصین، پژوهشگران و علاقهمندان مطالعات حوزه توانمندسازی، حکمرانی و زنان را در مسیر رسیدن به پاسخهایشان برای سیاستگزاری و تصمیمگیری در حوزههای مربوطه و انجام پژوهشهای کاربردی و همچنین ایجاد شبکهای از مفاهیم مرتبط یاری دهد. پژوهش حاضر همچنین در خصوص ایجاد طرحواره هایی از پژوهشهای کاربردی با هدف ایجاد ارتباط مابین حوزههای مختلف مطالعات حکمرانی و همچنین مطالعات علوم شناختی از این جهت حائز اهمیت است که میتواند خلاءهای مفهومی و همچنین مسیرهایی برای مطالعات بیشتر برای علاقهمندان مطالعات بینارشتهای در طیف گسترده ای از موضوعات و مفاهیم فراهم آورد.
جامعه شناسی
فاطمه جعفری نعیمی؛ ملیحه علی مندگاری؛ علی روحانی
چکیده
بقا مهمترین دغدغۀ بشر در طول تاریخ بوده است. تحرک مکانی (مهاجرت) یکی از راهکارهای انسان برای دستیابی به بقا بوده است. در فرایند مهاجرت، اولین و مهمترین کنش مهاجران، بهویژه مهاجران فرودست،کنشهای بقا و سازگاریمحور با جامعۀ مقصد است. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی چگونگی کنشهای بقامحور در میان زنان مهاجر حاشیهنشین شهر یزد است. ...
بیشتر
بقا مهمترین دغدغۀ بشر در طول تاریخ بوده است. تحرک مکانی (مهاجرت) یکی از راهکارهای انسان برای دستیابی به بقا بوده است. در فرایند مهاجرت، اولین و مهمترین کنش مهاجران، بهویژه مهاجران فرودست،کنشهای بقا و سازگاریمحور با جامعۀ مقصد است. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی چگونگی کنشهای بقامحور در میان زنان مهاجر حاشیهنشین شهر یزد است. روش پژوهش کیفی است و در آن، از رویکرد نظریۀ زمینهای استفاده شده است. مشارکتکنندگان 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استانهای مختلف کشور با مدت اقامت بیش از دو سال بودهاند که بهصورت هدفمند و به شیوۀ نمونهگیری نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبۀ نیمهساختاریافته است و تحلیل دادهها به شیوۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است. یافتهها نشان داد شکاف نسلی و سیاستگذاریهای نامناسب در مبدأهای مهاجرتی با ایجاد تغییرات گسترده بهصورت پیوند بقا به مادیات، زنان را وادار به کنش عقلانی و اتخاذ مهاجرت بهعنوان راهبردی عملی برای دستیابی و حفظ بقا میکند. این مسیر غالباً عقلانی، همراه با اندازهگیری و محاسبه و با محوریت پول است. اما در فرایند دوام و بقا در مقصد، زنان نیازمند مشوقهایی فراتر از پول هستند. هرچند مسیر اصلی سرتاسر محاسبه است، معنویت در زنان با کارکرد امیدزایی و التیامبخشی به آسیبهای روانی، سازگاری زنان مهاجر را افزایش میدهد و پشتوانهای برای ایستادگی و تلاش آنان برای تضمین و تسهیل بقا را فراهم میکند.
جامعه شناسی
حسین افراسیابی؛ زهرا خرمیان
چکیده
بهموازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سالهای اخیر، رشد قابلتوجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناختهای بهویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف این پژوهش، فهم زمینهها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی عام (بنیادی) اجرا شده است. دادهها از طریق ...
بیشتر
بهموازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سالهای اخیر، رشد قابلتوجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناختهای بهویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف این پژوهش، فهم زمینهها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی عام (بنیادی) اجرا شده است. دادهها از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 18 زن جوان که بهتنهایی به شهر یزد مهاجرت کردهاند، گردآوری شد. گزینش مشارکتکنندگان به شیوۀ نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انجام گرفت. دادهها پس از مکتوبشدن به شیوۀ کدگذاری دادهبنیاد تحلیل شدند. حاصل تحلیل در قالب هفت مقولۀ اصلی و یک مقولۀ مرکزی ارائه شده است. مقولههای اصلی عبارتاند از: ترجیح غریبگی، تأمین شغلی/مالی، ذائقۀ زیست مستقل، فشار و کنترل خانواده، فاصلهگذاری اجتماع میزبان، کژسازگاری و تنگنای اسکان. برساخت هویت دوپاره نیز بهعنوان مقولۀ مرکزی شناخه شد. یافتهها نشان داد زیست ناپایدار در مبدأ با زیست چندپاره در مقصد به شکلگیری هویت دوپاره در میان مشارکتکنندگان منجر شده است. دختران مهاجر تحت محدودیتها و فشارهای مبدأ اقدام به مهاجرت میکنند، اما سازگاری وزندگی در مقصد نیز برای آنها خالی از چالش نیست. مواجهۀ آنها با شرایط جدید، برساخت هویتی دوگانه را برای آنها به همراه دارد.
مطالعات زنان
حسین مشک آبادی مهاجر؛ زینب مشک آبادی مهاجر
چکیده
در مقالۀ حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تأثیر عوامل جمعیتشناختی بر وضعیت درآمد، پسانداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد براساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان سنجش شد. دادهها به روش پرسشنامهای و بهصورت آنلاین جمعآوری و رگرسیونهای مربوط به وضعیت درآمد، پسانداز و اشتغال با استفاده از ...
بیشتر
در مقالۀ حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تأثیر عوامل جمعیتشناختی بر وضعیت درآمد، پسانداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد براساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان سنجش شد. دادهها به روش پرسشنامهای و بهصورت آنلاین جمعآوری و رگرسیونهای مربوط به وضعیت درآمد، پسانداز و اشتغال با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل شدند. حجم نمونه شامل 1093 نفر بود که از این تعداد 523 نفر زن و 570 نفر مرد بودند. نتایج پس از تحلیل رگرسیون در سطح اطمینان 95 درصد، حاکی از آن است که افراد با سن بالاتر، مستأجران و خانوارهایی که تعداد اعضای بیشتری دارند دچار کاهش درآمد و پسانداز بیشتری شدند که در این بین مردان بیش از زنان آسیب دیدند. با بهبود طبقۀ درآمدی، تحصیلات و موقعیت اقتصادی اجتماعی میتوان از آسیبهای ناشی از کرونا کاست که در این زمینه، میزان کاهش در آسیب زنان نسبت به مردان مقدار بیشتری است. مشاغل آزاد و حقوقبگیران بخش خصوصی کاهش بیشتری در درآمد، پسانداز و بدترشدن وضعیت شغلی خود مشاهده کردند که در بین شاغلان، زنان شاغل بیش از مردان شاغل دچار زیان ناشی از کرونا شدند. همچنین براساس نتایج مطالعه با ارتقای طبقۀ درآمدی، تحصیلات و بهبود موقعیت اقتصادی-اجتماعی، زنان نسبت به مردان، بهبود بیشتری در وضعیت شغلی، درآمدی و پساندازی خود مشاهده میکنند.
مطالعات زنان
هادیه پرهیزکار؛ آذر علی محمدی؛ صدیقه طاهره اسدزاده؛ مریم هاشم پور صادقیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجامشده در حوزۀ زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقالههای علمی-پژوهشی با کلیدواژۀ «زنان بدسرپرست» در بازۀ زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج دادهها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعۀ ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجامشده در حوزۀ زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقالههای علمی-پژوهشی با کلیدواژۀ «زنان بدسرپرست» در بازۀ زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج دادهها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعۀ اسنادی، کتابخانهای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافتههای تحقیق حاضر، مطالعات انجامشده در این حوزه، دو جهتگیری عمدۀ روانشناسی و جامعهشناسی را دربرمیگیرد؛ بهطوریکه ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی میشوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائۀ مدلهایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روشهای مداخلهای پرداختهاند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگارۀ مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاههای مثبتنگر بهلحاظ تجربی پرداختند. یافتههای این مطالعه در دو بعد روانشناسی و جامعهشناسی نشان میدهد این زنان نیازمند حمایتهای روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آنها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آنها را بهبود میبخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آنها میشود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر میرسد سیاستگذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
رفاه و برنامه ریزی اجتماعی
مانا وحیدبافنده؛ ملیکا وحیدبافنده؛ جواد ایمانی شاملو
چکیده
تحلیل رابطۀ جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میشود تا نقشها و نیازهای هر یک از زن و مرد بهخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقشهای سازندۀ زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نهتنها منعکسکننده، بلکه روایتکنندۀ روابط مطلوب یک ...
بیشتر
تحلیل رابطۀ جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میشود تا نقشها و نیازهای هر یک از زن و مرد بهخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقشهای سازندۀ زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نهتنها منعکسکننده، بلکه روایتکنندۀ روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر شکلگیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جستوجوها بهصورت دستی و بر مبنای کلیدواژههای «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژههای فرعی نیز عبارتهای «پارک، فضای عمومی، فضاهای تکجنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژۀ اول است. بازۀ زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرمافزار SPSS برای انجامدادن آزمونهای فراتحلیل استفاده شده که درنتیجۀ آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاههای علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرمافزار وسویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهندۀ آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهشهای حوزۀ طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
مطالعات زنان
فریبا علاسوند
چکیده
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریهپردازیها باید به نظامسازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، پردازش نظریهای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن بهمثابۀ راهبرد ادارۀ جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهۀ اخیر حوزۀ عدالت مورد توجه پژوهشگران ...
بیشتر
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریهپردازیها باید به نظامسازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، پردازش نظریهای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن بهمثابۀ راهبرد ادارۀ جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهۀ اخیر حوزۀ عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفتهاند، نیازمند کاوش بیشتر و تمرکز روی موضوعات خرد هستند. این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورتها به طرح ایدۀ خود میپردازد و بهدلیل اهمیت حقوق و مزایای اجتماعی زنان، میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. پرسش اصلی مقاله ناظر به مهمترین چالش نظری و عملی عدالت است که در پاسخ ملاحظۀ نظری به چالش معیار نابرابری و ملاحظۀ عملی به دو بحث ادراکسنجی و شاخصسازی برای عدالت پرداخته است. روش مقاله پس از جمعآوری دادههای لازم، تحلیل محتوا، و مقاله اسنادی و بنیادی است. گفتنی است این مقاله برگرفته از یک کلان طرح دربارۀ عدالت جنسیتی است. مطابق نتایج، نابرابری بهعنوان مهمترین مسئله در مطالعات عدالت، نیازمند تعیین معیار است. چندمعیارگی در نظریۀ عدالت اسلامی قابلدفاع است. تفاوت میان مردان و زنان بهعنوان بخشی از معیارها با سیاستهای جانبدارانه در راستای حمایت از خانواده، مادرانگی، زنانگی و فردیت زنان مورد توجه قرار میگیرد. عدالت، امری راهبردی برای تنظیم روابط افراد با یکدیگر از حوزۀ خانوادگی تا حوزۀ اجتماعی است و نیازمند طراحی معیارها، اصول و اهداف، شاخصسازی و ادراکسنجی است.
علوم سیاسی
ماریا فرح زاده؛ علی علی حسینی
چکیده
در جهان مدرن امروز، یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه و ثبات کشورها، استفادۀ بهینه از همۀ ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار در جهان ضروری است، بااینحال، شواهد حاکی از آن است که زنان در ...
بیشتر
در جهان مدرن امروز، یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه و ثبات کشورها، استفادۀ بهینه از همۀ ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار در جهان ضروری است، بااینحال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیمگیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس میبینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهۀ گذشته و در پرتو سیاستگذاریهای نسبتاً مناسب در حوزۀ زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقهای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقالۀ حاضر با کاربست نظریۀ فمینیسم و بهرهمندی از مدل سیاستگذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخستوزیری و پستهای وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقطجنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجۀ رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیینکننده و اقدامهای مؤثر تقنینی بوده است که بهتدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیتهای بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
زینب عصمتی؛ سیده لطیفه حسینی؛ محمد مهدی حسینمردی
چکیده
قانون اساسی در رأس هرم سلسلهمراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی ...
بیشتر
قانون اساسی در رأس هرم سلسلهمراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی است که در دوران تصویب قانون اساسی ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث بوده است. این پژوهش به بررسی جایگاه حقوق رفاهی زنان در پرتو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تأمین اجتماعی بهعنوان یک حق بشری میپردازد. در نوشتار حاضر این موضوع واکاوی شد که مطابق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زنان از امتیازات حقوق رفاهی در راستای عدالت جنسیتی و کسب فرصتهای ناشی از آن برخوردارند و قانون اولویتهایی برای آنها درنظر داشته است. پژوهش پیشرو، مبحث مطالبات حقوق رفاهی را در حوزۀ تأمین اجتماعی بانوان جامعۀ ایران بهعنوان منابع انسانی مهم در ساختار قانون اساسی کنونی بررسی میکند و نشان میدهد تجربۀ بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای برقراری نظام قانون اساسی برآمده از ارزشهای ملی-مذهبی است. این شرایط مبین آن است که بانوان در منظومۀ اقتصاد رفاهی بهعنوان شهروند جامعه از تأمین اجتماعی در حوزههای مختلف برخوردار هستند.
مطالعات زنان
یحیی بوذری نژاد؛ ابوالفضل اقبالی
چکیده
گروههای مرجع، الگوها و شیوههای زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپهای ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر میشوند، یکی از ابعاد مهم حوزۀ مطالعات اجتماعی هستند. در جامعۀ ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوههای زیست و سبک زندگی، دین و سیرۀ بزرگان دینی است. پژوهشهایی که دربارۀ میزان دینداری و کیفیت آن در جامعۀ ...
بیشتر
گروههای مرجع، الگوها و شیوههای زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپهای ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر میشوند، یکی از ابعاد مهم حوزۀ مطالعات اجتماعی هستند. در جامعۀ ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوههای زیست و سبک زندگی، دین و سیرۀ بزرگان دینی است. پژوهشهایی که دربارۀ میزان دینداری و کیفیت آن در جامعۀ ایرانی صورت گرفته است، نشان از وجود الگوهای دینی در مناسبات زندگی ایرانیان دارد. به این ترتیب بهنظر میرسد تبیین و معرفی الگوهای سبک زندگی دینی در بستر تاریخ و سیرۀ بزرگان دین و معصومان (ع) در تعیین و جهتدهی به شیوههای زیست ایرانیان سهم مؤثری خواهد داشت. سیرۀ حضرت زهرا (س) بهمثابۀ یک الگوی فراتاریخی، ظرفیت عظیم و تأثیرگذاری برای استخراج الگوی زن مسلمان در شئون مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان دارد؛ بنابراین، این مقاله سیرۀ ایشان را از منظر هویت جنسیتی و زنانگی بازخوانی میکند. روش تحقیق اسنادی است و از متون معتبر برای جمعآوری دادهها بهره گرفته شده است. همچنین پژوهش حاضر براساس مبانی هستیشناختی، انسانشناختی، دینشناختی و ارزششناختی اسلامی، مؤلفههای هویت جنسیتی زنانه را در محورهای حجاب، حیا و عفت، همسری، مادری، خانهداری و حضور مؤثر اجتماعی تعریف میکند، هریک از آنها را در سیرۀ حضرت زهرا (س) بررسی تاریخی میکند و روایتی زنانه از منش و زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی ایشان ارائه میدهد.
جامعه شناسی
مهسا تیزچنگ؛ شراره مهدی زاده
چکیده
مطالعۀ حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت میپردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیستۀ این زنان بهمنزلۀ گروهی خاموش و در حاشیه بهدلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است.رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربۀ سوژۀ ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت میپردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیستۀ این زنان بهمنزلۀ گروهی خاموش و در حاشیه بهدلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است.رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربۀ سوژۀ بدنمند در جهان است که ادراکش براساس وضعیت او در نسبت با دیگران و جهان تعین مییابد.جامعۀ آماری شامل زنان کارگر خانگی 25 تا 55 ساله در تهران است که به روش گلولهبرفی و نمونهگیری وابسته به معیار انتخاب شدند.نتایج مطالعه نشان میدهد سطوح برجستۀ ادراکی در میان این دست از زنان، حاصل وضعیت بیقدرتی، ابهام و درآسایشنبودن است که بهطور مشخصی منتج از غلبۀ روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندیشده است که ساختاری از سلسلهمراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید میکند. چنین زمینهای نیت یا انگیزه و اعمال روزمرۀ هردو سوی را دچار امکان چندخوانشیبودن میکند؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینههای فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظامهای اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندیهای اجتماعی سلسلهمراتبی است. ما بهطور مداوم در حال عمل براساس ادراک و آگاهی متأثر از چنین درهمتنیدگیهایی هستیم و بازتولید منظومههایی معرفتی را میسر میسازیم که لزوماً اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
زهرا رضایی نسب؛ علی فیض اللهی؛ مریم کشاورز
چکیده
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از ...
بیشتر
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از دید زنان مطلقۀ شهر ایلام است. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است. رویکرد پژوهش کیفی است و راهبرد پژوهش از نوع پدیدارشناسی است. از تحلیل تماتیک و همچنین چارچوب براون و کلارک برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی زنان 22 تا 37 سالۀ مطلقۀ شهر ایلام است که از مدت طلاقشان 5 تا 7 سال گذشته است و تجربۀ استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی را در طول شبانهروز بین 5 تا 10 ساعت داشتهاند. سوژههای مورد مطالعه برمبنای نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه تا مرحله اشباع نظری 15 نفر برآورد شد. گردآوری دادهها با مصاحبۀ نیمهساختاریافته صورت گرفت. نتایج نشان داد تحول و گسست زندگی زناشویی از دید زنان مطلقه در قالب مضمونهای اصلی شامل «ایجاد پیلههای تنهایی»، «انفصال از شبکههای خویشاوندی»، «آسیبهای فردی»، «ساختارشکنی»، «ابزار ناکارآمدی خانواده»، «نمایش مصرف» و «شبکههای مجازی بهمثابۀ استحالۀ نظام ارزشی» قابلتحلیل و بررسی است.
مطالعات زنان
الهام شیردل؛ مهدی معینی؛ عبدالحمید دهانی
چکیده
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور بهویژه زنان است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در ادارۀ خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است. روش تحقیق ...
بیشتر
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور بهویژه زنان است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در ادارۀ خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی و جامعۀ آماری آن شامل 13 تن از زنان متأهل شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل پنج سال سابقۀ خانهداری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشتۀ جامعهشناسی هستند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامۀ مقایسۀ زوجی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچکتر از 1/0 در سطح بالا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی AHP و نرمافزار Expert choice انجام گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد از بین شش عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان، رابطۀ اجتماعی مهمترین عامل است. در ادامه، امنیت اجتماعی در رتبۀ دوم، حمایت اجتماعی در رتبۀ سوم، منزلت اجتماعی در رتبۀ چهارم، سرمایۀ فرهنگی در رتبۀ پنجم و سلامت عمومی در رتبۀ ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار قرار گرفتند؛ بنابراین، کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر در کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار نقش اساسی دارد.
مطالعات زنان
فرزانه حقیقت قهفرخی؛ سید علی حسینی؛ اسماعیل قادری؛ سید مجتبی محمودزاده
چکیده
هویت، منشأ و کانون ارزشهای یک فرد را نشان میدهد. افراد با عضویت در گروههای اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود میپردازند. زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروههای مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزشهای سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار میگیرند. ...
بیشتر
هویت، منشأ و کانون ارزشهای یک فرد را نشان میدهد. افراد با عضویت در گروههای اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود میپردازند. زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروههای مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزشهای سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار میگیرند. هدف اصلی این پژوهش، ارائۀ تحلیل شبکۀ مضمونی برساخت هویتی زنان شاغل در گردشگری و بهطور خاص زنان شاغل در اقامتگاههای بومگردی استان کرمان است. در این پژوهش، از روششناسی کیفی مردمنگاری استفاده شده است. بیست نفر از زنان شاغل در این اقامتگاهها از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با آنها مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از تحلیل شبکۀ مضامین اتراید-استرلینگ استفاده شد. در فرایند ششمرحلهای تحلیل، 88 کد اولیه به 33 مضمون بنیادین، 13 مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر «سیر گذار هویتی زنان از وابستگی سنتی به استقلال مدرن در بستر گردشگری» تقلیل یافتند. تحلیل شبکۀ مضامین حاکی از آن است که تجربۀ فرصتهای جدید از طریق توسعۀ گردشگری در کنار تجارب زیستۀ مطلوب و نامطلوب گذشته و اکنون زنان و همچنین فعالیت در بستر اجتماعی فرهنگی موجود، به برساخت هویتی در ابعاد مختلف منجر میشود. این فرایندهای هویتی حاصل تعامل زنان با دنیای بیپایان گردشگری و ابعاد مختلف مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن است؛ زنانی که تا پیش از ورود به دنیای گردشگری درگیر مسائل فردی در حوزۀ نهاد خانواده بودهاند.
معصومه جرجانی؛ سمیه باصری؛ فریده آفرین
چکیده
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای درحالتوسعه در معرض تهدیدهای زیستمحیطی قرار دارد. با توجه به نقش مهم زنان در مدیریت منابع پایدار در خانواده، با نیمنگاهی به حضور پررنگ آنها در جامعه و همچنین سهم فعلیشان در نظام آموزشی کشور، توانمندسازی آنان در بحث توسعۀ پایدار و طراحی پوشاک برای آنها براساس معیارهای محیطزیستی، حائز اهمیت ...
بیشتر
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای درحالتوسعه در معرض تهدیدهای زیستمحیطی قرار دارد. با توجه به نقش مهم زنان در مدیریت منابع پایدار در خانواده، با نیمنگاهی به حضور پررنگ آنها در جامعه و همچنین سهم فعلیشان در نظام آموزشی کشور، توانمندسازی آنان در بحث توسعۀ پایدار و طراحی پوشاک برای آنها براساس معیارهای محیطزیستی، حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش این است که با استفاده از ضایعات کشاورزی برای رنگرزی و زائدات پارچهها در طراحی و دوخت پوشاک اجتماعی زنان یعنی مانتو، متناسب با زیرساختها و امکانات موجود در کشور و با تکیه بر فرهنگ اصیل گذشته در جهت توسعۀ پایدار گامی برداشته شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی، کنش رفتاری و ذهنیت مصرفکنندگان نسبت به مؤلفههای طراحی از طریق پرسشنامه در میان دختران دانشکدۀ هنر دانشگاه سمنان ارزیابی میشود. حجم نمونه 102 نفر است که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد همۀ مؤلفههای مانتوهای طراحیشده به غیر از مؤلفۀ اندامیبودن، توسط جامعۀ آماری پذیرفته شده و میزان آگاهی دختران از اصول توسعۀ پایدار پوشاک، بر میزان رضایتمندی آنها از طراحیهای انجامشده اثر مثبت دارد. این موضوع ضرورت برنامهریزی بیشتر در این زمینه را نشان میدهد.
علوم سیاسی
هدی السادات واعظی؛ علی علی حسینی
چکیده
از اواسط قرن بیست میلادی، بهدنبال فراگیری فرایند جهانیشدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ بهویژه از قرن بیستویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست بهعنوان پدیدهای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، ...
بیشتر
از اواسط قرن بیست میلادی، بهدنبال فراگیری فرایند جهانیشدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ بهویژه از قرن بیستویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست بهعنوان پدیدهای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوۀ گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسۀ برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظامهای محافظهکار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبتنام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقشآفرینی در عرصۀ سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشتههای مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقۀ تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بینالمللی کشور، فرهنگسازی در راستای نمایاندن عرصۀ سیاست بهعنوان عرصۀ حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
مطالعات زنان
شهره روشنی
چکیده
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعهاند و برقراری تعادل بین نقشهای شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهدلیل برعهدهداشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواریهای بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و بهطور خاص مادری مواجهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل ...
بیشتر
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعهاند و برقراری تعادل بین نقشهای شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهدلیل برعهدهداشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواریهای بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و بهطور خاص مادری مواجهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل نقشها میتواند نقش مهمی در ایجاد زمینههای لازم برای رفع مشکلات و موانع موجود در مسیر برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و مادری و درنتیجه ایفای هر چه بهتر این نقشها داشته باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل بین نقش شغلی و مادری است. پژوهش به روش کیفی انجام شده و با مصاحبه با 20 نفر از زنان عضو هیئتعلمی دانشگاههای شهر تهران، به تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها پرداخته است. شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل شامل «نگرش به مادری و اشتغال»، «چگونگی حمایت و همراهی خانواده»، «چگونگی حمایت و همراهی دانشگاه»، «اقتضائات شغلی اعضای هیئتعلمی»، «خصوصیات فردی»، «دشواریهای دوران خردسالی فرزندان»، «حضور فرزندان در منزل» و «دسترسی به امکانات مادی» بوده است. برخی شرایط از جمله حمایت و همراهی همسر و دانشگاه، نقش برجستهتری در برقراری تعادل دارند و علاوه بر کمک به زنان برای ایفای موفق وظایف شغلی و مادری، با کاهش تنشهای ناشی از دغدغههای ایفای همزمان نقشها و ایجاد اطمینان خاطر و آرامش نیز در ایفای متعادل نقش شغلی و مادری مؤثرند و لازم است بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرند.
علوم سیاسی
سیده آمنه میرخوشخو؛ سهیلا صادقی فسائی
چکیده
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت ...
بیشتر
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت موجود حضور زنان در دستگاههای حکومتی و قوای سهگانه بهویژه هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی پرداختهاند، اما عموم این مطالعات با تمرکز بیشازحد بر شناسایی موانع لحظۀ ورود زنان به مناصب سیاسی کلان، نتوانستهاند تأثیر روندهای سیاسی را با توجه به ساختار سیاسی کشور و پیچیدگی ابعاد سیاسی و فرهنگی آن آشکار سازند. پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل مؤثر در محدودیتهای کنشگری زنان پس از ورود و تصدی مدیریت سیاسی سطوح کلان، در دو طیف سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا میپردازد. برای ایضاح مطلب، از دیدگاه و نظرات بانوانی که تجربۀ مستقیم حضور در پستهای کلان مدیریت سیاسی از جمله هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی داشتهاند، استفاده شد. با اتخاذ روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته و تحلیل کیفی دادهها از طریق تحلیل تماتیک، عوامل و محدودیتهای کنشگری سیاسی-مدیریتی شناسایی و تبیین شدند.
کارآفرینی
منوچهر علی نژاد؛ سیده زینب موسوی؛ مهربان پارسامهر
چکیده
در ایران، توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه است و ساختار خانوادگی، نگرش سنتی و کلیشههای جنسیتی، که توصیفکنندۀ ساختارهای اجتماعی کشورها است، بهشدت بر فرایند توسعۀ کارآفرینی زنان اثرگذار است. بنابراین، ضروری است که در بررسی این فرایند عوامل ذکرشده در نظر گرفته شود. هدف از این جستار واکاویِ رفتارهای موفقیتآمیز ...
بیشتر
در ایران، توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه است و ساختار خانوادگی، نگرش سنتی و کلیشههای جنسیتی، که توصیفکنندۀ ساختارهای اجتماعی کشورها است، بهشدت بر فرایند توسعۀ کارآفرینی زنان اثرگذار است. بنابراین، ضروری است که در بررسی این فرایند عوامل ذکرشده در نظر گرفته شود. هدف از این جستار واکاویِ رفتارهای موفقیتآمیز کارآفرینانة زنان در شهر یزد است. تحقیق حاضر کیفی است و جامعة مطالعهشده را زنان کارآفرین در شهر یزد تشکیل میدهند. در نمونة تحقیق، 15 زن کارآفرین، که از نظر سن، تحصیلات، نوع حرفه و وضعیت تأهل متفاوت بودند، به روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای تحلیل مصاحبهها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد که از نتایج تحلیلها، سه مضمون اصلی به دست آمد: مضمون اصلی تعامل سازنده با حصارهای ذهنی و اجتماعی شامل 21 مفهوم و 5 مضمون فرعی ( غلبة ایدئولوژی جنسیتی مردسالارانه، حمایتنکردن ساختاری، کلیشة باور نداشتن به توانایی زن، دید اقتصادی به کار زن، کوتهنگری اجتماعی)، مضمون ارتقابخشی به خویشتن شامل 21 مفهوم و 4 مضمون فرعی (همسو شدن با هنجارهای اجتماعی، اثبات قابلیتهای فردی، غلبه بر خودمحدودسازی، رعایت هنجارهای جنسیتی) و مضمون اصلی اثباتگری بازتابی با 9 مفهوم و 2 مضمون فرعی (میل به خوداثباتی و خودباوری کنشی).
توسعه روستایی
علی اکبر عنابستانی؛ شکوفه معمل وند؛ مهدی جوانشیری
چکیده
با آنکه اندیشمندان توسعه همیشه بر تعالی انسان از همة جنبهها اتفاقنظر داشتهاند، در بسیاری از کشورها مسئلة جنسیت معیاری برای نابرابریهای اجتماعیـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره شده و همین امر خود چالش و معضلی جدی در مسیر دستیابی به توسعة پایدار است. در این میان، روستاها بیشتر، به دلیل فضای جنسیتزدگی، زنان و توانمندی آنها ...
بیشتر
با آنکه اندیشمندان توسعه همیشه بر تعالی انسان از همة جنبهها اتفاقنظر داشتهاند، در بسیاری از کشورها مسئلة جنسیت معیاری برای نابرابریهای اجتماعیـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره شده و همین امر خود چالش و معضلی جدی در مسیر دستیابی به توسعة پایدار است. در این میان، روستاها بیشتر، به دلیل فضای جنسیتزدگی، زنان و توانمندی آنها را در عرصههای گوناگون نادیده میگیرند. این در حالی است که مشارکت زنان همپای مردان میتواند روند دستیابی به توسعه را تسهیل کند. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردهای جنسیتی بر توسعة پایدار در روستاهای پیرامون کلانشهر کرج انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفیـ تحلیلی و نوع آن از نظر هدفْ کاربردی است. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعة آماری ده روستای واقع در بخش مرکزی شهرستان کرج و از مجموع 3 هزار و 987 خانوار ساکن در سکونتگاههای روستایی پیراشهری، با فرمول کوکران، حجم نمونة 228 خانوار برآورد و این افراد با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمودن مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر ابعاد پژوهش بر توسعة پایدار از تکنیک حداقل مربعات جزئی و از نرمافزار Smart PLS استفاده شد. با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای 58/2 بوده؛ یعنی رابطه معنادار و مستقیم است. بدینترتیب، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و نهادی بر توسعة پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار R2 نشان میدهد 7/96درصد توسعة پایدار با دستیابی به ابعاد چهارگانه تبیین شده و بعد اقتصادی با ضریب 88/0 تأثیر بیشتری نسبت به سایر ابعاد بر توسعة پایدار روستایی داشته است. همچنین، نتایج آزمون T با دو گروه مستقل نشان داد که در منطقة مطالعهشده، نوع جنسیت فقط در شاخص اقتصادی و توسعة پایدار تأثیرگذار نبوده است، ولی در سه شاخص اجتماعی، زیستمحیطی و نهادی نوع جنسیت تأثیرگذاری معناداری داشته است. لذا کلیة ابعاد ذکرشده از جهت اهمیت و ضرورت، نیازمند برنامهریزی مدون و نیز اقدام برای ارتقا بوده و بیتوجهی به هریک از آنها میتواند روند بهبود توسعة پایدار روستایی و نیز نقش مثبت رویکرد جنسیت در آن را با چالش و مشکلاتی عدیده مواجه کند.
مطالعات زنان
عفت برنا؛ حسین افراسیابی؛ احمد کلاته ساداتی؛ مهدی کرمانی
چکیده
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیتهای اجتماعیـ اقتصادی زنان بهعنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعة حاضر، فهم موانع و تسهیلکنندههای موفقیت زنان است. در قالب مطالعهای کیفی با رویکرد دادهبنیاد با زنان 30 تا 40 سالة ساکن در شهر مشهد مصاحبههای نیمهساختاریافته ...
بیشتر
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیتهای اجتماعیـ اقتصادی زنان بهعنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعة حاضر، فهم موانع و تسهیلکنندههای موفقیت زنان است. در قالب مطالعهای کیفی با رویکرد دادهبنیاد با زنان 30 تا 40 سالة ساکن در شهر مشهد مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. بر پایة نمونهگیری نظری و هدفمند، مصاحبهها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. دادهها پس از انتقال به نرمافزار تحلیل کیفی مکسکیودیای با شیوة کدگذاری دادهبنیاد برساختگرا تحلیل شد. یافتهها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارتاند از: «جامعهپذیری تکبعدی و محدودسازی بیرونی»، «محدودیت چشمانداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزشهای مهارتمحور»، «فشار نقش خانهداری»، «تمرکز بر توانمندیهای شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقولة مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافتهها حاکی از این است که نظامهای درهمتنیدة اجتماعیـ فرهنگی که هویت افراد را شکل میدهد زنان را درگیر چرخهای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظاممند کردهاست؛ بهطوریکه مشارکتکنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیضآمیز را توسعه میدهند. میتوان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصتهای جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفههای اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصتها تحقق پیدا نکردهاند.
مطالعات زنان
صابر کلهری؛ فرشاد محمدیان
چکیده
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل ...
بیشتر
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل آینده دارد و از این رو ، توانمندسازی اقتصادی زنان به سرمایه انسانی و قابلیت های انسانی نیز کمک می کند. مطالعه حاضر باهدف تأثیر دسترسی مالی بر میزان توانمند سازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه با استفاده از داده های تابلویی طی سال های 2004 الی 2018 و روش گشتاور های تعمیم یافته (GMM) انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که توانمند سازی اقتصادی با بهبود دسترسی مالی افزایش می یابد به گونه ای که با افزایش 1 درصدی در تعداد شعب بانک های تجاری میزان توانمند سازی اقتصادی به اندازه 37/0 درصد افزایش می یابد همچنین متغیرهای امید به زندگی، تحصیلات و هزینه های زندگی رابطه مثبت و معنادار و متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه معنادار و منفی با توانمند سازی اقتصادی دارند لذا پیشنهاد می شود که دولتها، سازمانها و افراد سیاستگزار تدابیری را در جهت تسهیل و بهبود و افزایش اهدای وام های خود اشتغالی برای زنان در جهت فعال سازی آن ها در جامعه و بازار کار بیندیشند همچنین با ارائه برنامه هایی در جهت افزایش سطح سواد و دانش زنان جامعه و با اجرای طرح ها و برنامه های توسعه ای و در مجموع با ارائه خدمات جامع در جهت افزایش سلامت و طول عمر زنان، توانمندی اقتصادی زنان را بهبود بخشند.