لیلا صفا؛ منصوره ادیبی
چکیده
با توجه به افزایش تعداد کاربران شبکة اجتماعی تلگرام در ایران، بهخصوص در میان اقشار جوان و تحصیلکرده، به نظر میرسد که مطالعۀ نوع استفاده از این شبکهها، بهویژه در فعالیتهای آموزشی، حائز اهمیت باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق توصیفیـ همبستگی بررسی عوامل تأثیرگذار بر قصد استفادۀ دانشجویان از شبکة اجتماعی ...
بیشتر
با توجه به افزایش تعداد کاربران شبکة اجتماعی تلگرام در ایران، بهخصوص در میان اقشار جوان و تحصیلکرده، به نظر میرسد که مطالعۀ نوع استفاده از این شبکهها، بهویژه در فعالیتهای آموزشی، حائز اهمیت باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق توصیفیـ همبستگی بررسی عوامل تأثیرگذار بر قصد استفادۀ دانشجویان از شبکة اجتماعی تلگرام در فعالیتهای آموزشی با تأکید بر اثر تعدیلگری جنسیت بود. جامعۀ آماری این تحقیق 767 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشتههای کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بود که بر پایۀ جدول بارتلت و همکاران (2001)، 196 نفر از آنان با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ استاندارد (پس از متناسبسازی پرسشها با زمینۀ مرتبط با پژوهش) استفاده شد. نتایج تحقیق گویای آن بودند که دو متغیر برداشت ذهنی از سهولت و مفیدبودن اثر مثبت و معناداری بر نگرش استفاده از تلگرام در فعالیتهای آموزشی داشتند، درحالیکه رابطۀ بین برداشت ذهنی از جذابیت با نگرش نسبت به استفاده از تلگرام معنادار نبود. همچنین، نگرش به استفاده از تلگرام اثر مثبت و معناداری بر قصد استفاده از آن در فعالیتهای آموزشی داشت. نتایج تحلیل گروههای چندگانه نشان دادند که از بین چهار رابطۀ بررسیشده، فقط اثر تعدیلگری جنسیت در رابطۀ بین برداشت ذهنی از سهولت با نگرش به استفاده از تلگرام در فعالیتهای آموزشی تأیید شد؛ به نحوی که این رابطه برای دانشجویان پسر مثبت و معنادار، ولی برای گروه دانشجویان دختر غیرمعنادار بود.
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ امین کوشکی
چکیده
در عصر جدید، کانون توجه مردم به سیاست از حوزههای عمومی به حوزههای خصوصی، از تعلقات جمعی به تعلقات شخصی و از ایدئولوژیهای یکسانساز به هویتهای فردی در حال حرکت بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای جدید، شیوهای از مشارکت را پیشنهاد میدهند که از طریق زیر سؤال بردن مشروعیت ساختارهای موجود، با کانالهای ارتباطی موجود ...
بیشتر
در عصر جدید، کانون توجه مردم به سیاست از حوزههای عمومی به حوزههای خصوصی، از تعلقات جمعی به تعلقات شخصی و از ایدئولوژیهای یکسانساز به هویتهای فردی در حال حرکت بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای جدید، شیوهای از مشارکت را پیشنهاد میدهند که از طریق زیر سؤال بردن مشروعیت ساختارهای موجود، با کانالهای ارتباطی موجود مخالفت میکنند. در این زمینه، یکی از شیوههای سیاستهای جدید، مصرفگرایی سیاسی است. مصرفکنندگان سیاسی افرادی هستند که کالاها و خدمات مورد نیاز خود را بر اساس ملاحظات سیاسی و اخلاقی جامعۀ خودـ و نه نفس خود کالاـ انتخاب میکنند. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطۀ جنسیت و مصرفگرایی سیاسی شهروندان شهر سبزوار است. روش تحقیق در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیمایشی است. این مطالعه روی 416 نفر از زنان و مردان شهر سبزوار انجام گرفته است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن به کمک آمارۀ آلفای کرونباخ سنجیده شده است. با در نظر گرفتن سه وجه از مصرفگرایی سیاسی، یعنی رفتارها، انگیزهها و عادتها، مشاهده میشود که تفاوت معناداری در میزان مصرفگرایی سیاسی پاسخگویان زن و مرد وجود دارد و زنان تمایل بیشتری به استفاده از مصرفگرایی سیاسی جهت تأثیرگذاری بر تصمیمات عمومی در جامعه دارند.
کارآفرینی
رویا کرامت؛ رسول عباسی؛ محمدرضا فلاح
چکیده
در عصر حاضر یکی از کسبوکارهایی که بدان توجه شده، کسبوکارهای خانوادگی است. با توجه به اینکه راهکارها و عوامل مؤثر برای ورود زنان به کسبوکارهای خانوادگی شناسایی نشدهاند، برآن شدیم تا تحقیقی برای تسریع ورود زنان به این مشاغل انجام دهیم. هدف پژوهش حاضر ارائۀ چارچوبی جهت ورود زنان به حوزۀ کسبوکارهای خانوادگی است. رویکرد پژوهش ...
بیشتر
در عصر حاضر یکی از کسبوکارهایی که بدان توجه شده، کسبوکارهای خانوادگی است. با توجه به اینکه راهکارها و عوامل مؤثر برای ورود زنان به کسبوکارهای خانوادگی شناسایی نشدهاند، برآن شدیم تا تحقیقی برای تسریع ورود زنان به این مشاغل انجام دهیم. هدف پژوهش حاضر ارائۀ چارچوبی جهت ورود زنان به حوزۀ کسبوکارهای خانوادگی است. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع، اکتشافی است. جامعۀ آماری پژوهش، کارشناسان کارآفرینی و مدیرانی هستند که در زمینۀ اشتغالزایی و کارآفرینی فعالیت دارند، همچنین زنانی که در کسبوکارهای خانوادگی مشغولاند. برای استخراج عوامل از شانزده مصاحبه استفاده شده است که براساس روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدهاند. برای تجزیهوتحلیل مصاحبهها از روش دادهبنیاد استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تقویت هویت خانوادگی و شایستگیهای فردی جزو شرایط علّی برای ورود زنان به کسبوکارهای خانوادگی است. همچنین میتوان به همراهی اجتماعی بهعنوان شرایط زمینهای و چالشهای خانوادگی بهعنوان شرایط مداخلهگر که مؤثر در ورود زنان به کسبوکار خانوادگی است، اشاره کرد. از راهبردهایی که طی یافتههای تحقیق برای تسریع در ورود زنان بهدست آمد، میتوان به بهبود تسهیلات زیرساختی و توانمندسازی زنان اشاره کرد.
مطالعات زنان
محمدرحیم عیوضی؛ زهره همتی
چکیده
گزینش سیاسی فرایندی است که بهوسیلۀ آن افراد مقامات رسمی را در نظام سیاسی بهدست میآورند. موضوع مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و بخش عمدهای از مباحث اجتماعیـ سیاسی را به خود اختصاص داده است. مجالس قانونگذاری یکی از عرصههایی است که زمینهای مناسب را برای حضور سیاسی زنان فراهم کرده ...
بیشتر
گزینش سیاسی فرایندی است که بهوسیلۀ آن افراد مقامات رسمی را در نظام سیاسی بهدست میآورند. موضوع مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و بخش عمدهای از مباحث اجتماعیـ سیاسی را به خود اختصاص داده است. مجالس قانونگذاری یکی از عرصههایی است که زمینهای مناسب را برای حضور سیاسی زنان فراهم کرده است. مقالۀ حاضر، در چارچوب روشی توصیفی و تحلیلی، درصدد است موانع حضور سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران را، با تأکید بر مجلس شورای اسلامی، در چارچوب ساختارهای فرصت بررسی کند. با بررسی دورۀ 32ساله پس از انقلاب اسلامی، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در قالب سه ساختار فرصتهای سیاسیـ حقوقی، فرصتهای فردیـ شخصیتی، و فرصتهای اقتصادیـ اجتماعی زنان ایرانی بهرغم اینکه از لحاظ قانونی و حقوقی با موانع جدی روبهرو نیستند، به دلیل برخی عوامل فردیـ شخصیتی و نیز سیاسیـ اجتماعی نتوانستهاند حضور گستردهای در انتخابات مجلس داشته و کرسیهای قابل توجهی در مجلس شورای اسلامی بهدست آورند.
زهرا قاسمی
چکیده
خانواده از ارکان مهم اجتماعی است و میزان نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر در خانواده بر سایر ابعاد جامعه تأثیر میگذارد. درحالیکه قواعد و قوانین قضایی در حوزة خانواده حقوق ویژهای برای مرد قائلاند و هنجارهای تبلیغی ازدواج و روابط زناشویی نیز میل به اقتدارگرایی مردانه را دارد. نوع روابط والدین با فرزندان تغییر کرده و با گرایش به ...
بیشتر
خانواده از ارکان مهم اجتماعی است و میزان نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر در خانواده بر سایر ابعاد جامعه تأثیر میگذارد. درحالیکه قواعد و قوانین قضایی در حوزة خانواده حقوق ویژهای برای مرد قائلاند و هنجارهای تبلیغی ازدواج و روابط زناشویی نیز میل به اقتدارگرایی مردانه را دارد. نوع روابط والدین با فرزندان تغییر کرده و با گرایش به تکفرزندی الویت میان دختر و پسر در خانواده تحول یافته است. این مقاله با دو هدف 1. شناخت میزان نابرابری جنسیتی بین دختر و پسر در خانواده و 2. شناخت عوامل مؤثر بر نابرابری جنسیتی در خانواده میان دختر و پسر تدوین شده است. تحقیق روش تبیینی کمی دارد که با 500 تن از والدین ساکن در تهران که دارای حداقل یک فرزند پسر و یک دختر هستند پرسشگری شده است. نتایج پژوهش نشان داد: نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر در خانواده در تهران کاهش یافته است. رابطة معنادار میان میانگین درآمد خانواده و پدرسالاری و پذیرش تبعیض اجتماعی، پذیرش تبعیض قانونی، رشد شخصیتی و عاطفی والدین، جامعهپذیری تبعیض در کودکی والدین و تحصیلات والدین با سطح نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر درخانواده وجود دارد. همچنین بین رشد شخصیتی و عاطفی والدین و درآمد خانواده با نابرابری جنسیتی رابطة معکوس وجود دارد.
روانشناسی
رزگار محمدی؛ زهرا محمدی
چکیده
ازدواج دوباره چالش بزرگی خواهد بود؛ زمانی که یکی از طرفین یا هردو دارای فرزند باشند. در این صورت، عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی، سنت و عقاید و بسیاری عوامل دیگر چالشزا میشود و حتی وجود فرزند یکی از دلایل اصلی بر جلوگیری از آن خواهد بود. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربة چالشهای ازدواج مجدد با حضور فرزندان و مشخصکردن ساختار ...
بیشتر
ازدواج دوباره چالش بزرگی خواهد بود؛ زمانی که یکی از طرفین یا هردو دارای فرزند باشند. در این صورت، عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی، سنت و عقاید و بسیاری عوامل دیگر چالشزا میشود و حتی وجود فرزند یکی از دلایل اصلی بر جلوگیری از آن خواهد بود. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربة چالشهای ازدواج مجدد با حضور فرزندان و مشخصکردن ساختار نهایی آن در مشارکتکنندگانی بود که تجربة این پدیده را داشتند. در این پژوهش، برای جمعآوری و ارزیابی اطلاعات دربارة چالشهای ازدواج مجدد با حضور فرزند از پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. چهارده مشارکتکننده، که ازدواج مجدد را در زندگی زناشویی خود تجربه کرده بودند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و جمعآوری دادهها از طریق مصاحبة نیمهساختاریافته با آنها تا رسیدن دادهها به اشباع ادامه یافت. تحلیل دادهها به ۴ درونمایة اصلی (تم) و ۱۰ درونمایة فرعی (مقوله) منتهی شد. این درونمایهها عبارتاند از: «ادراک مشکلات حضور فرزند» با درونمایههای فرعی: مشکلات رفتاری و سازگاری فرزندان، حضور فرزند بهعنوان مانع، پذیرفتن یا نپذیرفتن ازدواج مجدد از جانب فرزند؛ حضور بعد اقتصادی و مالی با درونمایههای فرعی: اهمیت بعد اقتصادی و لزوم مدیریت مالی؛ حضور ابعاد اجتماعی و فرهنگی با درونمایههای فرعی: باورهای کارآمد و ناکارآمد اجتماعی و فرهنگی، دخالت اطرافیان، تسهیلگری یا بازداری اجتماعی و ملزومات ازدواج مجدد با درونمایههای فرعی: همبستههای تسهیلکننده و اهمیت رفتارهای مناسب و درک همسر. نتایج این پژوهش نشان میدهد ازدواج مجدد پدیدة چندبعدی با ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی با چالشهای گوناگون است. یافتههای این پژوهش ادبیات محدود گذشته درزمینة تجربة ازدواج مجدد با حضور فرزند را گسترش میدهد. همچنین ساختار چالشهای استخراجشدة این مطالعه در زمینة زوجدرمانی و مشاورة پیش از ازدواج این شکل از ازدواج دارای تلویحات کاربردی فراوان برای پیشگیری از ناخشنودی زناشویی و افزایش موفقیت زناشویی و خانوادگی آنهاست.
حاتم حسینی؛ مریم گراوند
چکیده
با نفوذ مدرنیته در ایران، نظام هنجاری در جوامع دچار دگرگونی شده و الگوهای سنتی، ب هویژه الگوی خانواده، هم زمان دچار تحولات مختلفی گردید؛ به طوری که در طول دهه های اخیر میانگین سن ازدواج دختران افزایش یافته است. این نوشتار، با عنایت به این تحولات، درصدد اندازه گیری میزان شکاف در رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج و تعیین کننده ...
بیشتر
با نفوذ مدرنیته در ایران، نظام هنجاری در جوامع دچار دگرگونی شده و الگوهای سنتی، ب هویژه الگوی خانواده، هم زمان دچار تحولات مختلفی گردید؛ به طوری که در طول دهه های اخیر میانگین سن ازدواج دختران افزایش یافته است. این نوشتار، با عنایت به این تحولات، درصدد اندازه گیری میزان شکاف در رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج و تعیین کننده های آن در شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک اند. فقر مطالعات در زمینة الگوهای ازدواج در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر م یسازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زنِ حداقل یک بار ازدواج کردة ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت صورت گرفته است. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی، و تصادفی سیستماتیک است. نتایج از بروز شکاف در رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج برای دختران حکایت دارد. میانگین سنّ ازدواج ترجیحی زنان برای دختران در میان 63 درصد از افراد نمونه، متفاوت از سنّ آن ها به هنگام ازدواج است. شکاف ها عمدتاً در جهت منفی است. بیش از 80 درصد زنان میانگین سنّ ازدواج ترجیح یشان برای دختران بیشتر از سنّ آن ها به هنگام ازدواج است. بر پایةاین بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، نگرش فرامادی به ازدواج، استقلال زنان، و سنّ پاسخگویان بیشترین تأثیر را در میزان شکاف بین رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی، و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی، تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به سنّ مناسب ازدواج به دست می دهد.
حسین دانش مهر؛ کمال خالق پناه؛ سهیلا زندی سرابسوره
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال روایتهای زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیتهای فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزشـ جنسیت و عوامل برسازندة طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش میپردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پییر بوردیو بهعنوان راهنمای کار ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال روایتهای زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیتهای فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزشـ جنسیت و عوامل برسازندة طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش میپردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پییر بوردیو بهعنوان راهنمای کار و صورتبندی مفاهیم بهره جستهایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهدة مشارکتی و مصاحبة عمیق جهت گردآوری دادههای مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونهگیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونهگیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونهگیری هدفمند و نظری نیز از سوژههای مورد مطالعه به عمل آمده که برمبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونتگاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبههای عمیق به عمل آمد. دادههای حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خردهتم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورتبندی شدند. تمهای اصلی حاصل از روایتها عبارتاند از: جامعهپذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصههای عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقولة نهایی نیز آموزش بهمثابة یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایتهای متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیدهاند.
حشمتاله سعدی؛ حسین شعبانعلی فمی؛ سمیه لطیفی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف روستایی استان همدان و عوامل مؤثر بر توانمندی آنها انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. به این منظور 404 نفر از زنان قالیباف استان همدان براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد میانگین توانمندی اجتماعی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف روستایی استان همدان و عوامل مؤثر بر توانمندی آنها انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. به این منظور 404 نفر از زنان قالیباف استان همدان براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد میانگین توانمندی اجتماعی زنان قالیباف روستایی از توانمندی اقتصادی آنها بالاتر است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای مساحت فرش دستباف تولیدی، دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی، سطح دانش تخصصی و مدت زمان قالیبافی در طول روز از مهمترین عوامل مؤثر بر توانمندی اقتصادی زنان قالیباف هستند که در مجموع 42 درصد از تغییرات متغیر توانمندی اقتصادی را تبیین میکنند. در مورد توانمندی اجتماعی نیز متغیرهای رضایت از شغل قالیبافی، توانمندی اقتصادی، سطح دانش تخصصی و میزان تحصیلات در مجموع 43 درصد از تغییرات متغیر توانمندی اجتماعی را تبیین میکنند. با توجه به نتایج این پژوهش، تقویت شاخصهایی که بر توانمندی اقتصادی و اجتماعی زنان قالیباف مؤثر هستند، به ویژه شاخصهای دسترسی به مواد اولیه و ابزار قالیبافی و دانش تخصصی قالیبافان از طریق برگزاری دورههای آموزشی به منظور افزایش توانمندی آنها، ضروری است.
مطالعات زنان
امیر سلطانی نژاد؛ ادیبه برشان؛ امیر صدرا اسدی؛ مریم بلوردی؛ علی سادیی
چکیده
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیدۀ اجتماعی عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نهتنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار میدهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیستۀ زنان، کشف علل و زمینهها و نحوۀ مواجهۀ آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. دادههای ...
بیشتر
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیدۀ اجتماعی عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نهتنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار میدهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیستۀ زنان، کشف علل و زمینهها و نحوۀ مواجهۀ آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. دادههای تحقیق از مصاحبۀ عمیق در زندان مرکزی شهر کرمان با 18 زن قاچاقچی که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند به دست آمد و نتایج با استفاده از تحلیل تماتیک تحلیل شدند. طبق نتایج حاصله، علل قاچاق مواد مخدر توسط زنان را میتوان در هشت مضمون اصلی: موقعیتهای زنانه، مشکلات نظام اقتصادی، ضعف سیستمهای مقابله، بسترهای اکولوژیک منطقه، مشکلات خانوادگی، فقر فرهنگی، دوستان ناباب و تضاد طبقاتی قرار داد. بنابراین، قاچاق مواد مخدر توسط زنان پدیدهای چندعلتی است که علل و زمینههای شکلگیری آن را نباید فقط در شخص یا نهادی خاص جستوجو کرد؛ بلکه همواره مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی، خانوادگی، قضایی، انتظامی به همراه علل فردی زمینهساز تحقق قاچاق میشوند.
نشمیل افشارزاده؛ عبدالحمید پاپ زن
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 115-133
چکیده
در دهههای اخیر پایداری توسعه به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای پیش روی انسان مطرح گردیده است. در راستای دستیابی به این هدف از جمله مهمترین مسائلی که میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد پایداری توسعه کشاورزی است. به نظر میرسد یکی از ضروریات تحقق این امر نگاه جدی به دانش بومی کشاورزی و از آن جمله دانش زنان در این زمینه است. زنان و ...
بیشتر
در دهههای اخیر پایداری توسعه به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای پیش روی انسان مطرح گردیده است. در راستای دستیابی به این هدف از جمله مهمترین مسائلی که میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد پایداری توسعه کشاورزی است. به نظر میرسد یکی از ضروریات تحقق این امر نگاه جدی به دانش بومی کشاورزی و از آن جمله دانش زنان در این زمینه است. زنان و به ویژه زنان عشایر، دارای دانشی مثال زدنی در زمینههای مختلف کشاورزی از جمله پرورش دام، فرآوری شیر و... میباشند. دانشی که در راستای تأمین امنیت غذایی و توسعهی پایدار به عنوان توسعهی انسان محور، شایستهی ثبت و حفاظت است. مطالعهی کیفی حاضر نیز در همین راستا و با هدف شناسایی و مستندسازی دانش بومی زنان کوچندهی ایل کلهر در مورد مسائل مختلف مرتبط با پرورش دام انجام پذیرفت. حوزهی جغرافیایی پژوهش، شهرستان گیلان غرب از استان کرمانشاه بود. به منظور گردآوری دادهها از تکنیک گروههای متمرکز استفاده شد. روش نمونهگیری با توجه به طبیعت تحقیق کیفی، نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و دادههای جمعآوری شده با استفاده از تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای حاصل از زمینهی واقعی زندگی نشان میدهد زنان عشایر دارای دانشی تحسین برانگیز در ارتباط با تغذیه دام، دامپزشکی، فرآوری شیر و محصولات غیرلبنی قابل بازگشت به طبیعت هستند که با الهام گرفتن از آن میتوان در راستای پایداری کشاورزی و از آن جمله دامپروری گام برداشت.
محسن نوغانی؛ محمد مظلوم خراسانی؛ زینب محمود آبادی
چکیده
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر میزان اختلالات تغذیه در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه فردوسی مشهد میباشد. دادهها با روش پیمایش و روش نمونهگیری طبقهای بهینه با حجم نمونه 260 نفر از دانشجویان دختر دوره کارشناسی ارشد و دکتری جمعآوری و با رگرسیون چند گانه و رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر میزان اختلالات تغذیه در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه فردوسی مشهد میباشد. دادهها با روش پیمایش و روش نمونهگیری طبقهای بهینه با حجم نمونه 260 نفر از دانشجویان دختر دوره کارشناسی ارشد و دکتری جمعآوری و با رگرسیون چند گانه و رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین اختلالات خوردن22/2 از 5 و در حد کمتر از متوسط میباشد. همچنین 28 درصد از افراد نمونه، مبتلا به اختلالات تغذیه هستند. تصور از بدن، فشار هنجاری از سوی مردان، فشار هنجاری از سوی رسانههای بین المللی (ماهواره، اینترنت)، پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت ظاهر رابطه و همبستگی مثبت و معناداری با اختلالات تغذیه داشته است. در نهایت متغیرهای پذیرش اجتماعی بدن و تصور از بدن به عنوان عوامل مؤثر بر اختلالات تغذیه، در کنار هم در مدل رگرسیون 53 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.در مجموع یافتههای این تحقیق مؤید آن است که متغیرهای اجتماعی تبیین کننده نیرومندی برای اختلالات خوردن می باشد.
محمد آتشک
چکیده
هدف تحقیق حاضر ارزشیابی تحقق عدالت جنسیتی در نظام آموزشی ایران به عنوان یکی از مهم-ترین اهداف ملی و بینالمللی است، تحقیق از نوع ارزشیابی است و روش تحقیق تحلیل ثانویه دادههای سرشماری سال 1390 است. نتایج حاکی از آن است که در مجموع در گروههای سنی تا 34 سال در نقاط شهری در گروههای سنی تا 39 سال و در نقاط روستایی در گروههای سنی تا 24 سال، ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر ارزشیابی تحقق عدالت جنسیتی در نظام آموزشی ایران به عنوان یکی از مهم-ترین اهداف ملی و بینالمللی است، تحقیق از نوع ارزشیابی است و روش تحقیق تحلیل ثانویه دادههای سرشماری سال 1390 است. نتایج حاکی از آن است که در مجموع در گروههای سنی تا 34 سال در نقاط شهری در گروههای سنی تا 39 سال و در نقاط روستایی در گروههای سنی تا 24 سال، عدالت جنسیتی در آموزش وجود دارد و بیشترین بیعدالتیهای آموزشی در گروههای عمده سنی بالاتر از 35 سال مشاهده میشود. همچنین تحلیل مقاطع مختلف تحصیلی اشاره به آن دارد که در مقطع ابتدایی عدالت جنسیتی در آموزش حاصل شده است و در مقاطع راهنمایی، متوسطه و آموزش عالی، بیعدالتی به ضرر دختران و تنها در دوره پیش دانشگاهی بیعدالتی به ضرر پسران وجود دارد.
افسانه توسلی؛ وحیده سعیدی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 133-149
چکیده
خانواده، در طول تاریخ در مسیر تغییر و تحول قرار داشته است. از جمله عوامل مؤثر بر این تغییرات، مشارکت فزاینده زنان در عرصههای عمومی و ورود آنان به دنیای اشتغال میباشد. با رفتن زنان از خانه و اشتغال آنان، اصول زندگی سنتی در هم شکسته شد و ساختار قدرت بین زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی تغییر یافت. در این مقاله تأثیر اشتغال زنان بر ...
بیشتر
خانواده، در طول تاریخ در مسیر تغییر و تحول قرار داشته است. از جمله عوامل مؤثر بر این تغییرات، مشارکت فزاینده زنان در عرصههای عمومی و ورود آنان به دنیای اشتغال میباشد. با رفتن زنان از خانه و اشتغال آنان، اصول زندگی سنتی در هم شکسته شد و ساختار قدرت بین زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی تغییر یافت. در این مقاله تأثیر اشتغال زنان بر روابط زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی بین دو گروه زنان متأهل شاغل و غیرشاغل مورد مقایسه و بررسی قرار میگیرد. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونهای بالغ بر 384 نفر از زنان شاغل و غیرشاغل ساکن در شهر ایوانکی واقع در استان سمنان و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و نمونهگیری سهمیهای انجام شده است. برای آزمون فرضیه از آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که میزان دسترسی زن و مرد به منابعی همچون درآمد و تحصیلات میتواند اقتدار به نفع هریک از آنها را در خانواده افزایش دهد. افزایش اعتقاد به ایدئولوژی جنس گرایانه در زنان موجب میشود تا اقتدار به نفع مرد در خانواده افزایش یابد. همچنین مشارکت زنان در تامین مخارج خانواده میتواند اقتدار به نفع زن را در خانواده افزایش دهد.
اسداله نقدی؛ اسماعیل بلالی؛ پروین ایمانی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 147-163
چکیده
امروزه مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی بخشی از حقوق اجتماعی آنان تلقی میشود، اما موانع فرهنگی و اجتماعی بسیاری در این زمینه وجود دارد. مشارکت زنان در ورزش به دلیل تأثیرات آن بر سلامت جامعه دارای اهمیت بسیاری است. در اینجا برای مطالعه مشارکت زنان در ورزش از مدلی که ترکیبی از نظریههای فیش باین و آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، ...
بیشتر
امروزه مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی بخشی از حقوق اجتماعی آنان تلقی میشود، اما موانع فرهنگی و اجتماعی بسیاری در این زمینه وجود دارد. مشارکت زنان در ورزش به دلیل تأثیرات آن بر سلامت جامعه دارای اهمیت بسیاری است. در اینجا برای مطالعه مشارکت زنان در ورزش از مدلی که ترکیبی از نظریههای فیش باین و آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، سرمایه فرهنگی و نیز نظریههای بم، چافتز و چو استفاده شده است. روش تحقیق پیمایشی و تکنیک جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه بوده و از آزمون تی گروههای مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. حجم نمونه 200 نفر از زنان غیر ورزشکار به صورت نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از جامعه آماری 106404 نفری زنان 40- 20 ساله شهر همدان و یک گروه 50 نفری از زنان ورزشکار بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نتایج نشانگر پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر، میزان سرمایه فرهنگی، تمایل فردی و حمایت اجتماعی بیشتر از زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار است. نگرش خانواده زنان ورزشکار،مثبتتر و میزان پذیرش باورهای قالبی به طور معنیداری کمتر از زنان غیر ورزشکار است. اما از نظر سودمندی ادراک شده تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود ندارد. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای سرمایه فرهنگی و تمایل فردی دو متغیر تأثیرگذار بر احتمال مشارکت ورزشی است.
بهرام رنجبریان؛ کاظم ذبیح زاده؛ مجتبی براری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 155-180
چکیده
امروزه مصرف به یکی از اساسی ترین مفاهیم جامعه مدرن تبدیل شده است، به گونه ای که می توان آن را پدیده ای اجتماعی تلقی نمود که نیازهای چندگانه افراد را برآورده می سازد. با وجود چنین اهمیتی، در مورد الگوهای مصرفی زنان در ایران به ویژه دانشجویان دختر،اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی الگوی مصرف منزلت ...
بیشتر
امروزه مصرف به یکی از اساسی ترین مفاهیم جامعه مدرن تبدیل شده است، به گونه ای که می توان آن را پدیده ای اجتماعی تلقی نمود که نیازهای چندگانه افراد را برآورده می سازد. با وجود چنین اهمیتی، در مورد الگوهای مصرفی زنان در ایران به ویژه دانشجویان دختر،اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی الگوی مصرف منزلت گرا و مصرف بی توجه به نقش در بین دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان است،همچنین این نوشتار درصدد است تا تاثیر عوامل فردی( تمایل به منحصر به فرد بودن) و عوامل اجتماعی( تاثیرپذیری از دیگران و توجه به اطلاعات مقایسه اجتماعی)را برالگوهای مصرفی دانشجویان دختر بسنجد. تحقیق حاضر با روش پیمایشی انجام شده و ابزار جمعآوری دادهها ،پرسشنامه است. نمونه آماری این پژوهش 369 دانشجوی دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه اصفهان بوده و نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقه بندی انجام شده است. یافتهها نشان میدهد که الگوی مصرفی افراد نمونه ، در انتخاب و مصرف محصولات، متمایل به الگوی مصرف منزلتگرا بوده است. همچنین عوامل فردی (تمایل به منحصر به فرد بودن) و اجتماعی (توجه به اطلاعات مقایسه اجتماعی) تأثیر مثبتی بر مصرف منزلتگرا دارند، در زمینه مصرف بیتوجه به نقش نیز عوامل فردی (تمایل به منحصر به فرد بودن) و عوامل اجتماعی (تأثیرپذیری از دیگران و توجه به اطلاعات مقایسه اجتماعی) تأثیر منفی بر این الگوی مصرفی داشته است.
زینب کاوه فیروز؛ بیژن زارع؛ حسین شمس الدینی
چکیده
ایران طی دهههای اخیر با مسئلهای جمعیتی به نام کاهش شدید باروری مواجه شده است. با توجه به حرکت جامعۀ ایران به سمت مدرنیته و درنتیجه تغییر سبک زندگی افراد، سؤال اساسی این تحقیق آن است که تغییر در سبک زندگی چه اندازه میتواند نگرش کنشگران در معرض باروری را تحتتأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تأثیر مؤلفههای سبک زندگی بر نگرش ...
بیشتر
ایران طی دهههای اخیر با مسئلهای جمعیتی به نام کاهش شدید باروری مواجه شده است. با توجه به حرکت جامعۀ ایران به سمت مدرنیته و درنتیجه تغییر سبک زندگی افراد، سؤال اساسی این تحقیق آن است که تغییر در سبک زندگی چه اندازه میتواند نگرش کنشگران در معرض باروری را تحتتأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تأثیر مؤلفههای سبک زندگی بر نگرش به فرزندآوری بین زنان در آستانۀ ازدواج مراجعهکننده به شبکههای بهداشت درمانی شهر تهران انجام گرفته است. با استفاده از تکنیک پرسشنامه، 384 نفر از زنان شهر تهران بررسی شدند. طبق نتایج تحقیق، 3/83درصد زنان بررسیشده نگرش متوسط و ضعیفی به فرزندآوری و کارکردهای آن دارند. همچنین، بین مؤلفههای سبک زندگی (مدیریت بدن، اوقات فراغت، مصرف فرهنگی و پایگاه اقتصادی اجتماعی) با نگرش به فرزندآوری رابطۀ معناداری وجود دارد و 32درصد از تغییرات نگرش به فرزندآوری با متغیرهای مستقل تبیین میشود. بین مؤلفههای سبک زندگی، متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی قویترین متغیر پیشبین متغیر وابسته است. به عبارتی، متغیر مذکور علاوه بر اثر مستقیم بر نگرش زنان شهر تهران به فرزندآوری، بر همۀ ابعاد سبک زندگی اثرگذار است و متغیر مصرف فرهنگی نیز علاوه بر تأثیر بلافصل بر نگرش زنان، تحتتأثیر سایر ابعاد و مؤلفههای سبک زندگی است. همچنین، مؤلفۀ مدیریت بدن بعد از پایگاه اقتصادی اجتماعی، بر نگرش زنان به فرزندآوری اثرگذار بوده است.
جامعه شناسی
فریده خلج آبادی فراهانی؛ فاطمه تنها؛ فاطمه ابوترابی زارچی
چکیده
امروزه، تعداد زنانی که همسران خود را بر اثر طلاق از دست دادهاند رو به افزایش است. این زنان به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی معمولاً تغییراتی را در روابط خود تجربه میکنند. این تحقیق با هدف کشف تجربیات زیستة زنان زیر 35 سال مطلقه از تغییرات در روابط خانوادگی و اجتماعی پس از اطلاق در شهر ساوه انجام شد. مصاحبهشوندگان از نظر وضعیت ...
بیشتر
امروزه، تعداد زنانی که همسران خود را بر اثر طلاق از دست دادهاند رو به افزایش است. این زنان به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی معمولاً تغییراتی را در روابط خود تجربه میکنند. این تحقیق با هدف کشف تجربیات زیستة زنان زیر 35 سال مطلقه از تغییرات در روابط خانوادگی و اجتماعی پس از اطلاق در شهر ساوه انجام شد. مصاحبهشوندگان از نظر وضعیت اشتغال و مادر بودن در شرایط متفاوتی قرار داشتند. نمونهگیری این تحقیق به شکل هدفمند و با روش گلولة برفی انجام شد. با توجه به اینکه تجربیات زنان در مورد ماهیت روابط آنان پس از طلاق مورد کنکاش قرار میگیرد، رویکرد این تحقیق پدیدارشناختی است. جوهرة مشترک در تجربیات زنان در روابط خانوادگی، محیط حمایتی و کنترلی و در روابط اجتماعی، طرد اجتماعی درونزا و برونزا و فضای ناایمن شغلی و اجتماعی بود. این نتایج کاربردهای زیادی برای حمایتهای اجتماعی زنان پس از طلاق و همچنین آموزشهای زوجین از تغییرات روابط پس از طلاق خواهد داشت.
جامعه شناسی تغذیه
محمد عباس زاده؛ محمدباقر علیزاده اقدم؛ مرضیه مختاری
چکیده
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانیهای سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات بیشترین میزان مرگومیر را در بین بیماریهای روانی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، مطالعۀ حاضر تلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخصکردن ارتباط بین این اختلالات و هوش هیجانی، که بهمنزلۀ یک متغیر روانشناسیـ ...
بیشتر
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانیهای سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات بیشترین میزان مرگومیر را در بین بیماریهای روانی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، مطالعۀ حاضر تلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخصکردن ارتباط بین این اختلالات و هوش هیجانی، که بهمنزلۀ یک متغیر روانشناسیـ اجتماعی شناخته میشود، تعیین کند. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازهگیری، پرسشنامۀ بستهپاسخ است. جامعۀ آماری شامل دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1391ـ1392 به تعداد 4514 نفر است که از این تعداد، 400 نفر به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و ابعاد آن با اختلالات خوردن و ابعاد آن رابطۀ منفی و معنادار دارد؛ به این معنی که هر اندازه خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، و در کل هوش هیجانی آزمودنیها افزایش یابد، اختلالات خوردن در آنها کاهش مییابد و برعکس. براساس تجزیه و تحلیل رگرسیونی از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر هشیاری اجتماعی با 24/1 beta= - مهمترین عامل پیشبینیکنندۀ تغییرات در اختلالات خوردن است.
اقتصاد
زهرا افشاری
چکیده
این مقاله به بررسی تأثیرات متقابل باروری و برابری جنسیتی در ایران با استفاده از دادههای های پانل استانی در دورۀ زمانی 1387ـ1391 میپردازد. برای دستیابی به این هدف، اثر دو نوع برابری، برابری در خانواده و برابری در نهادهای فردگرا، بر باروری بررسی شده است. برای این منظور، دو مدل باروری و برابری جنسیتی برآورد شده است. مدل اول نشان میدهد ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تأثیرات متقابل باروری و برابری جنسیتی در ایران با استفاده از دادههای های پانل استانی در دورۀ زمانی 1387ـ1391 میپردازد. برای دستیابی به این هدف، اثر دو نوع برابری، برابری در خانواده و برابری در نهادهای فردگرا، بر باروری بررسی شده است. برای این منظور، دو مدل باروری و برابری جنسیتی برآورد شده است. مدل اول نشان میدهد که با افزایش برابری جنسیتی (در کل و در بازار کار) باروری از یک الگوی U (وارونه) تبعیت میکند؛ یعنی ابتدا افزایش برابری جنسیتی باروری را کاهش میدهد، ولی پس از رسیدن به نقطۀ عطف باروری، افزایش مییابد. مدل دوم نمایانگر یک رابطۀ Uمانند بین باروری و برابری جنسیتی (در کل و در تحصیلات) است. به عبارت دیگر، افزایش باروری ابتدا برابری جنسیتی را افزایش میدهد، سپس پس از رسیدن به نقطهای افزایش برابری جنسیتی را به همراه دارد. نتایج دلالت بر این دارد که در ایران انتقال از باروری بالا به باروری زیر سطحِ جایگزینی همراه با برابریِ سریع در نهادهای فردگرا (مانندآموزش)، ولی برابری کمتر در دیگر نهاد فردگرا، یعنی مشارکت در بازار کار، بوده است. به علاوه این انتقال همراه با برابری سریع در نهاد خانواده، ولی برابری کمتر در نهادهای خانوادهگرا، مانند توسعة سیاستهای حمایتی مناسب در دورة بارداری و فرزندداری، توسعة ترتیبات کاری انعطافپذیر محیط کار بوده است.
کامران ربیعی؛ طاهره شریعت منش
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر فهم تجربة زیسته و ادراکات فضایی زنان از پاتوقهای زنانه و نقش این پاتوقها در بازتولید ساختار اجتماعی است. به منظور دستیابی به این اهداف، با تکیه بر سنت پدیدارشناسی، مصاحبه و مشاهده بهمنزلة تکنیکهای جمعآوری اطلاعات در نظرگرفته شد. در این زمینه، چهار نوع پاتوق زنانه انتخاب شد و از طریق نمونهگیری هدفمند، ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر فهم تجربة زیسته و ادراکات فضایی زنان از پاتوقهای زنانه و نقش این پاتوقها در بازتولید ساختار اجتماعی است. به منظور دستیابی به این اهداف، با تکیه بر سنت پدیدارشناسی، مصاحبه و مشاهده بهمنزلة تکنیکهای جمعآوری اطلاعات در نظرگرفته شد. در این زمینه، چهار نوع پاتوق زنانه انتخاب شد و از طریق نمونهگیری هدفمند، 27 نفر از زنان پاتوقنشین شهر اصفهان در این پاتوقها مصاحبه شدند. پژوهش حاضر نشان میدهد که پاتوقنشینی و مصرف مکانهایی نظیر کوچه و جلسات مذهبی میتواند بهعنوان ابزاری در جهت بازتولید مناسبات قدیمی زنان در جامعه به کار گرفته شود. درواقع، این دو فضا «بازتولید و استمرار پرکتیس فضایی سنتی» را در خود دارند که به «بازتولید ایدئولوژیکی فضای جمعی» منجر میشود. در مقابل این دو فضا، کافه و محافل شعر و موسیقی بهمثابة پاتوقهایی عمل میکنند که در آنها شکل جدیدی از زیست روزمره تولید میشود که مبتنی بر بازتولید ارزشهای مردسالارانه یا استمرار ارزشهای سنتی جامعه نیست. چنین پاتوقهایی را میتوان «تولید نشانهشناسانة فضای اجتماعی مدرن» دانست که در برخی موارد مانند محافل ادبی و هنری به «تولید فضای روشنفکرانه و مقاومت فرهنگی» منجر میشود.
مطالعات زنان
حسین اطهری؛ ابوالقاسم شهریاری
چکیده
مشارکت سیاسی از نشانههای دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر ...
بیشتر
مشارکت سیاسی از نشانههای دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی آنان میتواند فهم ما از علل و چگونگی مشارکت سیاسی را مشخص سازد و راهکارهای بهبود مشارکت زنان را نمایان کند. هدف از این تحقیق، که به روش پیمایش صورت گرفته است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان در شهر بوشهر است. حجم نمونه 350 نفر بوده که به روش خوشهای (مناطق شهری) و تصادفی انتخاب شدهاند. نتایج حاصل نشان میدهد که کیفیت مشارکت زنان بوشهری از نوع تودهای یا تماشاگرانه است. معادلۀ حاصل از رگرسیون، متغیر آگاهی سیاسی را دارای بیشترین تأثیر بر افزایش مشارکت سیاسی زنان نشان داده و پس از آن، متغیرهای مذهبیبودن، تحصیلات، احساس بیقدرتی، طبقۀ اجتماعی، احساس اثربخشی سیاسی و عضویت در انجمنها بیشترین اثر را بر مشارکت سیاسی زنان دارند که در این میان متغیر بیقدرتی سیاسی اثر منفی بر مشارکت سیاسی دارد.
ناهید سلیمی؛ سیدحسین کاظمی
چکیده
درهمتنیدگی فرایند برنامهریزی حوزة زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمانها و جریانهای سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خطمشیگذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خطمشیهای عدالت جنسیتی در ایران در دو دهة اخیر متکثر و متعارض بودهاند، به واکاوی دلایل و نحوة ...
بیشتر
درهمتنیدگی فرایند برنامهریزی حوزة زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمانها و جریانهای سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خطمشیگذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خطمشیهای عدالت جنسیتی در ایران در دو دهة اخیر متکثر و متعارض بودهاند، به واکاوی دلایل و نحوة ایجاد تشتت در فرایند خطمشیگذاری با محوریت نقشآفرینی بازیگران پیدا و پنهان بپردازد. در این مسیر، این پژوهش در ابتدا گفتمانهای غالب در خطمشیهای نهایی را به روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه و به منظور بازنمایی تشتت موجود تحلیل کرده و در ادامه براساس نظریة اتخاذی در پژوهش، مبنی بر اثری که خردهسیستمها بر جهتنهایی خطمشیها دارند، به تحلیل روایت و احصای روایتهای بازیگران فرعی فرایند خطمشیگذاری پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که متأثر از تعدد گفتمانی خردهسیستمها، خطمشیهای رسمی حوزة زنان و خانواده با محوریت عدالت جنسیتی در بسیاری از موارد دچار تعدد جهات نهایی هستند. به طور مشخص، زمانی که دالهای اصلی خطمشیها با روایتهای بازیگران مقایسه میشود، نفوذ قدرت غیرمستقیم ائتلافهای گفتمانی در فرایند مسئلهشناسی و راهحلدهی خطمشیگذاری کاملاً مشهود است.
مسعود حاجی زاده میمندی؛ حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگیاند و در شرایطی که کمآبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کمآبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریة دادهبنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل دادهها استفاده شده است. ...
بیشتر
زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگیاند و در شرایطی که کمآبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کمآبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریة دادهبنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل دادهها استفاده شده است. نحوة نمونهگیری مبتنی بر نمونهگیری هدفمند بوده است. همچنین، برای حصول اعتمادپذیری پژوهش، از سه تکنیک اعتمادپذیری از سوی اعضا، روش مقایسة تحلیلی و بازرسی خارجی از سوی استادان راهنما و مشاور استفاده شده است. به منظور گردآوری دادهها، با 30 زن ساکن در شهر اصفهان مصاحبة نیمهساختاریافته انجام گرفت. بعد از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 10 مقولة اصلی و مدل پارادایمی ارائه شد. مخاطرات محیطی و طبیعی و مدرنشدن بهمنزلة شرایط علّی کمآبی، بیماری وسواس و دغدغههای اجتماعی و روانی بهمنزلة شرایط زمینهای، حکمرانی آب و فناوریهای مصرف آب بهمنزلة شرایط مداخلهگر و صرفهجویی و آگاهی و آموزش بهمنزلة استراتژیها و در آخر درک خطر و مسئولیتپذیری و احساس گناه از مصرف بیرویه بهمنزلة پیامدها به دست آمد. نظریة جوهری در این پژوهش، فرهنگ و زیرساخت در قالب یک مدل پارادایمی ارائه شد.
علوم سیاسی
مرضیه سمائی صحنه سرائی؛ رحیم خستو؛ سعید مقیمی
چکیده
زنان، بهعنوان نیمی از شهروندان جامعه، درصورت بهرسمیت شناختن حقوق برابرشان با مردان، میتوانند نقشی کاربردی و اساسی در توسعۀ پایدار ایفا کنند. نهادها و سازمانهای مدنی همچون احزاب و سمنها نقش مؤثری در توسعۀ سیاسی و سیستم توزیع قدرت داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی ...
بیشتر
زنان، بهعنوان نیمی از شهروندان جامعه، درصورت بهرسمیت شناختن حقوق برابرشان با مردان، میتوانند نقشی کاربردی و اساسی در توسعۀ پایدار ایفا کنند. نهادها و سازمانهای مدنی همچون احزاب و سمنها نقش مؤثری در توسعۀ سیاسی و سیستم توزیع قدرت داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی کشور میشوند و درصورت کاربست درست و منطقی، منجر به مشارکت بیشتر زنان خواهند شد. در پژوهش پیش رو مشکلات زنان کنشگر در دو دهۀ 70 و 80 و میزان مشارکت و نحوۀ عاملیت آنها در احزاب و سازمانهای مردمنهاد بیان شده است، و به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شده که علل مشارکت بیشتر زنان در سازمانهای مردمنهاد نسبتبه احزاب سیاسی طی دهههای 70 و 80 چیست و چه عواملی باعث گردیده احزاب سیاسی در حوزۀ فعالیتهای زنان به کارویژههای مطلوب خود دست نیابند. برای یافتن پاسخ این سؤالات از روش کیفی و توصیفی سود برده شده است. نتایج مطالعات اسنادی، کدگذاری و مقولهبندی دادههای مصاحبهها ازطریق نرمافزار MAXQDA و بهرهگیری از روش تحلیل محتوا و تئوری دادهبنیاد نشان داد که هرچند احزاب سیاسی بعد از سالهای دهۀ 70 و 80 مدعی گسترش نقش زنان در عرصۀ سیاسی و اجتماعی بودهاند، بهدلیل ماهیت احزاب سیاسی در ایران، این مهم در سطوح عالی بهندرت اتفاق افتاده است و سازمانهای مردمنهاد تا حدود بسیار زیادی از وضعیت بهتری برای حضور، گسترش و ایفای نقش مشارکتجویانۀ زنان برخوردار بودهاند.