علوم سیاسی
گلثومه محمدرضایی؛ حاکم قاسمی
چکیده
فقر چندبعدی یکی از علتهای رویآوردن زنان روستایی به راهبردهای کنشگری غیررسمی است که در ارتباط با بستر و موقعیت زنان روستایی و مشکلات زندگی روزمره، آنان را به مطالبهگری و تلاش برای تغییر سیاسی وامیدارد. در این راستا زنان معترض به مشکل آب در روستای نقدی علیای مشکینشهر برای حل مشکلشان در روند تجربۀ روزانۀ کولبری آب و عدم کارایی ...
بیشتر
فقر چندبعدی یکی از علتهای رویآوردن زنان روستایی به راهبردهای کنشگری غیررسمی است که در ارتباط با بستر و موقعیت زنان روستایی و مشکلات زندگی روزمره، آنان را به مطالبهگری و تلاش برای تغییر سیاسی وامیدارد. در این راستا زنان معترض به مشکل آب در روستای نقدی علیای مشکینشهر برای حل مشکلشان در روند تجربۀ روزانۀ کولبری آب و عدم کارایی سازوکارهای نهادی روستایی، راهکاری غیررسمی را برگزیدند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فقر چندبعدی بر راهبردهای غیررسمی کنشگری سیاسی در میان زنان روستایی با تمرکز بر تجربۀ زیستۀ زنان روستای نقدی علیای مشکینشهر است. چارچوب نظری پژوهش قومنگاری نهادی و متمرکز بر تجربیات زیستۀ گروههای فرودست است. دادههای پژوهش از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مصاحبۀ گروه کانونی با زنان معترض و متون نهادی شامل خبرها، دستورالعملهای دولتی و فیلم پخششدۀ زنان جمعآوری شده است. تحلیل دادههای مصاحبه برمبنای تحلیل مضمون (تماتیک) است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که زنان معترض روستای نقدی علیای مشکینشهر برای حل مشکل آب روستا، بهدلیل ناکارآمدی سازوکارهای نهادی روستایی در انتقال مشکل و پاسخدهی مناسب، اقدام به بستن جادۀ اردبیل به مشکینشهر کردند. پخش فیلم اعتراضشان در فضای مجازی آن را به امری سیاسی تبدیل کرد و موجب واکنش سریع مسئولان شد و زنان روستا را از قدرت تأثیرگذاری عملکرد گروهیشان آگاه کرد، اما لحظهایبودن راهکار غیررسمی همراه با پاسخدهی ناقص مسئولان موجب پایداری مشکل آب شده است.
مطالعات زنان
عاطفه رحمانی؛ محسن بدره؛ زهرا میرحسینی
چکیده
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روانشناسی اجتماعی هر جامعه و جماعتهای فرعیتر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابلتوجه خودکشی و بهویژه خودسوزی زنان در منطقۀ دیشموک استان ...
بیشتر
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روانشناسی اجتماعی هر جامعه و جماعتهای فرعیتر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابلتوجه خودکشی و بهویژه خودسوزی زنان در منطقۀ دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانهای گستردهای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا بهوسیلۀ روش کیفی پدیدارشناسی به شیوۀ گئورگی و با ابزار مصاحبۀ نیمهساختیافته، خودکشی در این منطقۀ روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونۀ پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشتهاند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبهشوندگان از علل و زمینههای اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقولۀ اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بنبست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینههای شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیدهاند که هرکدام جداگانه در بخش یافتهها به مفاهیم جزئیتر تفکیک و به نقلقولهایی از مصاحبهشوندگان مستند شدهاند. سرانجام، این مقولهها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه دادهاند.
توسعه روستایی
فاطمه موحدیان؛ سعید غلامرضایی؛ فاطمه رحیمی فیض آباد
چکیده
اشتغال زنان روستایی، یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعۀ روستایی است. در این بین بخش تعاون میتواند در زمینۀ اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوقهای خرد محلی برای شروع سرمایهگذاری و فعالیت در تشکلهای ...
بیشتر
اشتغال زنان روستایی، یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعۀ روستایی است. در این بین بخش تعاون میتواند در زمینۀ اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوقهای خرد محلی برای شروع سرمایهگذاری و فعالیت در تشکلهای تعاونی اثرگذار است. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوقهای اعتباری خرد استان لرستان به خوداشتغالی در قالب تشکلهای تعاونی به روش پیمایش انجام شد. جامعۀ آماری زنان روستایی عضو فعال صندوقهای اعتباری خرد استان لرستان شامل 1087 نفر است که به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتساب، متناسب با حجم نمونه و بر پایۀ جدول کرجسی و مورگان، نمونهای 307 نفری برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری دادهها در این پژوهش با پرسشنامۀ محققساخته انجام شد. پس از تهیۀ پرسشنامه، روایی شکلی و محتوایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف تحقیق تأیید شد. برای تعیین عاملهای مؤثر بر قصد زنان روستایی به خوداشتغالی در تعاونیها از مدل معادلههای ساختاری و نرمافزار AMOS24 استفاده شد. یافتهها نشان داد متغیر علائق، بیشترین تأثیر مستقیم را بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونیها دارد و خودکارآمدی، دارای بیشترین تأثیر غیرمستقیم بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونیها است.
توسعه روستایی
ناصر سیف اللهی؛ گلثوم اکبری آرباطان
چکیده
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را بهسوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیدۀ چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازماندهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصتها و ...
بیشتر
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را بهسوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیدۀ چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازماندهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصتها و چالشهای اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوۀ توصیفی، از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعۀ آماری شامل خبرگان و صاحبنظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آنها دوازده نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونۀ آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخلۀ محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجۀ کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آنها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصتها و چالشها است که فرصتها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکهسازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتریمحوری جهانی، ارزشآفرینی شغلی، تابآوری مشاغل و چالشها در قالب پنج مضمون شامل شکافهای فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبههای فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصتها دستهبندی شدهاند.
مطالعات زنان
کیوان شجاع چاغروند؛ علیرضا پورسعید؛ مریم امیدی نجف آبادی
چکیده
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سالهای 1398-1400 انجام گرفت. جامعۀ آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. ...
بیشتر
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سالهای 1398-1400 انجام گرفت. جامعۀ آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. پرسشنامۀ محققساخته برای پنج متغیر مهارتهای ارتباطی و کار گروهی (7 گویه)، خلاقیت و حل مسئله (6 گویه)، تعهد و احساس مسئولیت (6 گویه)، اطلاعات و دانش تخصصی (5 گویه) و مهارتهای فنی و کار عملی (5 گویه) طراحی شد. همچنین پرسشنامۀ استاندارد برای امنیت غذایی با ابعاد فراهمی و دسترسی، ثبات و استفاده از مواد غذایی استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار AMOS24 صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، زنان روستایی سرپرست خانوار وضعیت متوسطی برای توانمندسازی شغلی و وضعیت ضعیفی برای امنیت غذایی دارند. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی شغلی 50/57 درصد از امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی را تبیین میکند. درمجموع توصیه میشود برای بهبود امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، توجه ویژهای به توانمندسازی شغلی صورت گیرد.
توسعه روستایی
مهتاب ولی زاده؛ فرحناز رستمی؛ نعمت اله شیری؛ مژگان خوش مرام
چکیده
پایینبودن نرخ مشارکت اقتصادی و فعالیتهای کارآفرینانۀ زنان روستایی، تلاش در راستای ترویج کسبوکارهای کارآفرینانه در میان آنها را ضروری ساخته است. نقطۀ آغازین راهاندازی یک کسبوکار، تشخیص فرصت است و فرایند تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین زنان متفاوت با مردان است.مطالعۀ حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی ...
بیشتر
پایینبودن نرخ مشارکت اقتصادی و فعالیتهای کارآفرینانۀ زنان روستایی، تلاش در راستای ترویج کسبوکارهای کارآفرینانه در میان آنها را ضروری ساخته است. نقطۀ آغازین راهاندازی یک کسبوکار، تشخیص فرصت است و فرایند تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین زنان متفاوت با مردان است.مطالعۀ حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه انجام شد.جامعۀ مورد مطالعه، کلیۀ زنان عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه (626 نفر) بودند که براساس جدول بارتلت و همکاران، 201 نفر از آنها بهعنوان نمونۀ تحقیق تعیین شدند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و روایی همگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ به تأیید رسید. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS بهره گرفته شد. یافتههای مطالعه نشان داد آموزشهای کارآفرینانه، سرمایۀ اجتماعی و مهارتهای کارآفرینی از عوامل تأثیرگذار بر فرصتهای کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه هستند.با برنامهریزی مناسب در زمینۀ بهبود وضعیت آموزشهای کارآفرینانه، سرمایۀ اجتماعی و مهارتهای کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه میتوان به افزایش نرخ مشارکت اقتصادی آنان درنتیجۀ ارتقای قابلیت تشخیص فرصتهای کارآفرینی امیدوار بود.
حسن افراخته؛ سمیه عزیزی
چکیده
در سالهای اخیر، با استفاده از رویکرد دانشمحوری از منظری دیگر بر توسعه تأکید شده است. این نوع نگاه، نیازمند ایجاد مراکز رشد و پارکهای فناوری در مناطق مختلف است. هدف اصلی از تأسیس پارکهای فناوری، ارتقای علمی و فناوری منطقه است که پارک علموفناوری استان سیستانوبلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. استان ذکرشده با تأسیس ...
بیشتر
در سالهای اخیر، با استفاده از رویکرد دانشمحوری از منظری دیگر بر توسعه تأکید شده است. این نوع نگاه، نیازمند ایجاد مراکز رشد و پارکهای فناوری در مناطق مختلف است. هدف اصلی از تأسیس پارکهای فناوری، ارتقای علمی و فناوری منطقه است که پارک علموفناوری استان سیستانوبلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست. استان ذکرشده با تأسیس پارک علموفناوری بر آن است با کمک نیروی انسانی خود کیفیت بخشهای صنعتی و تولیدی را افزایش دهد. تحقیق پیشرو، با هدف بررسی نقش پارکهای علموفناوری در اشتغالزایی زنان روستایی، تلاش کرده به اهمیت و نقش پارک علموفناوری سیستانوبلوچستان در این خصوص بپردازد. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه به روش گلولهبرفی با صاحبنظران و اهل فن استفاده شده است. جامعة این تحقیق، مسئولان و مدیران و کارشناسان حوزة علموفناوری استان سیستانوبلوچستان را دربر میگیرد که در پارک علموفناوری و واحد رشد این پارک مشغول فعالیتاند. در این خصوص، با 20 تن از مسئولان حوزة مورد نظر مصاحبه انجام شد. نتایج نشاندهندة اثرگذاری مثبت فناوری بر اشتغال، آموزش، تبدیل ایده به کسبوکار، عزتنفس و خود اثربخشی زنان روستایی است. علاوه بر تأثیرات مثبت، تعدادی از موانع فردی، دانشیـ مهارتی، اجتماعیـ فرهنگی، مدیریتی، حقوقیـ قانونی بر سر راه اشتغال زنان روستایی شناسایی شدند که برای رفع این موانع راهکارهایی مانند ارتقای توانمندی شغلی، فناوریهای نوین در صنایعدستی، بسترسازی برای مشارکت زنان، اصلاح نگرش جامعه و توسعة حمایتهای دولت پیشنهاد شد.
طاهره صادقلو؛ شادی خوب؛ شیرین صاحبی
چکیده
در جهان امروز، کسب شخصیت اجتماعی وابسته به مشارکت و خارج شدن از دایرة فعالیتهای شخصی در جهت توسعه امری ضروری است. ازاینروست که مشارکت زنان بهمنزلة بخش مهمی از نیروی توسعه و نابرابری جنسیتی بهمنزلة یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه شناخته شده است. زنان روستایی، بهعنوان عناصر تأثیرگذار فضاهای روستایی، به علت ناآگاهی از ...
بیشتر
در جهان امروز، کسب شخصیت اجتماعی وابسته به مشارکت و خارج شدن از دایرة فعالیتهای شخصی در جهت توسعه امری ضروری است. ازاینروست که مشارکت زنان بهمنزلة بخش مهمی از نیروی توسعه و نابرابری جنسیتی بهمنزلة یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه شناخته شده است. زنان روستایی، بهعنوان عناصر تأثیرگذار فضاهای روستایی، به علت ناآگاهی از حقوق خود تا حد زیادی در معرض این تبعیض قرار دارند. ازاینرو، هدف مطالعة حاضر بررسی تأثیرات تبعیض جنسیتی بر میزان مشارکتپذیری زنان روستایی است. روششناسی تحقیق توصیفیـ تحلیلی بوده که به صورت کتابخانهای و میدانی انجام شده است. از روش پیمایشی در قالب 116 پرسشنامة خانوار، به بررسی افراد نمونه در 10 روستا از دهستانهای رادکان و گلمکان شهرستان چناران پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داده که براساس آزمونt، بیشترین اثر تبعیض جنسیتی بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان روستایی با میانگین رتبهای53/3 است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشاندهندة اهمیت نسبی تبعیض جنسیتی بر مشارکتپذیری زنان است. ازاینرو، میتوان گفت از آنجا که زنان روستایی در زمینة اقتصاد روستا مشارکت زیادی دارند و در زمینههای دامداری، کشاورزی، باغداری و... همپای مردان کار میکنند، در زمینة اقتصادی بیشترین تبعیض را به خود اختصاص دادهاند، زیرا با وجود مشارکت فراوان در این زمینه از امکانات و مزایای اقتصادی بهرة چندانی نمیبرند.
حسین دانش مهر؛ کمال خالق پناه؛ سهیلا زندی سرابسوره
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال روایتهای زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیتهای فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزشـ جنسیت و عوامل برسازندة طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش میپردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پییر بوردیو بهعنوان راهنمای کار ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال روایتهای زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیتهای فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزشـ جنسیت و عوامل برسازندة طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش میپردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پییر بوردیو بهعنوان راهنمای کار و صورتبندی مفاهیم بهره جستهایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهدة مشارکتی و مصاحبة عمیق جهت گردآوری دادههای مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونهگیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونهگیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونهگیری هدفمند و نظری نیز از سوژههای مورد مطالعه به عمل آمده که برمبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونتگاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبههای عمیق به عمل آمد. دادههای حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خردهتم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورتبندی شدند. تمهای اصلی حاصل از روایتها عبارتاند از: جامعهپذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصههای عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقولة نهایی نیز آموزش بهمثابة یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایتهای متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیدهاند.
حسین شعبانعلی فمی؛ فاطمه جعفری؛ مسلم سواری؛ محمد شوکتی آمقانی؛ مهسا معتقد
چکیده
این پژوهش با هدف کلی بررسی سازههای تأثیرگذار بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان روستایی در شهرستان طارم علیا بود (10796N=). با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان 398 نفر با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف کلی بررسی سازههای تأثیرگذار بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان روستایی در شهرستان طارم علیا بود (10796N=). با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان 398 نفر با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای بود که روایی آن از سوی جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئتعلمی گروه مدیریت و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از سوی ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSSwin18 و Lisrel8.54 انجام شد. نتایج پژوهش نشاندهندة وضعیت نامناسب امنیت غذایی و مشارکت پایین زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که سازههای اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی رابطة مثبت و معناداری با بهبود مشارکت زنان در ارتقاء امنیت غذایی دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که سازههای اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی، با ضریب تبیین 81درصد (99/0, γ=92/7t=) اثر مثبت و معناداری بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار دارد.
سمیه کاظمیان؛ فهیمه فداکار داورانی؛ مریم سیفی
چکیده
توانمندی روانشناختی زنان فرایندی است که در آن زنان به لحاظ شناختی و رفتاری برای سازماندهی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توانمند میشوند. این پژوهش با هدف مقایسة شاخصهای توانمندی روانشناختی در زنان روستایی و شهری انجام گرفت. در این پژوهش، زنان ساکن در شهر سرپل ذهاب و روستاهای همجوار، که پس از زلزلة کرمانشاه همچنان در شهر ...
بیشتر
توانمندی روانشناختی زنان فرایندی است که در آن زنان به لحاظ شناختی و رفتاری برای سازماندهی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توانمند میشوند. این پژوهش با هدف مقایسة شاخصهای توانمندی روانشناختی در زنان روستایی و شهری انجام گرفت. در این پژوهش، زنان ساکن در شهر سرپل ذهاب و روستاهای همجوار، که پس از زلزلة کرمانشاه همچنان در شهر و روستای خود ماندند و با وضعیت منطقة سکونت خود انطباق یافتند، جامعة آماری مطالعه را تشکیل میدادند. برای انتخاب اعضای نمونه از شیوة تصادفی خوشهای استفاده شد. از بین مجموع زنان ساکن در شهر سرپل ذهاب پنج منطقه انتخاب شدند و با توجه به موارد ذکرشده، تعداد 219 زن و 154 زن از روستاهای واقع در دشت ذهاب بهعنوان نمونة پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامة توانمندی روانشناختی را تکمیل کردند. به منظور اندازهگیری شاخصهای توانمندسازی روانشناختی در بحران از پرسشنامة محققساخته استفاده شد. ساخت و تنظیم این پرسشنامه از طریق مضمونهای احصایی از دادههای کیفی بهدست آمد. در پژوهش حاضر، ضریب اعتبار کل پرسشنامه در گروه نمونة مطالعهشده برابر با 868/0 بهدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد و به منظور بررسی جزئیتر نتایج آزمون تعقیبی توکی گزارش شد. یافتههای پژوهش نشان داد از میان مؤلفههای درونشخصی، مدار شناختْ متغیری بود که در زنان شهری نمرههای کمتری از زنان روستایی را به خود اختصاص داد. همچنین، تفاوت معناداری در مؤلفههای بینشخصیِ توانمندی روانشناختی میان زنان شهر و روستا بهدست نیامد و بهطورکلی نشان میدهد متغیر مستقل، که همان مکان زندگی است، تأثیر زیادی بر مدار شناخت دارد؛ اما بر مؤلفههای بینشخصی تأثیر بسزایی ندارد.
آتنا وطنخواه نوغانی؛ مریم قاسمی
چکیده
مهاجرت ماهیتاً فرایندی جنسیتی است، زیرا میتواند در ساختار جمعیتی مبدأ تغییر ایجاد کند و به تبع آن در بروز تحولات اقتصادی اجتماعی، بهخصوص در ارتباط با جنسیت، تأثیر بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش تحلیل پیامدهای مهاجرت مردان سرپرست خانوار بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان جامانده در روستاست. روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی و حجم نمونه ...
بیشتر
مهاجرت ماهیتاً فرایندی جنسیتی است، زیرا میتواند در ساختار جمعیتی مبدأ تغییر ایجاد کند و به تبع آن در بروز تحولات اقتصادی اجتماعی، بهخصوص در ارتباط با جنسیت، تأثیر بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش تحلیل پیامدهای مهاجرت مردان سرپرست خانوار بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان جامانده در روستاست. روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی و حجم نمونه 289 زن سرپرست خانوار مهاجر در شهرستان مشهد بوده است. تأثیرات مهاجرت در دو بعد اقتصادی و اجتماعی با 15 اثر مثبت و منفی در طیف لیکرت کمی شد. نتایج نشان داد از دیدگاه زنان، میانگین تأثیرات مثبت مهاجرت مردان با 88/2 بیشتر از تأثیرات منفی با 09/2 بوده است. در بعد اجتماعی، میانگین تأثیرات مثبت مهاجرت با 26/3 بیشتر از تأثیرات منفی با 99/1 و در بعد اقتصادی میانگین تأثیرات مثبت با 54/2 بیشتر از تأثیرات منفی با 23/2 بوده است. این امر با نوع غالب مهاجرت مردان در شهرستان مشهد، که عمدتاً روزانه است، قابل توجیه است، زیرا میانگین تأثیرات منفی مهاجرت در خانوارهایی که مردان مهاجرت روزانه داشتهاند 06/2 در مهاجرت کوتاهمدت 18/2 و در مهاجرت طولانیمدت به 53/2 افزایش مییابد. لذا مهاجرت انفرادی مردان از نواحی روستایی، درصورتیکه روزانه باشد، تأثیرات مثبتی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان جامانده در نواحی روستایی دارد.
سعدی محمدی؛ ژاله محمد شریفی
چکیده
پژوهش حاضر در پی شناسایی موانع و مشکلات پیشروی ایجاد محیط مناسب و گرایش زنان روستایی شاغل در عرصة گردشگری منطقة اورامان شهرستان سروآباد به کارآفرینی است. جمعآوری دادهها در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی با روش پیمایشی و مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان 97 زن روستایی شاغل در عرصة گردشگری روستاهای بخش اورامان ...
بیشتر
پژوهش حاضر در پی شناسایی موانع و مشکلات پیشروی ایجاد محیط مناسب و گرایش زنان روستایی شاغل در عرصة گردشگری منطقة اورامان شهرستان سروآباد به کارآفرینی است. جمعآوری دادهها در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی با روش پیمایشی و مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان 97 زن روستایی شاغل در عرصة گردشگری روستاهای بخش اورامان و 50 نفر از آگاهان و مختصصان توسعة روستایی است که به روش هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده با آزمونهای آمار استنباطی (تحلیل عاملی و تحلیل مسیر) نشان دادند که درمجموع پنج عامل ضعف در برنامهریزی، عملکرد اجرایی نهادهای دولتی و محدودیتهای منابع مالی؛ ضعف در بازاریابی و نارساییهای خدماتیـ زیرساختی؛ موانع اجتماعی و فرهنگی محیط روستایی؛ ضعفهای فردی و محدودیتهای آموزشی و موانع فنی و عملی از موانع مهم پیشروی کارآفرینی زنان روستایی شاغل در عرصة گردشگری روستاهای منطقه هستند که در این میان، عامل ضعف در برنامهریزی، عملکرد اجرایی نهادهای دولتی و محدودیتهای مالی بیشترین تأثیر را در تمایل زنان روستایی شاغل در عرصة گردشگری روستایی منطقة مطالعهشده به کارآفرینی داشت.
رحمان باقری؛ داریوش رضاپور؛ اسفندیار غفارینسب
چکیده
خودکشی یکی از آسیبهای اجتماعی موجود در جوامع مختلف است که به شیوههای گوناگونی انجام میشود؛ خودسوزی یکی از این شیوههای دردناک است. مقالة حاضر با هدف مطالعة تجربة زیستة زنان نجاتیافته از خودسوزی در بخش کوهنانی شهرستان کوهدشت، که طی سالهای 1383 تا 1396 به خودسوزی اقدام کردهاند، صورت گرفته است. محققان در این پژوهش کیفی ...
بیشتر
خودکشی یکی از آسیبهای اجتماعی موجود در جوامع مختلف است که به شیوههای گوناگونی انجام میشود؛ خودسوزی یکی از این شیوههای دردناک است. مقالة حاضر با هدف مطالعة تجربة زیستة زنان نجاتیافته از خودسوزی در بخش کوهنانی شهرستان کوهدشت، که طی سالهای 1383 تا 1396 به خودسوزی اقدام کردهاند، صورت گرفته است. محققان در این پژوهش کیفی از روش پدیدارشناسی تفسیری، نمونهگیری هدفمند و تکنیک مصاحبة عمیق با 10 زن برای جمعآوری اطلاعات بهره جستهاند. همة مصاحبهها ضبط و بلافاصله روی کاغذ نگاشته و با رویکرد تفسیری تحلیل شد. یافتههای پژوهش، که حاصل استخراج از مصاحبههاست، شامل مقولههای «سنتگرایی فرهنگی»، «چالشهای اقتصادی»، «کمبود مهارتهای ارتباطی»، «خشونت شوهران علیه زنان»، «ناخوشایندی طلاق»، «ابراز خود و رهایی» و «دسترسی آسان به مواد خودسوزی» است. نتایج پژوهش بیانگر تعامل ابعاد مختلف فرهنگیـ اجتماعی، اقتصادی و روانی در فرایند اقدام به خودسوزی زنان روستایی و موقعیتمند بودن این ابعاد است. در آخر، پیشنهادهایی متناسب با ظرفیتهای موجود ارائه شد.
توسعه روستایی
مسعود یزدانپناه؛ کژال خدری؛ معصومه فروزانی؛ مسعود برادران
چکیده
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) در مناطق روستایی شهرستان لیکک، استان کهگیلویه و بویراحمد است. جامعة هدف این مطالعه شامل زنان روستایی فعال 15 تا 64 سال شهرستان لیکک است که براساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونة 300 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) در مناطق روستایی شهرستان لیکک، استان کهگیلویه و بویراحمد است. جامعة هدف این مطالعه شامل زنان روستایی فعال 15 تا 64 سال شهرستان لیکک است که براساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونة 300 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای است که روایی صوری آن از سوی گروهی از متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعة راهنما و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ (73/0 تا 94/0) بهدست آمد. نتایج مطالعه نشاندهندة میانگین بالای مشارکت زنان روستایی مطالعهشده در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعة روستایی است. همچنین، یافتهها نشان داد همبستگی منفی بین مشارکت اقتصادی، مشارکت سیاسی و مشارکت اجتماعی و برخی از متغیرهای کلیدی نظیر کلیشة جنسیتی، هویت کشاورز و هویت خانهداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که خودکارآمدی و هویت خانهداری بر نیت مشارکت تأثیر مثبت دارد. علاوه بر این، کلیشة جنسیتی تأثیر منفی بر مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته است. در مدل نهایی، 85 درصد از واریانس در مشارکت اقتصادی، 77 درصد در مشارکت اجتماعی و 69 درصد در مشارکت سیاسی از سوی متغیرهای مستقل پژوهش تبیین میشود. براساس نتایج بهدستآمده ارزشبخشی به فعالیتهای زنان خانهدار در جامعه و رسانهها و ایجاد حقوق مادی و معنوی برای این فعالیتها پیشنهاد میشود. افزون بر آن، برگزاری گردهمایی زنان خانهدار با زنان فعال و موفق میتواند خودکارآمدی زنان را افزایش دهد.
مطالعات زنان
کریم نادری مهدیی؛ هاجر وحدت مودب
چکیده
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایة اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف در زمرة پژوهشهای کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایة اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که از نظر ماهیت کمی، از نظر میزان و کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی، از نظر هدف در زمرة پژوهشهای کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش زنان روستایی دارای مشاغل خانگی شهرستان رزن است که جمعاً 460 نفرند و از این تعداد 266 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدند. ابزار اصلی گردآوری دادههای مورد نیاز تحقیق پرسشنامه بوده است که پایایی آن در همة قسمتها حدود 85/0 برآورد شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای گردآوریشده از نرمافزار Lisrel و SPSS20 استفاده شد. نتایج حاصل از نتایج تحلیل خوشهای بیانگر این است که 25/63 درصد از افراد مطالعهشده از نظر توانمندی ضعیف و 21 درصد نسبتاً توانمند بودند؛ درحالیکه فقط 84/14 درصد از افراد کاملاً توانمند ارزیابی شدند. براساس نتایج تحلیل تشخیصی نیز میتوان گفت عوامل مهمی که این گروهها را از هم متمایز میکنند به ترتیب عبارتاند از: تأمین مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی.
جغرافیا
مریم قاسمی؛ لیدا علیزاده؛ الهام قندهاری
چکیده
توانمندسازی حلقة اتصال زن و توسعه به شمار میرود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب میشود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روانشناختی)، مقالة حاضر به شناسایی و اولویتبندی راهبردهای ...
بیشتر
توانمندسازی حلقة اتصال زن و توسعه به شمار میرود و ارتباط تنگاتنگی با بهبود مستمر، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و بهبود عملکرد زنان دارد و بخشی از تثبیت زبان توسعه محسوب میشود. از آنجا که هسته و کانون بحث توانمندسازی در توانایی زنان برای کنترل سرنوشت خود قرار دارد (توانمندی روانشناختی)، مقالة حاضر به شناسایی و اولویتبندی راهبردهای توانمندسازی روانشناختی زنان در نواحی روستایی میپردازد. روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی و از نوع مطالعات کاربردیـ توسعهای است. گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز به شیوة اسنادی و میدانی بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک ابزارهای مدیریت استراتژیک SWOT-QSPM انجام گرفت. در این پژوهش، 142زن روستایی در بخش طرقبة شهرستان بینالود در تکمیل پرسشنامه به صورت داوطلبانه مشارکت داشتهاند. در ماتریس SWOT، با توجه به امتیاز نهایی در 79/1=IFE و در60/2=EFE، به منظور توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی، راهبردهای تدافعی (حداقلـ حداقل) بهینه شناخته شد. در بین ده راهبرد تدافعی ارائهشده به کمک ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM)، مهمترین راهبرد «شناسایی عوامل بازدارنده و تسهیلکنندة توانمندسازی روانی زنان روستایی و تلاش برای رفع موانع پیش رو» با امتیاز 176/1 و دومین راهبرد «برگزاری کارگاههای آموزشی مختلف در راستای توانمندسازی ذهنی زنان روستایی» با امتیاز 256/0 و سومین راهبرد «تشویق زنان روستایی به تشکیل تعاونی و تشکلهای مختلف زنان (NGO) و حمایت از آنها» با امتیاز 219/0 معرفی شد.
مطالعات زنان
سعدی محمدی؛ مرضیه طلعتی؛ ارکان محمدی
چکیده
امروزه برای تحقق محیطی بانشاط در روستاها و دستیابی به بهزیستی ذهنی زنان روستایی، که به دلایل اجتماعی و اقتصادی در انزوا قرار گرفتهاند، با توجه به وجود فقر و بیکاری گسترده در روستاها و ضرورت رفع آنها به منظور تحقق محیطی بانشاط، بر بهرهگیری از پتانسیلهای روستاها جهت رونق اقتصادی و حضور زنان در آنها تأکید میشود. در این میان، ...
بیشتر
امروزه برای تحقق محیطی بانشاط در روستاها و دستیابی به بهزیستی ذهنی زنان روستایی، که به دلایل اجتماعی و اقتصادی در انزوا قرار گرفتهاند، با توجه به وجود فقر و بیکاری گسترده در روستاها و ضرورت رفع آنها به منظور تحقق محیطی بانشاط، بر بهرهگیری از پتانسیلهای روستاها جهت رونق اقتصادی و حضور زنان در آنها تأکید میشود. در این میان، از گردشگری روستایی، به دلیل ماهیت مشاغل و درآمد مناسبی که برای زنان دارد، استقبال شده و برنامهریزیهایی برای آن اتخاذ شده است. یکی از مناطق روستایی کشور، منطقۀ اورامان در شهرستان سروآباد است که حضور زنان در عرصۀ گردشگری پررنگ است. بنابراین، در پژوهش کاربردی حاضر، که با روش توصیفیـ تحلیلی انجام گرفته است، تأثیر حضور زنان روستایی در فعالیتهای گردشگری بر بهزیستی ذهنیشان بررسی شد. به دنبال توزیع پرسشنامه در میان 90 نفر از زنان روستایی، روستاهای هدف گردشگری که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل دادههای حاصله با استفاده از آزمونهای استنباطی (T تکنمونهای، خی دو، رتبهای فریدمن و کای دو توافقی) این نتیجه حامل آمد که حضور زنان در فعالیتهای گردشگری در سطح معناداری 001/0 و با میانگین محاسبهشدۀ برابر 47/3، موجب افزایش و بهبود بهزیستی ذهنی زنان روستایی شده است. در میان شاخصهای بررسیشده نیز، شاخصهای شناختی بهزیستی ذهنی با میانگین برابر 55/3 و در میان متغیرهای بررسیشده، به ترتیب رضایت از محیط روستا و وابستگی به آن و کاهش احساس فقر و رضایت از زندگی، دارای بیشترین بهبود وضعیت و اثرپذیری از حضور زنان در فعالیتهای گردشگری بودهاند. همچنین، یافتهها نشان دادند که بین میزان رضایت از توسعه و وابستگی درآمدی به فعالیتهای گردشگری و میزان بهزیستی ذهنی زنان روستایی مورد بررسی، ارتباط معنادار، مثبت و مستقیمی وجود دارد.
مطالعات زنان
اسماعیل کرمی دهکردی؛ رقیه بابائی
چکیده
زنان روستایی نقش مهمی در تأمین معیشت خانوارهای روستایی دارند و میتوانند در برنامههای مدیریت پایدار منابع طبیعی نقش بسزایی ایفا کنند. هدف این پژوهش بررسی فعالیتهای معیشت زنان روستایی و نیازهای مرتبط آنان برای ارتقای ظرفیتهای دانشی و اجتماعی آنهاست. پژوهش با استفاده از یک مطالعة موردی و فنون ارزیابی سریع مشارکتی در روستای ...
بیشتر
زنان روستایی نقش مهمی در تأمین معیشت خانوارهای روستایی دارند و میتوانند در برنامههای مدیریت پایدار منابع طبیعی نقش بسزایی ایفا کنند. هدف این پژوهش بررسی فعالیتهای معیشت زنان روستایی و نیازهای مرتبط آنان برای ارتقای ظرفیتهای دانشی و اجتماعی آنهاست. پژوهش با استفاده از یک مطالعة موردی و فنون ارزیابی سریع مشارکتی در روستای قزلتپة علیقلی در استان زنجان انجام شد. زنان روستایی از طریق راهبردهای معیشت مختلفی در خانوارهای خود فعالیت میکردند که از جمله عبارت بودند از: فعالیتهای غیرکشاورزی همچون فرشبافی و تابلوبافی؛ فعالیتهای کشاورزی وابسته به مراتع بهویژه برداشت گیاهان خوراکی و دارویی و فعالیتهای کشاورزی با وابستگی کم به مراتع، بهویژه برداشت و فرآوری محصولات. ارزیابی نیازهای زنان روستایی نشان داد که آنان نیاز به دانش و مهارت بهروز در مورد برداشت و فرآوری محصولات باغی و لبنی، روشهای حفظ منابع طبیعی، فعالیتهای نوین غیرکشاورزی و کشاورزی نوین و سواد بالاتر دارند. ضرورت بهبود نگرش زیستمحیطی زنان، بهویژه در مورد مدیریت پسماندهای روستایی، نیز بهمنزلة نیازی مهم مطرح شد. زنان روستایی همچنین به تقویت ظرفیتهای اجتماعی خود، بهویژه در مورد نفوذ بر بازار محصولات کشاورزی، تعامل و اعتماد درون جوامع و با کنشگران بیرونی و تقویت تشکلهای زنان روستایی نیاز داشتند. این نیازها ضرورت تنظیم برنامههای ترویج کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی را در جهت ظرفیتسازی دانشیـ اجتماعی زنان روستایی نشان میدهد.
مطالعات زنان
زهرا فرضی زاده؛ محبوبه بابایی
چکیده
موضوع اوقات فراغت، نحوۀ گذران آن توسط گروههای مختلف مردم و پیامدهای احتمالی آن، مبین رسوخ شیوههای جدید در زندگی کنونی بشر است. اوقات فراغت، با همۀ ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اوقات مؤثری است که در زمانها و فضاهای مختلف توسط همۀ گروهها و اقشار اجتماعی به شیوههای مختلف مصرف میشود. فهم چگونگی گذران اوقات فراغت بین ...
بیشتر
موضوع اوقات فراغت، نحوۀ گذران آن توسط گروههای مختلف مردم و پیامدهای احتمالی آن، مبین رسوخ شیوههای جدید در زندگی کنونی بشر است. اوقات فراغت، با همۀ ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اوقات مؤثری است که در زمانها و فضاهای مختلف توسط همۀ گروهها و اقشار اجتماعی به شیوههای مختلف مصرف میشود. فهم چگونگی گذران اوقات فراغت بین اقشار مختلف میتواند مبنای مناسبی برای تحلیل روندها و تغییرات اجتماعی باشد. از آنجا که تحلیل وضعیت اوقات فراغت زنان روستایی کمتر در پژوهشها مورد توجه بوده است، در مطالعۀ حاضر تلاش شده وضعیت اوقات فراغت زنان روستایی حسنآباد سنجابی، واقع در شهرستان دلفان، بررسی شود. در این مطالعه، وضعیت اوقات فراغت زنان بین نسلهای مختلف و با توجه به میزان برخورداری از آب و اراضی کشاورزی با روش کیفی بررسی شد. از فنون مشاهدۀ مشارکتی، مصاحبه و بحث گروهی متمرکز با 22 نفر از زنان روستایی برای جمعآوری دادهها و از روش تحلیل موضوعی نیز برای تحلیل دادهها استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهش، نوع فصل، میزان برخورداری از اراضی کشاورزی، آب، دام و طیور تعیینکنندۀ میزان اوقات فراغت زنان روستایی است. همچنین، نوع فعالیتهای فراغتی و میزان زمان اختصاصیافته به آنها در نسلهای مختلف زنان روستایی در مقایسه با گذشته تغییراتی کرده است. زنان روستایی نسل جوان به دلیل دگرگونی ارزشها علاقۀ چندانی به انجامدادن فعالیت کشاورزی ندارند و در مقایسه با نسل میانسال و کهنسال، اوقات فراغت بیشتری برای آنها به وجود آمده است. همچنین، نوع فعالیتهای فراغتی آنها بر اثر تحولات نوین تغییراتی کرده است. زنان میانسال در فعالیتهای مولد بازاری و مولد غیربازاری بیشترین مشارکت را دارند و به تبع آن، فعالیتهای فراغتی آنها عمدتاً برای رفع خستگی است. زنان مسن نیز در فعالیتهای مولد بازاری و غیربازاری مشارکت دارند و فعالیتهای فراغتی آنها در راستای تسهیل زندگی در روستا است و در اوقات فراغتشان به تولید (خیک، تشک پوستی، نخ) میپردازند.
توسعه روستایی
روح اله رضائی؛ سپیده نوروزی؛ غلامرضا مجردی؛ لیلا صفا
چکیده
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخصهای مهم توسعه بهشمار میرود؛ این در حالی است که زنان، بهویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیبپذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایینتری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دوچندان میکند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفیـ ...
بیشتر
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخصهای مهم توسعه بهشمار میرود؛ این در حالی است که زنان، بهویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیبپذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایینتری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دوچندان میکند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفیـ همبستگی با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی انجام گرفت. جامعۀ آماری این پژوهش را 13 هزار و 835 نفر از زنان 15 تا 64 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اسلامآباد غرب در استان کرمانشاه تشکیل دادند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر از آنان با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ استاندارد استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که چهار متغیر سن، تعداد اعضای خانوار، تعداد فرزند و سابقۀ زندگی مشترک رابطۀ منفی و معنادار و دو متغیر سطح تحصیلات و زمان صرفشده برای ورزش روزانه رابطۀ مثبت و معنادار با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی داشتند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین میانگین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان برحسب متغیرهای وضعیت تأهل، سرپرستی خانوار، داشتن بیمه و انجامدادن معاینات دورهای پزشکی تفاوت معناداری وجود داشت. درنهایت، شش مؤلفۀ سبک زندگی ارتقادهندۀ سلامت شامل مدیریت تغذیه، حمایت اجتماعی، مسئولیتپذیری سلامتی، ورزش و فعالیت بدنی، مدیریت استرس و ارزشمندبودن زندگی 57درصد از واریانس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی را تبیین کردند.
توسعه روستایی
علی شمس؛ نازیلا نبی زاده؛ حسین شعبانعلی فمی
چکیده
هرگونه برنامهریزی با هدف توسعة اقتصادی جوامع روستایی نیازمند شناخت اولیة جایگاه و نقش زنان روستایی در نظام بهرهبرداری روستایی است. ازاینرو،این تحقیق توصیفیـ پیمایشی با هدف بررسی نقش زنان روستایی در نظام دامپروری روستایی انجام گرفت. جامعة آماری شامل ۶ هزار ۵۷۱ نفر خانوار روستایی شهرستان چاروایماق بود که با استفاده از فرمول ...
بیشتر
هرگونه برنامهریزی با هدف توسعة اقتصادی جوامع روستایی نیازمند شناخت اولیة جایگاه و نقش زنان روستایی در نظام بهرهبرداری روستایی است. ازاینرو،این تحقیق توصیفیـ پیمایشی با هدف بررسی نقش زنان روستایی در نظام دامپروری روستایی انجام گرفت. جامعة آماری شامل ۶ هزار ۵۷۱ نفر خانوار روستایی شهرستان چاروایماق بود که با استفاده از فرمول کوکران ۱۳۵ نفر از زنان روستایی از طریق نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی انتخاب و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامة محققساختهای بود که روایی آن از طریق متخصصان موضوعی تأیید و از طریق پیشآزمون و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 برای شاخصهای ترکیبی مناسب تشخیص داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ۷/۶۰ درصد زنان روستایی نگرشی خنثی (میانه) درخصوص مشارکت در فعالیتهای دامپروری داشتند. سنگین و سخت بودن کارهای دامپروری مهمترین مانع مشارکت از دید زنان بود. تأمین مواد غذایی مورد نیاز مهمترین انگیزة بیرونی و احساس مسئولیت در قبال خانواده مهمترین انگیزة درونی زنان برای مشارکت در فعالیتهای دامپروری محسوب میشد. بیشتر زنان به میزان کمی از رسانههای جمعی اطلاعات دریافت میکردند و مهمترین منبع اطلاعاتی آنها تلویزیون بود. زنان بیشترین مشارکت را در فعالیتهای شیردوشی و فرآوری و کمترین مشارکت را در فعالیتهای مربوط به چرا داشتند.
کارآفرینی
احمد یعقوبی فرانی؛ عطیه سلیمانی
چکیده
امروزه، زنان نقش مهمی در جوامع روستایی دارند و بهرهگیری از ظرفیتهای آنها میتواند اقتصاد روستا را شکوفا کند. این موضوع، بهویژه در مورد توانمندیهای زنان برای اشتغال و کارآفرینی، اهمیت زیادی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی شناسایی ویژگیهای شخصیتی زنان روستایی کارآفرین و بررسی تأثیر این ویژگیها بر میزان موفقیت کارآفرینانۀ ...
بیشتر
امروزه، زنان نقش مهمی در جوامع روستایی دارند و بهرهگیری از ظرفیتهای آنها میتواند اقتصاد روستا را شکوفا کند. این موضوع، بهویژه در مورد توانمندیهای زنان برای اشتغال و کارآفرینی، اهمیت زیادی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی شناسایی ویژگیهای شخصیتی زنان روستایی کارآفرین و بررسی تأثیر این ویژگیها بر میزان موفقیت کارآفرینانۀ آنها در استان همدان است. این تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از نظر نوع تحقیق، کمّی و توصیفیـ همبستگی است که به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه بهمنزلۀ ابزار اصلی تحقیق انجام شده است. جامعۀ آماری تحقیق را زنان روستایی کارآفرین در استان همدان تشکیل دادند که 117 نفر بهعنوان نمونه بررسی شدند. میزان ضریب آلفای کرونباخ در مورد متغیرهای ویژگیهای شخصیتی و میزان موفقیت کارآفرینانه زنان روستایی در پرسشنامه به ترتیب، 81/0 و 80/0 محاسبه شده است. میزان موفقیت زنان کارآفرین روستایی با استفاده از شاخصهایی نظیر رشد سطح درآمد، افزایش سطح تولید، استفاده از روش و ابزار جدید تولید، بهکارگیری روشهای جدید در توزیع و فروش و ایجاد فرصتهای شغلی جدید مورد سنجش قرار گرفت. براساس نتایج تحقیق، از بین ویژگیهای شخصیتی بررسیشده در این مطالعه، ویژگیهایی نظیر تعهد و مسئولیتپذیری (میانگین 76/4)، سختکوشی (74/4) و توفیقطلبی (69/4) به ترتیب مهمترین ویژگیهای شخصیتی زنان روستاییاند که بر مبنای نتایج آزمون همبستگی، رابطۀ مثبت و معناداری بین این ویژگیها و میزان توفیق اقدامات کارآفرینانه زنان وجود دارد.
کارآفرینی
غلامحسین حسینی نیا؛ احمد یعقوبی فرانی؛ رضا سیدین
چکیده
برنامهریزی برای توسعة کسبوکارهای زنان روستایی در گام نخست نیازمند شناسایی عوامل بهبوددهندۀ عملکرد اینگونه کسبوکارهاست. بر همین اساس، در پژوهشی پیمایشی به بررسی ماهیت و کیفیت اثرگذاری هریک از عوامل مؤثر بر ارتقای عملکرد کسبوکارهای زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان میانه پرداخته شده است. جامعۀ آماری تحقیق را زنان روستایی ...
بیشتر
برنامهریزی برای توسعة کسبوکارهای زنان روستایی در گام نخست نیازمند شناسایی عوامل بهبوددهندۀ عملکرد اینگونه کسبوکارهاست. بر همین اساس، در پژوهشی پیمایشی به بررسی ماهیت و کیفیت اثرگذاری هریک از عوامل مؤثر بر ارتقای عملکرد کسبوکارهای زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان میانه پرداخته شده است. جامعۀ آماری تحقیق را زنان روستایی دارای کسبوکار در روستاهای شهرستان میانه تشکیل دادند که از بین آنها 111 نفر برای حجم نمونه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه بهمنزلۀ ابزار اصلی تحقیق جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها و مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که ارتباط بین متغیرهایی نظیر اهداف، انگیزهها، داشتن مهارت برنامهریزی، مهارتهای مختلف کسبوکار و درنهایت برخورداری زنان از برخی نقاط قوت در کسبوکار با عملکرد کسبوکار آنها معنادار است و این متغیرها میتوانند عملکرد کسبوکارهای کارآفرینانۀ زنان روستایی را تبیین کنند. بر مبنای نتایج تحقیق میتوان گفت تقویت متغیرهای مذکور میتواند روند توسعة کارآفرینی زنان روستایی را در این مناطق سرعت بخشد.
توسعه روستایی
لیلا وثوقی؛ مهدیه قاسمی
چکیده
با توجه به وجود نابرابریهای جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده میشود، بحث توانمندسازی آنها در سالهای اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطۀ کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعۀ محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیتهای گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر ...
بیشتر
با توجه به وجود نابرابریهای جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده میشود، بحث توانمندسازی آنها در سالهای اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطۀ کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعۀ محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیتهای گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش توسعۀ اکوتوریسم بر ابعاد مختلف توانمندسازی زنان روستایی، با بهرهگیری از روش پیمایشی انجام شد. جامعۀ آماری این تحقیق، زنان روستای شیبدراز جزیرۀ قشم بودند که در طرح حفاظتی «لاکپشتهای دریایی پوزهعقابی» با تأکید بر توسعۀ اکوتوریسم و صنایعدستی مشارکت داشتند. جهت گردآوری دادهها نیز از پرسشنامۀ محققساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که توسعة اکوتوریسم میزان توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی، و روانی زنان را بهطور معناداری در روستای مطالعهشده افزایش داده است.