مطالعات زنان
صابر کلهری؛ فرشاد محمدیان
چکیده
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل ...
بیشتر
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل آینده دارد و از این رو ، توانمندسازی اقتصادی زنان به سرمایه انسانی و قابلیت های انسانی نیز کمک می کند. مطالعه حاضر باهدف تأثیر دسترسی مالی بر میزان توانمند سازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه با استفاده از داده های تابلویی طی سال های 2004 الی 2018 و روش گشتاور های تعمیم یافته (GMM) انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که توانمند سازی اقتصادی با بهبود دسترسی مالی افزایش می یابد به گونه ای که با افزایش 1 درصدی در تعداد شعب بانک های تجاری میزان توانمند سازی اقتصادی به اندازه 37/0 درصد افزایش می یابد همچنین متغیرهای امید به زندگی، تحصیلات و هزینه های زندگی رابطه مثبت و معنادار و متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه معنادار و منفی با توانمند سازی اقتصادی دارند لذا پیشنهاد می شود که دولتها، سازمانها و افراد سیاستگزار تدابیری را در جهت تسهیل و بهبود و افزایش اهدای وام های خود اشتغالی برای زنان در جهت فعال سازی آن ها در جامعه و بازار کار بیندیشند همچنین با ارائه برنامه هایی در جهت افزایش سطح سواد و دانش زنان جامعه و با اجرای طرح ها و برنامه های توسعه ای و در مجموع با ارائه خدمات جامع در جهت افزایش سلامت و طول عمر زنان، توانمندی اقتصادی زنان را بهبود بخشند.
مطالعات زنان
زینب مرادی نژاد؛ محمدتقی کرمی؛ سعیده امینی؛ سعید ذکایی
چکیده
زنان ایرانی جهت ورود به عرصۀ سیاست یا مواجهه با امر سیاسی، استراتژیهای متنوعی درپیش میگیرند که هدف این پژوهش، فهم آنها از منظر زنان است. منظور از استراتژی، راهبردهای کلانی است که میتوان در مجموع از رفتارهای فرد در موقعیتهای گوناگون کشف کرد و در نوشتار حاضر بدین معناست که زنان ایرانی از چه سازوکارهای جهت ورود به عرصۀ سیاست ...
بیشتر
زنان ایرانی جهت ورود به عرصۀ سیاست یا مواجهه با امر سیاسی، استراتژیهای متنوعی درپیش میگیرند که هدف این پژوهش، فهم آنها از منظر زنان است. منظور از استراتژی، راهبردهای کلانی است که میتوان در مجموع از رفتارهای فرد در موقعیتهای گوناگون کشف کرد و در نوشتار حاضر بدین معناست که زنان ایرانی از چه سازوکارهای جهت ورود به عرصۀ سیاست و مواجهه با امر سیاسی استفاده میکنند؟ به این منظور چارچوب مفهومی با رویکردی تفسیری - انتقادی و با اتکا به مفاهیم حساسی همچون درک از نابرابری جنسیتی، تجربۀ متفاوت (تجربۀ زیستۀ زنانه) و پیشروی آرام منبعث از دیدگاههایی همچون فمینسیم رادیکال و نظریۀ آصف بیات، تدوین شد. این پژوهش با رویکرد کیفی (مصاحبههای فردی و گروهی) و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش چهار گونه استراتژی مقاومت جنسیتی جسورانه، بیعملی منتظرانه، سیاستورزی زنانه (استراتژی نرم)، و عزلتگزینی مأیوسانه بهدست آمدهاند. ازاینرو میتوان گفت با توجه به تفاوت شیوۀ آگاهی و منشأ آن در افراد، گزینش استراتژی و راهبرد نیز در بین زنان متفاوت است و بهدنبال آن تکثری از الگوهای عاملیت و سوژگی زنان در میدان سیاست وجود دارد. علاوهبراین نتایج پژوهش حاکی از دو نکتۀ مهم است: 1. حساسیتهای جنسیتی و کنشگری سیاسی زنان پیونده خورده و جداییناپذیرند. 2. جنسیت را میتوان بهعنوان یکی از بردارهای تعیینکنندۀ کنشگری سیاسی در عرصۀ خرد و کلان دانست.
مطالعات زنان
زهرا رجایی؛ مریم مهرپرور؛ محیا فیروزیان
چکیده
نقش زنان در توسعۀ امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعۀ اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همۀ جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و به روش ...
بیشتر
نقش زنان در توسعۀ امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعۀ اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همۀ جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و به روش توصیفی و پیمایشی است. جامعۀ آماری تحقیق کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند که براساس جدول مورگان، حجم نمونه 110 نفر محاسبه شده است. بهمنظور بررسی و آزمون متغیرهای مؤثر در موضوع تحقیق، بهترتیب از پرسشنامۀ استاندارد اسمیت (۲۰۱۲) برای سنجش متغیر باورهای سقف شیشهای، پرسشنامۀ استاندارد خدایاری (۱۳۹۶) برای سنجش متغیر جانشینپروری و پرسشنامۀ استاندارد نجارزاده آرانی (۱۳۹۹) برای سنجش متغیر سبک رهبری استفاده شده است. پایایی و روایی پرسشنامهها بهترتیب از طریق پایایی ترکیبی و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS بهترتیب برای تهیۀ آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که باورهای سقف شیشهای بر سبک رهبری زنان در پستهای مدیریتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوهبر آن مشخص شد باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
مطالعات زنان
حجیه بی بی رازقی نصرآباد
چکیده
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع ...
بیشتر
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد، انتخاب و براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوۀ گردآوری دادههای مصاحبۀ عمیق بهصورت انفرادی و حضوری و روش تحلیل یافتهها، تحلیل مضمون است که به سه شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. براساس یافتههای مطالعه زمینههای تعارض در 8 خردهمضمون و 3 مضمون اصلی «رویکرد جنسیتی نابرابر در عرصههای خصوصی و عمومی»، «الزامات شغلی بالا» و «رهاشدگی و در حاشیه ماندن سیاستهای حمایت از خانواده و فرزندآوری» قرار میگیرد. راهکارهای مادران شاغل برای ایجاد سازگاری که از مجموع 95 مفهوم اولیه و 18 زیرمضمون استخراجشدهاند، در دو مضمون اصلی تحت عنوان «عقلانیت کرانمند» و «شکلگیری تمهیدات غیرسنتی سازمانی» دستهبندیشدهاند. درمجموع درحالیکه ابتکارات سیاستگذاری میتواند در کمک به زنان برای سازگاری نقشهای دوگانه مؤثر باشد، بسیاری از زنان هنوز این مسائل را در سطح فردی یا شخصی حل میکنند و احساس میکنند سیاستهای اتخاذشده ازسوی سازمان کافی نیست و یا ضمانت اجرایی ندارد و به همین دلیل بهطور ملموس بر زندگی آنها تأثیر نگذاشته است.
مطالعات زنان
ابوالفضل دلاوری؛ الهه صادقی
چکیده
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و ...
بیشتر
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و چگونه و تا چه اندازه به دگرگونی در وضعیت حقوقی و حقیقی زنان منجر شد؟ این مقاله با رویکرد نظری تلفیقی (کنشگرایی تاریخمند) و استفاده از روش تاریخیـ اسنادی و تحلیل طولی نشان داد که سیاست جنسیت در دورة اشارهشده تحولات متعددی به خود دیده است. تحولات مزبور از سه متغیر ناهمزمان و ناهمسوی «ایدهها و جنبشهای معطوف به اصلاحات»، «مقاومت نیروهای محافظهکار» و «جهتگیری و عملکرد حکومت» متأثر بوده است. در دورة پیشامشروطه، نطفههای اولیة ایدهها و تحرکهای معطوف به تغییر وضعیت زنان شکل گرفت؛ اما مقاومت شدید محافظهکاران و بیمیلی دولتمردان مانع تغییر قابل ملاحظه در وضعیت زنان بود. در فاصلة جنبش مشروطیت تا کودتای 1299، با افزایش تحرک اجتماعی خود زنان و حمایت برخی نیروها و نهادهای سیاسی جدید نظیر مجلس و احزاب اصلاحطلب علاوه بر اعطای حق آموزش به زنان، ایدهها و مطالبات جدیدی نظیر برابری حقوقی و حق مشارکت سیاسی زنان نیز مطرح شد. در دورة بیستساله پس از کودتا، که دولت خود عهدهدار تغییر وضعیت زنان شد، گرچه تغییرات قابل ملاحظهای در آموزش، اشتغال و حضور زنان در عرصههای عمومی رخ داد، سرشت آمرانة این تغییرات و ناسازگاری آن با فرهنگ مسلط نهتنها مانع توسعه و تعمیق ایدهها و جنبشهای اصلاحی در حوزة جنسیت بود، بلکه زمینهساز رشد گرایشها و نیروهای واگشتگرا در دورههای بعد شد.
مطالعات زنان
عاطفه خادمی؛ فاطمه تقیزاده
چکیده
پرداختن به موضوع زنان در بدنة دانشی اغلب ناظر بر شبکهای از نظام مسائل آنان صورت میپذیرد و دانش تولیدشده عموماً بر مسائل این قشر به صورت موردی متمرکز است. بدین معنا که همواره در ارتباط با موضوع زنان با طیفی از یافتههای متمرکز بر مسائل فردی، خانوادگی یا اجتماعی مواجهیم که به صورت منفک و ترکیبی مدل روشنی از چیستی زن در گفتمان انقلاب ...
بیشتر
پرداختن به موضوع زنان در بدنة دانشی اغلب ناظر بر شبکهای از نظام مسائل آنان صورت میپذیرد و دانش تولیدشده عموماً بر مسائل این قشر به صورت موردی متمرکز است. بدین معنا که همواره در ارتباط با موضوع زنان با طیفی از یافتههای متمرکز بر مسائل فردی، خانوادگی یا اجتماعی مواجهیم که به صورت منفک و ترکیبی مدل روشنی از چیستی زن در گفتمان انقلاب اسلامی ارائه نمیدهد. فقدان رویکرد منظومهای و مدل روشن و واضح از زن در گفتمان انقلاب اسلامی از خلأهای مهم محسوب میشود. لذا این پژوهش، فارغ از نگاه موردی و گزینشی به مسائل زنان، با هدف ترسیم مدل مفهومی منظومة فکری رهبر انقلاب در موضوع زن به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که زن در منظومة فکری رهبر انقلاب در چه الگوی مفهومی تصویر میشود. برای پاسخ به این پرسش، با اتخاذ روش تحلیل محتوای کیفی در چارچوب رویکرد منظومهای، دو مفهوم کلیدی الگوی سوم و انسان انقلابی بهدست آمد که هریک از این مفاهیم ابعاد تصویر را نمایان میکند و تصویر تولیدشده مبین نگاه فراجنسیتی اما با ملاحظات جنسیتی رهبر انقلاب به موضوع زن در کلانمنظومة فکری ایشان است.
مطالعات زنان
بهروز روستاخیز؛ عطیه آذرشب؛ امیلیا نرسیسیانس
چکیده
برخلاف بسیاری از پژوهشهای گذشته، که بیشتر با الهام از نوعی گفتمان پزشکی و آسیبشناختی به دنبال بررسی پیامدهای مصرف قلیان و مواد دخانی بر سلامت مصرفکنندگان بودهاند، هدف پژوهش حاضر فهم دلالتهای معنایی چنین امری بین زنان بلوچ ساکن در روستای دامن شهرستان ایرانشهر است. با توجه به مسئلهمحوری پژوهش و مهمترین هدفی که ...
بیشتر
برخلاف بسیاری از پژوهشهای گذشته، که بیشتر با الهام از نوعی گفتمان پزشکی و آسیبشناختی به دنبال بررسی پیامدهای مصرف قلیان و مواد دخانی بر سلامت مصرفکنندگان بودهاند، هدف پژوهش حاضر فهم دلالتهای معنایی چنین امری بین زنان بلوچ ساکن در روستای دامن شهرستان ایرانشهر است. با توجه به مسئلهمحوری پژوهش و مهمترین هدفی که اشاره شد، در بعد روششناختی از نوعی رویکرد کیفی متناسب با کار انسانشناختی، یعنی «مردمنگاری»، بهره بردهایم. درنهایت، یافتهها نشان میدهند که تمایل به مصرف قلیان در جامعة مطالعهشده صرفاً تمایلی فردی و آنی نیست و عملی ضد اجتماعی و ناهنجار بهشمار نمیآید. بهعکس، این عمل را باید در امتداد بسترهای فرهنگیِ ویژهای دید که دلالتهای معنایی خاصی را نیز به دنبال دارد. این موضوع به دنبال ارائة شش مقولة محوری مورد بحث قرار گرفته است: 1. مصرف قلیان و تداوم سنتها؛ 2. مصرف قلیان، تأیید و هویتیابی اجتماعی؛ 3. مصرف قلیان، رهایی از تنش و عاملیت زنانه؛ 4. مصرف قلیان و اوقات فراغت؛ 5. مصرف قلیان و درمان بیماری؛ 6. مصرف قلیان، تقویت و تداوم انسجام گروه.
مطالعات زنان
احمد کلاته ساداتی؛ حمید حجازی؛ الهام مرادی نژاد
چکیده
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ...
بیشتر
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر برآورد شد. شیوة نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS.ver 16 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد گرایش به رفتارهای پرخطر بین زنان در حد متوسط قرار دارد. بین میزان دینداری و رفتار پرخطر رابطة معنادار و معکوس (619/0-) وجود دارد. بین دینداری و وضعیت تأهل رابطة معنادار (126/24) وجود دارد. میزان دینداری در افراد متأهل بیش از افراد مجرد است. تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش دینی با ضریب بتا 558/0- بر میزان رفتارهای پرخطر اثرگذارند.
مطالعات زنان
راحله کاردوانی
چکیده
یکی از مباحث مهم مطرح در الگوهای خدمات اجتماعی و به نوعی هستة مرکزی جایگاه جنسیت در دولت رفاه به وضعیت زنان در بازار کار و بهویژه بحث سیاستگذاری درخصوص مراقبت از کودکان مادران شاغل اختصاص دارد؛ موضوعی که از جهات مختلف خانوادگی و اجتماعی ابعاد مسئلهمندی دارد و لذا بستر ایجاد اختلافات گستردهای در دیدگاهها، مواضع و راهبردهای ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم مطرح در الگوهای خدمات اجتماعی و به نوعی هستة مرکزی جایگاه جنسیت در دولت رفاه به وضعیت زنان در بازار کار و بهویژه بحث سیاستگذاری درخصوص مراقبت از کودکان مادران شاغل اختصاص دارد؛ موضوعی که از جهات مختلف خانوادگی و اجتماعی ابعاد مسئلهمندی دارد و لذا بستر ایجاد اختلافات گستردهای در دیدگاهها، مواضع و راهبردهای سیاستی بهشمار میرود. یکی از مسیرهای مهم شناخت نواقص و راهبردهای بهبود سیاستهای مراقبت از کودک فهم تجربیات و ابعاد مختلف مواجهة مادران شاغل با این سیاستها بهعنوان اصلیترین گروه مرتبط با آنهاست. این پژوهش با شیوة پدیدارشناختی مبتنی بر جمعآوری دادهها از نمونة مادران شاغل با فرزند کمتر از هفت سال، که براساس نمونهگیری هدفمند تا حد اشباع نظری و با تمرکز بر شاغلان در دانشگاههای شهر اصفهان انتخاب شدهاند، قصد درک معنا و تجربة مادران شاغل از سیاستهای ایران درخصوص مراقبت از کودکان این گروه را دارد؛ تا از خلال آن به راهبردهای سیاستی در جهت بهبود و رفع نواقص احتمالی موجود در این حوزه دست یابد. از فرایند تحلیل دادهها مبتنی بر رویکرد هفتمرحلهای کولیزی، پنج تم اصلیِ «ارزیابی محتوایی سیاستها»، «ارزیابی نحوة اجرای سیاستها»، «متغیرهای واسطهای»، «آثار و پیامدها» و «راهبردها» حاصل شد. نتیجه آنکه، براساس تجربة زیستة گروه نمونه از مادران شاغل، سیاست مراقبت در ایران از جهات مختلفی، بهویژه نبود انعطاف لازم در قوانین و اجرای آنها در ارتباط با شرایط مادر/ کودک و فقدان سویههای جنسیتی و حمایتگرانه در زمینههای فکری مجریان و کارفرمایان، کفایت لازم در تأمین آرامش و رضایت مادران را ندارد. همچنین، دادهها نشان داد که متغیرهای واسطهای متعددی مانند شرایط خانوادگی، مالی، کاری، شخصیتی و میزان آگاهی مادران در چگونگی درک و مواجهة آنها با سیاستهای مراقبت از کودک تأثیرگذار و موجب ظهور تأثیرات متفاوت در وضعیت مادر/ کودک/ اشتغالاند.
مطالعات زنان
فاطمه قاسمپور؛ زهره نصرت خوارزمی
چکیده
رشتة مطالعات زنان از دهة 1970 در امریکا تأسیس شده و به دلیل تعداد، تنوع موضوع و مواد درسی رشد روزافزونی داشته است. از وجوه مهم تکوین این رشته، پیوستگی به واقعیتِ در حال تغییر وضعیت زنان در جامعة امریکاست. تأسیس این رشته در کنار جنبشهای مدنی زنان و با عنایت به تغییرات مفهومی و توسعة مصداقی حقوق و توانمندسازی زنان قابل پیگیری است. بیش ...
بیشتر
رشتة مطالعات زنان از دهة 1970 در امریکا تأسیس شده و به دلیل تعداد، تنوع موضوع و مواد درسی رشد روزافزونی داشته است. از وجوه مهم تکوین این رشته، پیوستگی به واقعیتِ در حال تغییر وضعیت زنان در جامعة امریکاست. تأسیس این رشته در کنار جنبشهای مدنی زنان و با عنایت به تغییرات مفهومی و توسعة مصداقی حقوق و توانمندسازی زنان قابل پیگیری است. بیش از یک دهه است که رشتة مطالعات زنان در امریکا، بهرغم پویایی درونگفتمانی، با چالشی برخاسته از تغییرات پارادایمی حوزة جنسیت روبهرو هستند؛ بهنحویکه حتی نام این رشته ناکافی و نارسا قلمداد میشود. مقالة حاضر، با روش فرایندپژوهی مبتنی بر آثار تاریخنگارانة مطالعات زنان در امریکا، به تحلیل انعکاس تغییرات پارادایمی زنان و جنسیت در تکوین این رشته و چالشهای پیش روی آن میپردازد. فرایند تکوین این رشته در سه دوره، اعم از پارادایم سیستم جنس دوگانه: زنان در برابر مردان (1970ـ اوایل دهة 1980)، تغییر پارادایم از زن به زنانـ از زنان به جنسیت (دهة 1980ـ نیمة دهة 1990) و پارادایم تفوق گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی (نیمة دهة 1990 تاکنون)، واکاوی شده است. فهم این پویایی گفتمانی در امریکا به فهم گفتمان جنسیت در سطح بینالمللی میانجامد.
مطالعات زنان
مریم رفعتجاه؛ ابوعلی ودادهیر؛ شیوا علینقیان
چکیده
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی ...
بیشتر
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئلهیابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریانهای سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئلة مادری در اندیشة فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئلة مادری نشان میدهد. پارادایم طرد و ذاتگرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربرمیگیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود میآورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوتها مبتنی است و درنهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریة تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوههای خلاقانه و مخربِ شناختِ آنها معرفی میکند که میتواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعة فراگیر صلح و دنیایی انسانیتر بینجامد.
مطالعات زنان
حسین بنیفاطمه؛ محمد عباسزاده؛ محمدباقر علیزادهاقدم؛ نیّر محمدپور
چکیده
خشونت علیه زنان یکی از موانع مهم بازدارنده در توسعة همة جوامع است. خشونت علیه زنان را میتوان در همة اشکال فیزیکی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی، هم در حوزة عمومی و هم در حوزة خصوصی، مشاهده کرد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این تحقیق به مطالعة زنان متأهل 20 تا 60 سال در شهر تبریز پرداخته شده است. شیوة نمونهگیری به روش گلولهبرفی ...
بیشتر
خشونت علیه زنان یکی از موانع مهم بازدارنده در توسعة همة جوامع است. خشونت علیه زنان را میتوان در همة اشکال فیزیکی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی، هم در حوزة عمومی و هم در حوزة خصوصی، مشاهده کرد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این تحقیق به مطالعة زنان متأهل 20 تا 60 سال در شهر تبریز پرداخته شده است. شیوة نمونهگیری به روش گلولهبرفی است. دادههای کیفی با استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته در حول محورهای اساسی تحقیق از 24 نفر از زنان متأهل شهر تبریز جمعآوری شدهاند. تحلیل دادهها با روش نظریة زمینهای و با استفاده از شیوة کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافتهها نشان میدهد خشونت فیزیکی مردان علیه زنان بازتاب فشارها و استرسهای متعددی است که بر آنها وارد میشود. به این معنا که خشونت مردان علیه زنان در خانواده نمایانگر واکنش مردان در برابر فشارهای بیرونی و درونی موجود در حوزههای عمومی و خصوصی است. مفهوم «استرس» در این مطالعه نوعی واکنش منفی مردانه به شرایط و وضعیت حاکم بر جامعه است که اعمال خشونت علیه زنان بخشی از تبعات آن شرایط است.
مطالعات زنان
مسعود نیکوقدم؛ محدثه قلیزاده امیرآباد؛ عبدالله خوشنودی
چکیده
در قرن بیستم، با موج جدید تحولات سیاسی در بسیاری از کشورها، محققان به دنبال درک پیششرطهای لازم برای ظهور و تداوم دموکراسی بودند. در این بین، «نظریة نوسازی» از بالاترین حمایت تجربی برای تحقق دموکراسی برخوردار شد. اما ناکارآیی این نظریه در عمل، به پررنگشدن نقش عوامل دیگر منجر شد. یکی از این عوامل که تاکنون توجه چندانی ...
بیشتر
در قرن بیستم، با موج جدید تحولات سیاسی در بسیاری از کشورها، محققان به دنبال درک پیششرطهای لازم برای ظهور و تداوم دموکراسی بودند. در این بین، «نظریة نوسازی» از بالاترین حمایت تجربی برای تحقق دموکراسی برخوردار شد. اما ناکارآیی این نظریه در عمل، به پررنگشدن نقش عوامل دیگر منجر شد. یکی از این عوامل که تاکنون توجه چندانی بدان نشده است، نقش توانمندسازی زنان است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل چگونگی تأثیر توانمندسازی زنان بر توسعة دموکراسی، از الگوی «جنسیتـ توسعة دموکراسی» بهره گرفته شده است. روش اقتصادسنجی استفادهشده، یک الگوی پانل پویا به روش برآورد گشتاورهای تعمیمیافته برای سالهای 1990 تا 2015 در کشورهای منتخب است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای در نظر گرفته شده برای سنجش توانمندسازی زنان در این تحقیق، همگی تأثیری معنادار بر توسعة دموکراسی در طول دورة مورد نظر داشتند. به این صورت که دو متغیر «آموزش» و «نرخ مشارکت نیروی کار زنان» به ترتیب با ضرایب 61/0+ و 07/0+ تأثیر مثبت و معنادار بر توسعة دموکراسی دارند و متغیر «نرخ باروری» با ضریب 22/0- تأثیر منفی و معنادار بر توسعة دموکراسی دارد.
مطالعات زنان
امیلیا نرسسیانس؛ ابراهیم فیاض؛ لیلا اردبیلی
چکیده
تحقیقات اخیر در حوزة علومشناختی دربارة استعارۀ مفهومی نشان دادهاند که استعاره صرفاً یک پدیدة زبانی نیست، بلکه اساساً فرایندی مفهومیـ تجربی است که جهان ذهنی ما را ساختمند میکند و ابزاری است که منعکسکنندة منشأ ساختارهای شناختی تفکر انسان است. پژوهش حاضر بر آن است با بررسی مفهومسازیهای استعاری ازدواج و فرزند،که ...
بیشتر
تحقیقات اخیر در حوزة علومشناختی دربارة استعارۀ مفهومی نشان دادهاند که استعاره صرفاً یک پدیدة زبانی نیست، بلکه اساساً فرایندی مفهومیـ تجربی است که جهان ذهنی ما را ساختمند میکند و ابزاری است که منعکسکنندة منشأ ساختارهای شناختی تفکر انسان است. پژوهش حاضر بر آن است با بررسی مفهومسازیهای استعاری ازدواج و فرزند،که در کاربردهای زبان فارسی روزمره بهوفور دیده میشوند، نشان دهد که چگونه بررسی استعارههای مفهومی در چارچوب زبانشناسی اجتماعیـ شناختی میتواند ما را در درک بهتر بازنماییهای جمعی و شناخت فرهنگی ازدواج و فرزندآوری یاری رساند. برای رسیدن به این هدف، پژوهش حاضر با استفاده از راهبرد قومنگاری و فن مصاحبههای نیمهساختیافته از زنان متأهل دارای فرزند، بین سنین 50 تا 70 سالِ ساکن شهر تهران، استعارههای رایج در مفهومسازی ازدواج و فرزند را بهدست آورده و در ادامه با تکیه بر نظریة استعارههای مفهومی، آنها را مورد تحلیل کیفی قرار داده است. نتایج نشان میدهند که استعارههای بهدستآمده در بررسی بازنمایی جمعی و شناخت فرهنگی مفهوم ازدواج و فرزند معنادارند و به ما کمک میکنند به درک عمیقی از فهم فرهنگی این مفاهیم در جامعه دست یابیم.
مطالعات زنان
میمنت عابدینی بلترک؛ سیروس منصوری
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی موانع ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش، مطالعة موردی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطحبندی موانع و دستهبندی آنها استفاده شد. جامعة آماری پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاهها تشکیل میدهند که از بین آنها 13 نفر بهعنوان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی موانع ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش، مطالعة موردی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطحبندی موانع و دستهبندی آنها استفاده شد. جامعة آماری پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاهها تشکیل میدهند که از بین آنها 13 نفر بهعنوان نمونة پژوهش به شیوة هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامة خودتعاملی محققساخته بود. به منظور سنجش و ارزیابی روایی پرسشنامه از ملاک روایی محتوایی استفاده شد. بدین صورت که پرسشنامه در ابتدا از سوی متخصصان حوزة زنان بررسی و پس از اصلاحات عوامل نهایی تدوین شد. نتایج پژوهش نشان داد که 10 عامل بهعنوان موانع نهایی مؤثر بر عدم ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش به حساب میآیند. همچنین، تحلیل حاصل از دادهها به سطحبندی مدل به 8 سطح منجر شد. سطح هشتم مدل شامل هنجارهای مبتنی بر سنتگراییاند. سطح هفتم شامل غلبة فرهنگ مردسالاری و نگرش کلیشهای به مدیریت زنان است. تبعیضهای جنسیتی نانوشته بهعنوان سطح ششم مدل به حساب میآید. عاملهای نپذیرفتن مدیریت زنان از سوی کارکنان و همچنین ناتوانی زنان در برخورد قهرآمیز و ریسکناپذیری مشترکاً بهمنزلة سطح پنجم مدل به حساب میآیند. نداشتن خودباوری و اعتمادبهنفس زنان بهمنزلة سطح چهارم مدل و تعارض شغلی با وظایف خانوادگی نیز بهمنزلة سطح سوم مدل بهدست آمد. همچنین، عاملهای نپذیرفتن مسئولیت مدیریتی از سوی زنان بهمنزلة سطح دوم و عدم شایستهگزینی بهمنزلة سطح اول است.
مطالعات زنان
کرم حبیبپور گتابی
چکیده
مقالة حاضر با تلفیقی از نظریههای برساختگرایی اجتماعی و فمنیستی به بررسی کمّوکیف آسیبپذیری زنان در سوانح طبیعی به منظور مدیریت بهینة ریسک سوانح طبیعی با هدف کاهش میزان آسیبپذیری آنان میپردازد. روششناسی تحقیق کمی و روش آن پیمایشی بوده است که بین 768 نفر از زنان و مردان 15 تا 65 سالة دو شهر گرگان و کرمان براساس شیوههای ...
بیشتر
مقالة حاضر با تلفیقی از نظریههای برساختگرایی اجتماعی و فمنیستی به بررسی کمّوکیف آسیبپذیری زنان در سوانح طبیعی به منظور مدیریت بهینة ریسک سوانح طبیعی با هدف کاهش میزان آسیبپذیری آنان میپردازد. روششناسی تحقیق کمی و روش آن پیمایشی بوده است که بین 768 نفر از زنان و مردان 15 تا 65 سالة دو شهر گرگان و کرمان براساس شیوههای نمونهگیری خوشهای، طبقهبندی متناسب و تصادفی نظاممند انجام شده است. نتایج نشان داد که حوزههای مهم آسیبپذیری زنان در سوانح طبیعی عبارت بودند از: فقدان امنیت، فقدان اشتغال، فقدان یا ضعف آموزش در زمینة سوانح طبیعی و مشکلات فرهنگی یا انگارههای تفکر سنتی مردان درخصوص زنان و باورنداشتن به مشارکت زنان در سوانح. همچنین، دلایل مهم آسیبپذیری زنان در سوانح طبیعی، در مقایسه با مردان، عبارت بودند از: پتانسیل و زمینة آسیبپذیری بیشتر روحی و روانی زنان (به دلیل عاطفیبودن، داشتن ترس و اضطراب و...)، شرایط اجتماعی تعریفشده برای زنان در جامعه و رعایتنکردن حقوق زنان از طرف جامعه و مسئولان، آسیبپذیری جسمانی و فیزیکی زنان و حفظ حجاب در زمان وقوع سوانح و... . دلالت یافتهها بر آن است که سوانح طبیعی ذاتاً پدیدههای اجتماعیاند و در ساختار یا نظام اجتماعی ریشه دارند. ازاینرو، آسیبپذیری زنان در سوانح طبیعی را میتوان بهمنزلة امری برساختی و نتیجة ساختارهای اجتماعی و نظامهای معنایی آن دانست که تفکیک نقشی زن و مرد موجب تولید و بازتولید این آسیبپذیری میشود.
مطالعات زنان
کریم نادری مهدیی؛ هاجر وحدت مودب
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایة اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف در زمرة پژوهشهای کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایة اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف در زمرة پژوهشهای کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که جمعاً 460 نفرند و از این تعداد 266 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدند. ابزار اصلی گردآوری دادههای مورد نیاز تحقیق پرسشنامه بوده است که پایایی آن در همة قسمتها حدود 85/0 برآورد شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای گردآوریشده از نرمافزار Lisrel و SPSS20 استفاده شد. نتایج حاصل از نتایج تحلیل خوشهای بیانگر این است که 25/63 درصد از افراد مطالعهشده از نظر توانمندی ضعیف و 21 درصد نسبتاً توانمند بودند؛ درحالیکه فقط 84/14 درصد از افراد کاملاً توانمند ارزیابی شدند. براساس نتایج تحلیل تشخیصی نیز میتوان گفت عوامل مهمی که این گروهها را از هم متمایز میکنند به ترتیب عبارتاند از: تأمین مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی.
مطالعات زنان
ندا رضویزاده؛ زهرا برادران کاشانی
چکیده
گردشگری بهمنزلة یک فعالیت فراغتی مدرن در جوامع معاصر شناخته میشود. بااینحال، همچون بسیاری از فعالیتهای فراغتی، دسترسی به سفر و گردشگری توزیع برابری در میان دستههای مختلف اجتماعی از جمله طبقات و جنسیتهای مختلف (زنان و مردان) ندارد. از سوی دیگر، طبقة متوسط در جامعة ایران دگرگونیهای وسیعی را در ارزشها، الگوهای رفتاری ...
بیشتر
گردشگری بهمنزلة یک فعالیت فراغتی مدرن در جوامع معاصر شناخته میشود. بااینحال، همچون بسیاری از فعالیتهای فراغتی، دسترسی به سفر و گردشگری توزیع برابری در میان دستههای مختلف اجتماعی از جمله طبقات و جنسیتهای مختلف (زنان و مردان) ندارد. از سوی دیگر، طبقة متوسط در جامعة ایران دگرگونیهای وسیعی را در ارزشها، الگوهای رفتاری و انتخابها در دهههای اخیر تجربه میکند. از همین رو، هدف پژوهش حاضر پاسخ به دو پرسش ذیل است: نخست اینکه زنان امروز طبقة متوسط در کلانشهرهای ایران چه کارکردهایی برای سفرهای تکجنسیتی ادراک میکنند؟ و دوم اینکه زنان مذکور در سفرهای تکجنسیتی پیش، حین و پس از سفر چه چالشهایی را ادراک میکنند و برای مواجهه با این چالشها چه راهبردهایی را اتخاذ میکنند؟ برای این منظور رویکرد کیفی و روش مردمنگاری اتخاذ شد. در این زمینه، از چهارده زن مصاحبة عمیق انجام شد. یافتهها نشان داد زنان دو نوع کارکرد سلبی و ایجابی برای سفرهای تکجنسیتی/ تنها قائلاند. مهمترین چالش آنها، پیش از سفر، جلب رضایت خانواده و مدیریت منزل در غیابشان بود. چالشهای حین سفر نیز به دو گونة عاطفی و کارکردی قابل دستهبندی بود. چالشهای پس از سفر نیز چندان حائز اهمیت دانسته نمیشد. زنان برای مقابله با این چالشها راهبردهای گوناگونی اتخاذ میکردند که طیفی از واکنشهای منفعلانه تا فعالانه و خلاقانه را دربرمیگرفت. درمجموع، سفر تکجنسیتی یا تنها برای زنان عرصة تجربه، محکزدن و اثباتِ قدرت، عاملیت و استقلال آنها در جامعة معاصر ایرانی بود.
مطالعات زنان
منصوره زارعان؛ معصومه زارعی؛ عطیه هنردوست
چکیده
بررسی سیاستهای برنامة چهارم، پنجم و ششم توسعه در مورد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار موضوع این مقاله است. از زنان مطلقه، بیوه، مجرد خودسرپرست و زنان شوهردار، که به دلایل گوناگون همچون ناتوانی شوهر سرپرست خانوارند، ذیل عنوان کلی زنان سرپرست خانوار یاد میشود. توانمندسازی این گروه از زنان مستلزم توجه به دو مؤلفة «پیشرفت» ...
بیشتر
بررسی سیاستهای برنامة چهارم، پنجم و ششم توسعه در مورد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار موضوع این مقاله است. از زنان مطلقه، بیوه، مجرد خودسرپرست و زنان شوهردار، که به دلایل گوناگون همچون ناتوانی شوهر سرپرست خانوارند، ذیل عنوان کلی زنان سرپرست خانوار یاد میشود. توانمندسازی این گروه از زنان مستلزم توجه به دو مؤلفة «پیشرفت» و «قدرت و عاملیت» زنان در متن سیاستگذاری است، لذا مسئلة اصلی پژوهش بررسی شاخصهای مؤلفههای یادشده در برنامههای مذکور و ارزیابی مواد قانونی این برنامهها در جهت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است. نتایج این تحقیق، که به روش تحلیل محتوای کیفی جمعآوری شده، نشان میدهد برنامههای توسعه اقدام مؤثری برای افزایش عاملیت زنان در ناحیة دسترسی به منابع و حضور در شبکههای اجتماعی و بازار نداشته و فقط به حمایتهای اندک مالی و تا حدودی حمایتهای اجتماعی بسنده کرده است؛ سیاستی که نمیتواند به کاهش فقر و بهبود زندگی این زنان در درازمدت منجر شود.
مطالعات زنان
امید قادرزاده؛ پریوش حسینی
چکیده
گستره و دامنة قدرت زنان به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی با محدودیتهایی همراه است. یکی از عرصههایی که به میانجی آن میتوان به کندوکاو در باب قدرت زنان پرداخت، فرایند تصمیمگیری در زندگی روزمره است. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستة زنان متأهل از تصمیمگیریها و کشف زمینهها، ...
بیشتر
گستره و دامنة قدرت زنان به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی با محدودیتهایی همراه است. یکی از عرصههایی که به میانجی آن میتوان به کندوکاو در باب قدرت زنان پرداخت، فرایند تصمیمگیری در زندگی روزمره است. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستة زنان متأهل از تصمیمگیریها و کشف زمینهها، پیامدها و نحوة مواجهة زنان با پدیدة تصمیمگیری از طریق ادراک و معنای ذهنی کنشهایی است که زنان با استفاده از آنها تلاش میکنند از موقعیتهای زندگی روزمره بهعنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای میان زنان متأهل شهر سنندج به انجام رسید. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری دادهها از مصاحبة نیمهساختیافته استفاده شد. نتایج حاصل از مصاحبه با 28 نمونه از زنان سنندجی بیانگر آن است که خودباوری، بازاندیشی و خطرپذیری، پشتوانة خانوادگی، کلیشههای جنسیتی، تجربة (سابقة) تصمیمگیری و منابع در دسترس زنان از زمینههای تصمیمگیری زنان بهحساب میآیند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از تصمیمگیری نشان میدهد که زنان برای تصمیمگیری از استراتژیهایی چون گفتوگوی منطقی، انجامدادن درست و بهموقع مسئولیتها، استقلال و پشتوانة مالی، قراردادن همسر در عمل انجامشده، بسندهنکردن به وضع موجود و بالابردن سطح توقع از زندگی مشترک و اعتصاب زنانه بهره میگیرند. تجربۀ تصمیمگیری برای زنان پیامدهای احساس ارزشمندی، تعمیم و تعمیق تعلق جمعی، خوداتکایی، توانمندسازی و اعتماد به نفس در پی داشته است.
مطالعات زنان
زهرا میرحسینی؛ مهسا لاریجانی
چکیده
در این پژوهش، تلاش شده بازپذیری اجتماعی زندانیان با استفاده از رویکرد نظریة دادهبنیاد بررسی و مطالعه شود. هدف از این تحقیق تبیین مدل و الگوی موفق بازپذیری اجتماعی برای زنان مجرم است. دادههای این پژوهش کیفی از طریق مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با 21 زن، که در مرکز خدمات حمایتی بهزیستی پرونده داشته و همگی در گذشته تجربة ...
بیشتر
در این پژوهش، تلاش شده بازپذیری اجتماعی زندانیان با استفاده از رویکرد نظریة دادهبنیاد بررسی و مطالعه شود. هدف از این تحقیق تبیین مدل و الگوی موفق بازپذیری اجتماعی برای زنان مجرم است. دادههای این پژوهش کیفی از طریق مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با 21 زن، که در مرکز خدمات حمایتی بهزیستی پرونده داشته و همگی در گذشته تجربة مشترک حبس و زندگی در زندان داشتهاند، جمعآوری شده و با استفاده از رویة نظریة دادهبنیاد مرحلة کدگذاری و تحلیل دادهها انجام پذیرفته است. یافتههای اکتشافی پژوهش نشان میدهد عوامل متعددی در شکلگیری مقولة مرکزی، یعنی «بازپذیری اجتماعی بهمثابة حرکت به سمت عادیسازی زندگی و همنوایی اجتماعی»، زنان اثرگذار است و عوامل زمینهای همچون ویژگیهای فردی، طردنشدن و پشتیبانی از سوی خانواده و دسترسی به سرمایهها تأثیرگذارند. از سوی دیگر، عوامل مداخلهگرانهای همچون انگیزههای مادرانه، توانمندی و بازتوانی زنان و عدم مصرف مواد مخدر بر فرایند بازپذیری اجتماعی اثرگذارند. یافتههای تحلیلی حاکی از آن است که استراتژیها و راهبردهای زنان به منظور بازپذیری اجتماعی در دو مقولة مناسبسازی و سالمسازی محیطی و گسترش شبکههای اجتماعی قرار میگیرد که درنهایت مجموع این عوامل و استراتژیها، رضایت از زندگی و سازگاری و ساماندهی اجتماعی یا به عبارت دیگر بازپذیری اجتماعی زنان را میسر میکند.
مطالعات زنان
امیر سلطانی نژاد؛ ادیبه برشان؛ امیر صدرا اسدی؛ مریم بلوردی؛ علی سادیی
چکیده
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیدۀ اجتماعی عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نهتنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار میدهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیستۀ زنان، کشف علل و زمینهها و نحوۀ مواجهۀ آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. دادههای ...
بیشتر
قاچاق مواد مخدر یکی از مسائل پیچیدۀ اجتماعی عصر حاضر است که زمینهساز بروز بسیاری از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده نهتنها امنیت فرد، بلکه امنیت ملی جامعه را هدف قرار میدهد. در این پژوهش، به منظور بازسازی معناییِ تجربه زیستۀ زنان، کشف علل و زمینهها و نحوۀ مواجهۀ آنان با قاچاق مواد مخدر از روش کیفی استفاده شده است. دادههای تحقیق از مصاحبۀ عمیق در زندان مرکزی شهر کرمان با 18 زن قاچاقچی که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند به دست آمد و نتایج با استفاده از تحلیل تماتیک تحلیل شدند. طبق نتایج حاصله، علل قاچاق مواد مخدر توسط زنان را میتوان در هشت مضمون اصلی: موقعیتهای زنانه، مشکلات نظام اقتصادی، ضعف سیستمهای مقابله، بسترهای اکولوژیک منطقه، مشکلات خانوادگی، فقر فرهنگی، دوستان ناباب و تضاد طبقاتی قرار داد. بنابراین، قاچاق مواد مخدر توسط زنان پدیدهای چندعلتی است که علل و زمینههای شکلگیری آن را نباید فقط در شخص یا نهادی خاص جستوجو کرد؛ بلکه همواره مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و محیطی، خانوادگی، قضایی، انتظامی به همراه علل فردی زمینهساز تحقق قاچاق میشوند.
مطالعات زنان
حسین بنی فاطمه؛ ستار محمدی تلوار؛ حمزه نوذری
چکیده
مقالۀ حاضر با اتخاذ رویکردی فرهنگی و در چارچوب جامعهشناسی اقتصادی به مطالعات بنگاههای اقتصادی خانوادگی در شهر تهران پرداخته است. روش آن کیفی بوده و پس از مصاحبۀ نیمهساختیافته با 25 نفر از مدیرعاملان بنگاههای اقتصادی از طریق کدگذاری و مقولهسازی به تجزیه و تحلیل یافتهها پرداخته است. هدف آن بررسی و بازسازی معنایی نقش و جایگاه ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با اتخاذ رویکردی فرهنگی و در چارچوب جامعهشناسی اقتصادی به مطالعات بنگاههای اقتصادی خانوادگی در شهر تهران پرداخته است. روش آن کیفی بوده و پس از مصاحبۀ نیمهساختیافته با 25 نفر از مدیرعاملان بنگاههای اقتصادی از طریق کدگذاری و مقولهسازی به تجزیه و تحلیل یافتهها پرداخته است. هدف آن بررسی و بازسازی معنایی نقش و جایگاه زنان در این نوع کسبوکارها از دید پاسخگویان بوده است. طبق نتایج حاصله، نقش و جایگاه زنان از نگاه مدیرعاملان مطالعهشده را، که همگی مرد هستند، میتوان در ذیل سه عنوان: 1. نقش زنان در بنگاههای اقتصادی (شامل صوریبودن، غیرمهم بودن، جدلیبودن، نامرئیبودن و عدم ارتقا)؛ 2. چالشهای حضور زنان در بنگاههای اقتصادی (شامل روابط رقابتی/ حسادتی و بیاعتمادی فامیلی)؛ 3. پیامدها (شامل فروپاشی خانواده و فروپاشی بنگاه) قرار داد. در کل، میتوان گفت که نگرش و مدیریت مردسالارانه، بهمنزلۀ مهمترین نظام ارزشی و فرهنگی حاکم بر خانواده، نقش و جایگاه زنان در کسبوکارهای خانوادگی را تا حدود زیادی محدود میکند. بهعلاوه، حضور زنان در بنگاههای اقتصادی خانوادگی با چالشهایی همراه است که درنهایت پیامدهایی (همچون تضعیف روابط فامیلی و فروپاشی کسبوکار) هم برای خانواده و هم برای کسبوکار خانوادگی در پی دارد.
مطالعات زنان
سعدی محمدی؛ مرضیه طلعتی؛ ارکان محمدی
چکیده
امروزه برای تحقق محیطی بانشاط در روستاها و دستیابی به بهزیستی ذهنی زنان روستایی، که به دلایل اجتماعی و اقتصادی در انزوا قرار گرفتهاند، با توجه به وجود فقر و بیکاری گسترده در روستاها و ضرورت رفع آنها به منظور تحقق محیطی بانشاط، بر بهرهگیری از پتانسیلهای روستاها جهت رونق اقتصادی و حضور زنان در آنها تأکید میشود. در این میان، ...
بیشتر
امروزه برای تحقق محیطی بانشاط در روستاها و دستیابی به بهزیستی ذهنی زنان روستایی، که به دلایل اجتماعی و اقتصادی در انزوا قرار گرفتهاند، با توجه به وجود فقر و بیکاری گسترده در روستاها و ضرورت رفع آنها به منظور تحقق محیطی بانشاط، بر بهرهگیری از پتانسیلهای روستاها جهت رونق اقتصادی و حضور زنان در آنها تأکید میشود. در این میان، از گردشگری روستایی، به دلیل ماهیت مشاغل و درآمد مناسبی که برای زنان دارد، استقبال شده و برنامهریزیهایی برای آن اتخاذ شده است. یکی از مناطق روستایی کشور، منطقۀ اورامان در شهرستان سروآباد است که حضور زنان در عرصۀ گردشگری پررنگ است. بنابراین، در پژوهش کاربردی حاضر، که با روش توصیفیـ تحلیلی انجام گرفته است، تأثیر حضور زنان روستایی در فعالیتهای گردشگری بر بهزیستی ذهنیشان بررسی شد. به دنبال توزیع پرسشنامه در میان 90 نفر از زنان روستایی، روستاهای هدف گردشگری که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل دادههای حاصله با استفاده از آزمونهای استنباطی (T تکنمونهای، خی دو، رتبهای فریدمن و کای دو توافقی) این نتیجه حامل آمد که حضور زنان در فعالیتهای گردشگری در سطح معناداری 001/0 و با میانگین محاسبهشدۀ برابر 47/3، موجب افزایش و بهبود بهزیستی ذهنی زنان روستایی شده است. در میان شاخصهای بررسیشده نیز، شاخصهای شناختی بهزیستی ذهنی با میانگین برابر 55/3 و در میان متغیرهای بررسیشده، به ترتیب رضایت از محیط روستا و وابستگی به آن و کاهش احساس فقر و رضایت از زندگی، دارای بیشترین بهبود وضعیت و اثرپذیری از حضور زنان در فعالیتهای گردشگری بودهاند. همچنین، یافتهها نشان دادند که بین میزان رضایت از توسعه و وابستگی درآمدی به فعالیتهای گردشگری و میزان بهزیستی ذهنی زنان روستایی مورد بررسی، ارتباط معنادار، مثبت و مستقیمی وجود دارد.
مطالعات زنان
محمد حسن فطرس؛ مریم نجمی؛ عباس معمارزاده
چکیده
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان ...
بیشتر
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان و نرخ باروری منفی است، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید شده است. از طرفی، محققان بسیاری دریافتند که در کشورهای اروپایی همبستگی منفی بین میزان باروری و میزان مشارکت زنان در بازار کار قبل از دهۀ 1980 به یک همبستگی مثبت در بعد از آن تغییر کرده است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از دادههای سالهای 1360 تا 1392، که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شدهاند، و نیز استفاده از رویکرد آزمون کرانهای با وقفههای توزیعی به بررسی رابطۀ میان نرخ باروری و میزان اشتغال زنان در کشور ایران پرداخته شود. یافتههای مطالعه نشان میدهند که سن ازدواج، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه با نرخ باروری رابطۀ منفی دارند؛ درحالیکه نرخ اشتغال با نرخ باروری رابطهای مثبت دارد که نشان میدهد با افزایش میزان اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت مالی میل به باروری در میان زنان ایران افزایش پیدا کرده است و رابطۀ منفی میان این دو متغیر، که در مطالعات قبلی اشاره شده، تأیید نمیشود.